حدیث روز
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً

پنج شنبه, ۲۹ شهریور , ۱۴۰۳ Thursday, 19 September , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2534×

آرشیو روزانه : 23/11/1401

1 سال قبل

۱۲ معجزه از ۱۲ امام :

حضرت علی (ع) :
از اصبغ بن نباته نقل شده است که روزی در محضر امیرالمؤمنین(ع) بودم، عده‌ای از اصحاب، از جمله ابوموسی اشعری، عبدالله بن مسعود، انس بن مالک، ابوهریره و… وارد شدند، به آن حضرت گفتند: از معجزاتی که خداوند به شما اختصاص داده است نشان دهید. حضرت فرمود: شما چگونه هستید و این چه سؤالی است که شما کردید…، خداوند فرموده است: «اگر کسی بعد از حجت ایمان نیاورد به عذاب سخت گرفتار خواهد شد… سپس آنان گفتند: یا امیرالمؤمنین، ما به خدا و رسولش ایمان آوردیم و به او توکل می‌کنیم؛ و بعد حضرت فرمود: به نام خدا و برکات او با من برخیزید، ما با آن حضرت برخاستیم و درجایی بودیم که هیچگونه آبی در آنجا نبود، در همان حال ناگهان در برابر خود باغ سرسبزی که نهرهایی از آب در آن جاری بود را مشاهده کردیم. به امام(ع) عرض کردیم: یا امیرالمؤمنین، به خدا قسم این نشانه امامت است و غیر آن را نیز به ما نشان دهید حضرت فرمود: این مرا کافی است و خداوند نیکو وکیل است

1 سال قبل

معجزه امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف

محمد بن ابراهیم بن مهزیار گفته است:هنگامی که امام عسکری علیه السلام از دنیا رفت، من ]دربارة امام پس از او[ دچار تردید شدم، و از سویی نزد پدرم اموال بسیاری ]از وجوهات[ بود. پدرم بیمار شد و یقین کرد که از دنیا خواهد رفت؛ لذا سفارش آن اموال را به من کرد و پس از سه روز از دنیا رفت. من آن اموال را به عراق بردم و منزلی اجاره کردم. تصمیم گرفتم که چند روزی منتظر بمانم و هرگاه حقیقت امر بر من روشن شد، آن اموال را به امام تحویل دهم، و در غیر این صورت، آن را صدقه بدهم.

1 سال قبل

⚪️ معجزه ی امام حسن عسکری علیه السلام

بر اساس روایات به نقل از عبدالله بن محمد یکى از اصحاب امام حسن عسکرى (ع)؛ روزی امام حسن عسکری (ع) را دیدم در بیابان ایستاده و با یک گرگ صحبت می‌کند. بسیار تعجب کردم و گفتم: یا ابن رسول اللّه! برادرم در طبرستان است و از حال او اطلاعى ندارم. از این گرگ سوالى فرما که احوال برادرم چگونه است؟

امام عسکرى علیه السلام فرمود: هرگاه خواستى برادرت را مشاهده کنى به درختى که در سامرا داخل منزلت هست نگاه کن؛ برادرات را خواهى دید

?بر اساس روایات به نقل از عبدالله بن محمد یکى از اصحاب امام حسن عسکرى (ع)؛ روزی امام حسن عسکری (ع) را دیدم در بیابان ایستاده و با یک گرگ صحبت می‌کند. بسیار تعجب کردم و گفتم: یا ابن رسول اللّه! برادرم در طبرستان است و از حال او اطلاعى ندارم. از این گرگ سوالى فرما که احوال برادرم چگونه است؟

1 سال قبل

⚪️معجزه ی امام هادی علیه السلام

روزی متوكل برای ترساندن و ترك مبارزه‌ی امام هادی ـ علیه السّلام ـ دست به یك مانور بزرگ نظامی زد. دستور داد هزار سواره از لشكریان تُرك ارتش خود را كه در سامرا بودند هر كدام توبره‌ی علف خوری اسب خود را از خاك پر كرده و در جای وسیعی بریزند. آنها اطاعت كردند و در نتیجه تل بزرگی چون كوهی عظیم در بیابان به وجود آمد كه آن را «تل فحالی» (تل توبره‌ها) نامیدند. آنگاه متوكل بر فراز آن رفت و از امام هادی ـ علیه السّلام ـ دعوت كرد تا او حاضر شود و بر روی تل قرار گیرد.

وقتی حضرت بر بالای آن قرار گرفت متوكل به او گفت: تو را دعوت كردم تا لشكریانم را نظاره كنی، و به آنها دستور داده بود لباس جنگی بر تن و اسلحه بر دوش در پائین تل رژه بروند و آنها هم به بهترین وضع نظامی و هیبتی بزرگ خود را در برابر متوكل و دیدگان امام ـ علیه السّلام ـ آشكار نمودند و هدف او این بود كه هر كسی را كه می‌خواهد بر علیه او مبارزه كند بترساند و البته ترس او بیشتر از امام هادی ـ علیه السلام ـ بود كه كسی را بر علیه او بشوراند.

1 سال قبل

⚪️شهادت عصا بر امامت

یحیی بن اکثم از علمای دربار عباسی می‌گوید:

روزی برای زیارت قبر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رفته بودم که امام جواد (علیه السلام) را دیدم، با او در خصوص مسائل گوناگونی مناظره کردم، همه را پاسخ داد. به او گفتم: خواستم از شما چیزی بپرسم، اما شرم دارم از پرسش.

امام فرمودند: بدون آنکه سئوالت را بپرسی من پاسخ آنرا می‌دهم. تو میخواهی بپرسی امام کیست؟

گفتم: آری به خدا سوگند همین است؟!

فرمود: منم