شرح خطبه 228 نهج البلاغه
موضوع: جملاتی از حضرت در مدح یکی از یاران+آیا نهج البلاغه در مدح خلیفه دوم مطلبی دارد+نظر ابن ابی الحدید در مورد خطبه+مالک اشتر یار صدیق مولا+نظر شهید مطهری
بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه خطبه ٢٢٨ :
از کتاب فیض الاسلام ٢١٧ :
موضوع : تمجید بعضی از یاران و صحابی
▪ مرحبا به شهری که که یار و صحابی من در آن دیار رشد و پرورش یافت.
< للهِ بِلادٌ فلانٕ >
وسعت باد بر اهل این سرزمین که این یار من در میان آن شهر و اهل شهر رشد کرد.
▪ این صحابی من کسی ست که انحرافات جامعه را اصلاح کرد.
توانست بیماری اجتماعی و اخلاقی را دور کند.
< قَوَمَ الاَوَدَ و داوَی العَمَد>
▪ این یار من توانست سنت و روش پیامبر را زنده و اقامه کند.
بعد ازاینکه از دنیا رفت . پشت او فتنه ها شروع شد و او نبودکه فتنه های دامنگیر را ببیند.
<واَقامَ السنة و خَلَفَ الفتنه >
▪ او رفت در حالیکه پاکدامن بود
< ذَهَبَ تَقیَ الثَوب و قلیلَ العَیب >
با پاکدستی و عیوب قلیل کوچ کرد و رفت.
▪ مشمول خیر بود. این صحابی من خیر به او اصابت کرده و شرور از او دور شده بود.
< اَصابَ خیرَها و سَبقَ شرَها > .
▪ طاعت و وظیفه ی الهی را ادا کرده بود.
حق تقوا را بجا آورده بود.
▪ این یار ما کوچ کرد و رفت و مردمان بعد او بر سر دو راهیها قرار گرفتند.
نه انسان گمراه توانست راه درست را تشخیص بدهد.
ونه مهتدی راه حق. که هنوز برای او قرص و محکم نشده به یقین نرسیده بود.
بر سر دو راهی ماندند.
بعد رفتن این یار فتنه هایی شروع شد که خوبان هم کمتر توانستند سر بلند بیرون بیایند.> ولا یَستَیقِنَ المهتدی >
اللهم اجعل الیقین فی قلبنا
ثبت دیدگاه