یه بارم تو تاکسی خودمو جمع کردم که به دختره نخورم?
برگشت گفت نکشیمون یوزارسیف، اسیر شدیم بخدا.??
به نام خداوند حافظ آبرو
سلام
خداوند بزرگ و مهربان در قرآن فرمودند
وَ اسْتَبَقَا الْبابَ وَ قَدَّتْ قَمِیصَهُ مِنْ دُبُرٍ وَ أَلْفَیا سَیِّدَها لَدَی الْبابِ قالَتْ ما جَزاءُ مَنْ أَرادَ بِأَهْلِکَ سُوءاً إِلاّ أَنْ یُسْجَنَ أَوْ عَذابٌ أَلِیمٌ
و هر دو به سوی در سبقت گرفتند و آن زن پیراهن او را از پشت درید. ناگهان شوهرش را نزد در یافتند. زن گفت: کیفر کسی که به همسرت قصد بد داشته چیست؟ جز این است که یا باید زندان شود و یا شکنجه ای دردناک؟
سوره یوسف آیه 25
با توجه به این آیه شریفه می توان نکات زیر را برداشت نمود.
1-گفتن «مَعاذَ اللّهِ» به تنهایی کفایت نمی کند، باید از گناه فرار کرد. (یوسف جوری فرار کرد که انگار برای فرار داشت مسابقه می داد)
2-گاهی ظاهر عمل یکی است، ولی هدف ها مختلف است. (یکی می دود تا به گناه آلوده نشود، دیگری می دود تا آلوده بکند.)
3-هجرت و فرار از گناه، یکی از آداب بندگی در پیشگاه خداوند است.
4-بهانه ی بسته بودن در برای تسلیم شدن در برابر گناه کافی نیست، باید به سوی درهای بسته حرکت کرد شاید باز شود.
5-مجرم معمولاً از خود جای پا باقی می گذارد. (پاره شدن پیراهن از پشت)
6-گاه بایستی سرزده به منازل و محل کار سرکشی کرد. و زیر مجموعه را ارزیابی نمود (کاری که همسر زلیخا انجام داد)
7-گاهی شاکی، خود مُجرم است. (زلیخا شکایت کرد در حالی که خودش مجرم بود)
8-گنهکار برای تبرئه خود، از عواطف و احساسات بستگان خود استمداد می کند.
9-صاحبان قدرت معمولاً اگر مقصّر باشند، دیگران را متّهم می کنند. (همیشه دشمنی هست که مشکلات را گردن او بگذارند)
10-مجرم برای تبرئه خود، به دیگران اتهام می بندد. (زلیخا به یوسف تهمت سوء نیت زد)
11-چه بسا سخن حقّی که از آن باطل طلب شود.(کیفر برای کسی که سوء قصد به زن شوهردار دارد،حرف حقّی است، امّا چه فردی سوء قصد داشته باید بررسی شود)
12-زلیخا عاشق نبود، بلکه هوس باز بود؛ چرا که عاشق حاضراست جانش را فدای معشوق کند، نه این که او را متهم کرده و زندانی کند.
13-زندان و زندانی نمودن مجرمان،سابقه تاریخی دارد.
14-اعلام کیفر، نشانه ی قدرت همسر عزیز بود.
15-عشق هوس آلود، گاهی عاشق را قاتل می کند.
16-زلیخا دارای نفوذ در دستگاه حکومتی و خط دهنده بوده است.
ثبت دیدگاه