حدیث روز
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً

جمعه, ۳۰ شهریور , ۱۴۰۳ Friday, 20 September , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2534×
?بت پرستانِ مسلمان نما?
خلیفه دوم عمر
?تبديل و تغيير حد شرعى توسط عمر❗️
♦️موضوع اين بود كه غلامان حاطب بن بلتعه در سرقت شتر ماده اى ، از مردى از قبيله مُرينه ، شركت داشتند. سارقين را نزد عمر آوردند.
♦️ همگى اقرار كردند. عمر نيز به كثير بن صلت دستور داد دست آنها را قطع كند، ولى وقتى اين دستور را صادر كرد، پسر ارباب آنها عبدالرحمن بن حاطب را خواست و گفت : به خدا قسم ! اگر نه بخاطر اين بود كه شما از وجود اينان نفع مى بريد و به آنها گرسنگى مى دهيد، دستور مى دادم دستهاى آنها را قطع كنند. به خدا! اگر اين كار را نكردم ، در عوض ، غرامتى از تو مى گيرم كه تو را به درد آورد.??
مؤلّف :
شايد عمل عمر كه حد را از غلامان حاطب ، بر طرف ساخت ، علتى داشته باشد ؛ چون ممكن است اين سرقت از روى ناچارى باشد كه خداوند مى فرمايد: (فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا اِثْمَ عَليهِ؛ يعنى : هر كس بدون سركشى و تجاوز، ناچار به كارى شود، گناهى بر او نيست ). و اينان براى سدّ جوع ، اين كار را كرده باشند.
ولى آنها اقرار به دزدى خود كردند و اين عمل بر آنها ثابت شد و نگفتند كه ضرورت آنها را ناچار به آن ساخته است . اگر فرضاً آنها دعوى آن را مى كردند، لازم بود كه حاكم از آنها دليلى براى اثبات مدّعاى خود بخواهد، ولى اين كار را از عمر نديديم جز اينكه مى بينيم عمر آنها را مورد محبت قرار داد?، در حالى كه كار را بر پسر حاطب راجع به غرامت سخت گرفت . ما نمى دانيم عمر از كجا دانست كه خانواده حاطب آنها را به اين گرسنگى كشيده اند؟!
? کتاب اجتهاد در مقابل نص 
?سید عبدالحسین شرف الدین 
?سید محمد جواد محمدی
موسسه پژوهشی معالم
 زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله «عجل الله تعالی فرجه الشریف» قم ، تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری «دامت برکاته» 
پیام رسانهای ایتا و تلگرام
@maalemqom
پیام رسان واتس آپ
https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.