کمک به مظلومان
««آیات»»
در آیه 75 سوره نساء چنین آمده است:
«وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا»؛
چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و كودكاني كه (به دست ستمگران) تضعيف شدهاند پيكار نمي كنيد؟، همان افراد (ستمديدهاي) كه مي گويند: خدايا ما را از اين شهر (مكه) كه اهلش ستمگرند، بيرون ببر و براي ما از طرف خود سرپرست قرار بده و از براي ما از طرف خود يار و ياوري تعيين فرما!
2. «إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُور»[حج/ ۳۸]؛ خداوند از كساني كه ايمان آورده اند، دفاع مي كند؛ خداوند هيچ خيانتكار كفران كننده اي را دوست ندارد.
خداوند، مدافع مؤمن است و اگر به انسان مؤمن ظلم شود خدا از او دفاع می کند و کسی که به جنگ با مؤمن برخیزد، در حقیقت به جنگ خدا برخاسته و جنگ با خدا نتیجه ای جزشکست ندارد؛ زیرا خداوند قوی و عزیز است. لذا انسان باید مواظب باشد که به مؤمنین ظلم نکند، زیرا خداوند پشتیبان آنان است
««روایات»»
1. در حدیثی از پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً ینادى یا لَلْمُسْلِمینْ فَلَمْ یجِبْهُ فَلَیسَ بِمُسْلِم»؛ (هر کس صداى مظلومى را بشنود که از مسلمانان کمک مى طلبد، و به کمک او نشتابد مسلمان نیست).
الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 قمری، چاپ: چهارم، ج 2، ص 164، باب (الاهتمام بأمور المسلمین و النصیحة لهم و نفعهم).
2. امام على(علیه السلام) خطاب به دو فرزند بزرگوارش امام حسن و حسین(علیهما السلام) فرمود: «کونا لِظّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»(3)؛ (دشمن ظالم و یار و کمک کار مظلوم باشید). در این روایت نیز سخنى از مسلمانان نیست، بنابراین، دفاع از مظلوم وظیفه هر مسلمانى است؛ هر چند مظلوم، غیر مسلمان باشد.
نهج البلاغه، شریف الرضى، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صبحی صالح، هجرت، قم، 1414 قمری، چاپ: اول، ص 421، (نامه 47).
««امام خمینی»»
حزب جهانی مستضعفین و قیام علیه مستکبرین
من امیدوارم که یک حزب به اسم «حزب مستضعفین» در تمام دنیا به وجود بیاید، و همۀ مستضعفین با هم در این حزب شرکت کنند، و مشکلاتی که سر راه مستضعفین است از میان بردارند، و قیام در مقابل مستکبرین و چپاولگران شرق و غرب کنند و دیگر اجازه ندهند که مستکبرین بر مستضعفین عالَم ظلم کنند، و ندای اسلام را و وعدۀ اسلام را ـ که حکومت مستضعفین بر مستکبرین است و «وراثت ارض» برای مستضعفین است ـ متحقق کنند. تاکنون مستضعفین متفرق بودند، و با تفرقه، کاری انجام نمی گیرد. اکنون که نمونه ای از پیوند مستضعفین در بلاد مسلمین تحقق پیدا کرد، این نمونه باید به یک سطح وسیعتری، در تمام قشرهای انسانهای تاریخ، تحقق پیدا کند به اسم «حزب مستضعفین»، که همان «حزب الله » است و موافق ارادۀ خدای تبارک و تعالی است که مستضعفین، وارث ارض باید بشوند. ما از جمیع مستضعفین عالَم دعوت می کنیم که با هم در «حزب مستضعفین» وارد بشوند، و مشکلات خودشان را با دست جمع و ارادۀ مصمم عمومی رفع کنند؛ و هر مسئله ای که در هر جا و در هر ملتی پیش می آید به وسیلۀ «حزب مستضعفین» رفع بشود
««امام خامنه ای»»
کمک به ظالم دو فرض دارد:
۱. کمک به ظالم در ظلمی که میکند:
هر چیزی که از نظر عرف، کمک به ظالم محسوب شود، حرام است؛ چه کمک مستقیم باشد، مانند اینکه ظالمی بخواهد فردی را شلاق بزند و کسی به او کمک کند، مثلاً شلاق به دستش دهد، یا این مظلوم را نگهدارد تا او کتک بزند. این کمک مستقیم است، و چه کمک غیر مستقیم باشد؛ مثل اینکه ظالم در اثنای کار ظالمانهاش، تشنه شود و شما به او آب دهید تا تشنگیاش فرو نشیند و به ظلمش ادامه دهد.
از مصداقهای متداول و رایج امروزی، کمک تبلیغاتی است؛ مثل تبلیغ برای کشتن شیعیان. یا مثل اینکه کسی در فکر ترور باشد و دیگری با نقشه کشیدن او را راهنمایی کند. این هم کمک به ظالم است.
همچنین اگر عدهای بخواهند جلوی ظلم را بگیرند و دیگری کار ظالم را توجیه کند؛ مثل فتوا به جواز قتل حضرت سیدالشهداء(ع). همۀ اینها معونه محسوب میشود؛ چون عرف اینها را کمک به ظلم میداند.
مراد از ظالم فقط امیران و حاکمان نیستند
در حرمت کمک به ظالم فرق نمیکند که ظالم در محیط اجتماعی ظلم کند، مثل حاکم یا مدیر ظالم، یا در محیط کسب و کار ظلم کند، یا در محیط خانواده، مثل شوهری که به زنش ظلم میکند یا برادری که به برادر یا خواهرش ظلم میکند و… ؛ یاری کردن ظالم در همه این موارد حرام است.
۲. کمک به ظالم در غیر ظلم
چنانکه بیان شد، مراد از ظالم در قسم اوّل، مطلق ظالم است. اما در قسم دوم، ظالم به معنای خاص است، نه مطلق ظالم؛ زیرا اگر بگوییم که اعانت این اشخاص حتّی در مباحات هم حرام است، نظام معاش به هم خواهد ریخت؛ چراکه ممکن است از هر کسی در زمانی، ظلمی سر زند. پس مراد از ظالم در این قسم، ظالمی است که پیشه و شیوه کار او ظالمانه است؛ مثل حاکمان جور و عوامل و ایادیِ آنها. یا سارقان و کسانی که کارشان ظلم است و غیر ظلم از آنها سرنمیزند، مگر به ندرت.
آنچه حرام است این است که کمک به نحوی باشد که یا مستقیماً به ظلم او کمک کند، یا غیر مستقیم.
مثلاً بهگونهای به او کمک شود که در جامعه آبرومند، و کارهای او از طرف مردم موجّه شود. یا اطلاعات امنیتی به او کند. یا به او کمکهای مالی کند. یا به نحوی با او همکاری کند که قدرت و شوکت او توسعه یابد. اینها کمک مستقیم به ظلم نیست؛ چون معلوم نیست این دستگاهِ اطلاعاتی همیشه ظلم کند. حتی ممکن است هرگز ظلم نکند. امّا موجب تجهیز این ظالم میشود که این تجهیز و تقویت ظالم و گسترش شوکت و حکومت ظالم، زمینه را برای ظلم او فراهم میکند. این نوع کمک نیز حرام است.
««داستان»»
۱- خوارزم شاه
خوارزم شاه وقتی با لشگر مغول جنگ کرد و شکست خورد ابتدا قصد داشت به هندوستان برود عازم عراق شد و بعد به نیشابور آمد و مشغول خوش گذرانی شد. در همان ایام مظلومین و شکایت داران بیش از دو سال از او تقاضای رسیدگی میکردند ولی کسی نبود که به حرف آنان گوش دهد.
روزی این بیچارگان اجتماع نموده جلو بارگاه سلطان بوزیر پناه آوردند، گفتند: برای خدا چاره ای نسبت به ما بیندیش! وزیر خوارزمشاه در جواب آنها گفت: سلطان مرا ماءمور آرایش زنان مطرب کرده، اینک نمیتوانم به این حرفها رسیدگی کنم.!!
زمانی نگذشت که خبر آوردند که سنتای بهادر با سی هزار نفر از جیهون گذشتهاند خوارزمشاه به عراق رفت، لشگر مغول به دنبال او رفتند، بعد مجبور شد به ری آمد و از آنجا به مازندران و گرگان آمد و در قلعه اقلال عیال و فرزندان را با خزائن مخفی کرد و خود به جزیره آبسکون پناهنده شد.
سنتای بهادر قلعه را محاصره و بعد از مدتی آنها تسلیم شدند و فرزندان پسر به امر مغول کشته و زنهای او را به سرداران بخشید و دستور داد مادر خوارزم شاه بر اسب برهنه در جلو لشگر گریه نماید.
و خوارزمشاه بعد از شنیدن این وقایع بعد از سه روز به خاطر عدم دادرسی به مظلومین از غصه در بستری مرد
««نتیجه گیری»»
در کشور و جامعه ما بسیاری از افراد وجود دارند که مظلوم هستند و جزو قشر ضعیف جامعه حساب می شوند در اینجا افرادی که توان مالی دارند و می توانند به آنها کمک کنند نباید لحظه ای دریغ کنند که در روایات ما به شدت در این مسئله تاکید شده که هرگاه مظلومی از ما کمک خواست به کمک او برویم و کمک صرفاً از جهت مادی و پولی نیست خیلی وقت ها کمک کردن می تواند مثلاً همدردی و همدلی با یک شخص باشد مثلاً کسی عزیزش را از دست داده یا مثلاً ظلمی بر روی واقع شده در اینجا میتوانیم با هم دردی کردن و همدل بودن با آن شخص کس به او کمک کنیم و به امید ببخشیم
««نام پژوهشگر :سید ابوالفضل میرداداشی پایه ششم»»
(موسسه پژوهشی معالم)
زیر نظر حوزه علمیه بقیه الله عج قم
تحت اشراف حضرت ایت الله ناصری دامت برکاته
پیام رسانهای ایتا و تلگرام
@maalemqom
وبسایت
www.mnj.ir
www.maalemqom.ir
ثبت دیدگاه