حدیث روز
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً

شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳ Saturday, 27 July , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2534×
بسمه تعالی
#عايشه_و_امام_مجتبى_عليه_السّلام –
#امام_مجتبى_عليه_السّلام – قبل از شهادتش ، بنى هاشم را از فتنه اى كه خوف داشت بخاطر دفن وى در كنار قبر #پيغمبر _صلّى_اللّه_عليه_و_آله – به وسيله بنى اميه برپا شود، بيم داد. به همين جهت به برادرش ‍ #سيد_الشّهداء وصيت نمود كه اگر ديد باد مخالف مى وزد، جلو شرّ را بگيرد و حضرتش را در قبرستان بقيع نزديك جدّه اش فاطمه دختر اسد (مادر اميرالمؤ منين ) دفن كند و نگذارد قطره خونى در اين راه ريخته شود.
پس از آنكه #امام_مجتبى_عليه_السّلام – وفات يافت ، هاشميان خواستند او را پهلوى جدّش #پيغمبر _صلّى_اللّه_عليه_و_آله – دفن نمايند، ولى يكباره بنى اميه قيام كردند و مسلّح و مجهز شده ، آماده جنگ شدند. در رأ س آنها مروان حكم و سعيدبن عاص قرار داشتند.
مروان حكم صدا مى زد: اى بنى اميه ! آيا بايد اميرالمؤ منين عثمان در گوشه مدينه دفن شود، ولى حسن در كنار پيغمبر مدفون گردد؟
سپس عايشه را كه سوار قاطرى بود، آوردند. عايشه از خانه اش ممانعت مى كرد و مى گفت : حسن را به خانه من در نياوريد!❗️ 
?   در كتاب ((مقاتل الطالبيين )) ابوالفرج اصفهانى مروانى در شرح حال امام حسن – عليه السّلام – از على بن طاهر بن زيد روايت مى كند كه وقتى خواستند امام حسن – عليه السّلام – را دفن كنند، عايشه سوار قاطرى شد و از بنى اميه و مروان حكم و ساير طرفداران ايشان كمك گرفت . در آنجا بود كه گوينده اى گفت : روزى قاطر سوار و روزى شتر سوار است !‼️ 
? مسعودى مى نويسد: آن روز عايشه سوار قاطر سفيد وسياهى بود.قاسم بن محمدبن ابى بكر آمد وگفت : ((عمه ! ما هنوز سرهاى خود را از خونهاى روز شتر سرخ ، نشسته ايم ، مى خواهى بگويند كشتارى به نام روز قاطر سفيد و سياه هم راه انداخت⁉️ )).
 آيا عايشه مى توانست هر كس ‍ را كه مى خواست وارد خانه پيغمبر – صلّى اللّه عليه وآله – كند و هر كه را كه نمى خواست مانع شود؟❓  بايد دانست كه مطابق فقه اسلامى ، مالك مى تواند در ملك خود هر طور خواست تصرف نمايد، ولى اى خواننده ! آيا پيغمبر اكرم – صلّى اللّه عليه وآله – خانه خود را با فروش به عايشه يا بخشيدن به او، يا به نحو ديگر به تملك او در آورده بود؟ نه ! نه ! گمان نمى كنم هيچكس اين حرف را بزند يا توهم آن را هم بكند.
بله ، اينقدر بود كه #پيغمبر _صلّى_اللّه_عليه_و_آله – عايشه را مانند ساير زنانش در يكى از اتاقهاى خانه اش جاى داد. چنانكه ساير زنان را هم در اتاقهاى ديگر ساكن گردانيد. همانطور كه هر مردى زنش را در خانه اش جا مى دهد تا به ا مورى كه بايد براى شوهر انجام دهد، بپردازد؛ زيرا سكنى دادن زن در خانه جز، نفقات واجبى است كه زن بر مرد دارد. زن هم در خانه شوهرش سكونت مى ورزد.
ولى سكونت در خانه به هيچوجه دليل تملك وى نيست ؛ زيرا در حقيقت آن كس كه مى تواند در مسكن وى تصرف نمايد، مرد است ؛ زيرا شوهر است كه زن را در خانه اش جاى داده است .
علاوه ، اگر ما تسليم شويم كه بودن عايشه در خانه#پيغمبر _صلّى_اللّه_عليه_و_آله –  دليل بر تملك اوست ،پس چرا نبايد بودن ((فدك )) در دست #حضرت_زهرا_عليها_السّلام -، دليل بر تملك وى نسبت به آن ملك باشد؟‼️ چه فرقى مى كند؟! ⁉️ زيرا دست داشتن دختر بر چيزى از املاك پدرش – كه در زمان حيات وى هرگونه تصرفى را در آن مى نمود – بدون گفتگو از نشانه هاى تملك است . بخصوص كه از خانه پدر به خانه شوهر رفته باشد، به عكس دست داشتن بر اتاقى از اتاقهاى خانه شوهر. ما عرف بشرى را در فرق بين اين دو مورد، حَكَم قرار مى دهيم .
شايد چون در آن روز پدر عايشه ، خليفه بود. خانه #پيغمبر _صلّى_اللّه_عليه_و_آله – را بعد از وفات آن حضرت با ولايت عامه اى كه داشت به او بخشيده باشد! اين موضوعى است كه دور نيست ، ولى ما از ابوبكر انتظار داشتيم با دختر پيغمبر نيز همانگونه كند كه نسبت به دخترش نمود و آنچه را كه آن حضرت در دست داشت از او نمى گرفت . اگر ابوبكر اين كار را مى كرد به حفظ وحدت مسلمانان نزديكتر بود!❗️  ولاحول ولاقوّة الاّ باللّه العلى العظيم .
? منبع: برگرفته از کتاب اجتهاد در مقابل نص
? نویسنده: سید عبدالحسین شرف الدین (ره)
سید محمد علوی
?(موسسه پژوهشی معالم)
زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله عج قم
تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری دامت برکاته
?پیام رسانهای ایتا و تلگرام
@maalemqom
پیام رسان واتس آپ
https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.