حدیث روز
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً

شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳ Saturday, 27 July , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2534×
بسم الله الرحمن الرحیم
عقل در برابر عقل
مقدمه
از دیرباز تا کنون 😂 بی علمای اصول بحث های زیادی بوده که دارای غموض و اختلافات بوده ، الان هم ما می‌خواهیم به یکی از این غموضات بپردازیم با یک تفاوت
بقیه بحث هایی که کارشون لنگ بود ، در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشوده بودند ولی از بدشانسی این مبحث از همون اول سرتق بود ( الشقی شقی ٌ فی بطن امّه )
آقای صابری چرا این حرفو میزنی 🙁 !!!
دلیل دارم عزیز جان
بحث های قبلی غالبا تو بحث های شرعی بود یا لااقل یه پای قضیه شرع بود
ولی امان از این پسر سرتق …
شاید بهتر باشه بگم پسرای سرتق ….
جفتشون عقلی ان 😑
جنگ عقل با عقل 😑
عه !!!!
مگه میشه مگه دارییییم !!!! ( بحثای سیاسی نقی معمولی رو نکشید وسط…)
جواب : حالا که شده دیگه
ما رو هم علاف خودش کرده
خب پر حرفی کردم
بیاید براتون بگم مشکل کوووجاست 🤔
خب دیگه شوخی بسه ، به بحث برسیم 😁
از این لحظه بحث به صورت رسمی شروع میشود
دییننننننگ🔔
ما دو تا قاعده عقلی داریم✌️
۱: دفع ضرر محتمل واجب است
۲: عقاب بدون بیان قبیح است
شاید در وهله اول تعارضی به چشم نیاد
آمّاااااا…
مشکل از اونجایی شروع میشه که ما در مورد یک واقعه و یک موضوعی شک میکنیم که آیا حرام هست یا نه
مثلاً استفاده از اینستاگرام بعد از فیلتر شدن 😁
خب
دفع ضرر چی میگه اینجا ؟!🤔
میگه بیخود ، باید فیلترشکن رو غلاف کنی 😏
اما
قبح عقاب میاد میگه نه عزیز جون ، تو که علم نداری ، حجت هم نداری ، پسسسسس پلیس فتا که حواسش به همه چی هست نمیتونه  بیاد بهت گیر بده 😉
فلذا مثه مرد فیلترشکن رو روشن کن و استفاده کن ( برای اینستا البته 😑)
حالا این فقط یه توضیح اولیه بود
بریم ببینیم تهش چی میشه
خب
مرحله مرحله پیش بریم
مرحله اول : شک در حرمت
در اینجا چه میکنیم ؟!
اینجا قبل از فحص هست و قطعا عقل میگوید برو و فحص کن
سوال : عقل با چه بیانی میگوید برو و فحص کن ، کدام قاعده عقلی ما را وادار به فحص میکند ؟!
جواب : ممکنه که همون قاعده دفع ضرر باشه ، ولی به هر حال چیزی که مهم هست اینکه این قطعی هست که قبل فحص عقل میگه یا برو فحص کن یا احتیاط کن …
سوال : چرا در اینجا قبح عقاب جاری نکردی ، خب بگو بیان که نداریم ، پس هیچی ، دیگه فحص چی بود این وسط ؟!!!
جواب : این جزو مسلمات هست که قبل از فحص عقل هیچوقت حکم به قبح عقاب نمیکنه 🙁 ، عقلم خوب چیزیه بخدا 😒
خب مرحله دوم : بعد از فحص یا شک برطرف میشه ، یا نمیشه
اگر شک به کلی از بین رفت که هیچی دیگه طبقش عمل میکنی
اگر به کلی از بین نرفت :
یا به اماره رسیدی یا نرسیدی :
اگر به اماره رسیدی طبقش عمل میکنی باز
سوال: دفع ضرر نمیاد دیگه ؟! منکه قطع ندارم !!!
نه عزیزم ، چه ضرری ، خود شارع گفته ضرری نیست ، برو من پشتتم
تازه قبح عقاب هم نمیاد حتی ، چون من در این مورد قطع به عدم عقاب دارم
اگر بیان رو علم بدونیم البته
اگر حجت بدونیم که دیگه هچچچچچچ
چون اینجا حجت بر عدم عقاب دارم
پس کلا هیچکدوم از این دو بزرگوار نمیان وسط …
اما اگر به اماره نرسیدی شما ….
اونوقته که قبح عقاب بلا بیان رو جاری میکنی
چرا؟!
چون من گشتم ، ولی علم یا حجت بر تحریم پیدا نکردم
پس
 بیانی از شارع به من نرسیده
پس
عقاب شارع مر عبد را قبیح است
پس
عملا دیگر احتمالی نمی‌ماند ( لااقل در حد اعتنا نخواهد بود )
اشکال: آقا این که شد مصادره به مطلوب چرا مقدم میکنی قبح عقاب رو ؟!
جواب: چون شک من مستقر نشد که ، یه شک بدوی مانند هست ، احتمال ضعیف هست
عقل در این موارد که دفع ضرر محتمل جاری نمیکنه
جایی که شک مستقر بشه اونجا جاری می‌کنه
الان در روزمره هم همینه وقتی شما شک میکنی که مثلاً استادت چیزی ازت خواسته یا نه ، بعد اینکه میری پرس و جو می‌کنی و می‌گردی و به چیزی نمی‌رسی میگی حتما نخواسته دیگه اگه میخواست می‌گفت ، چون من فقط صرف یک احتمال دادم ، اون احتمال محرک بود که من برم دنبالش ببینیم هست یا نه ، وقتی چیزی پیدا نشد دیگه پیدا نشد دیگه
خب پس اگر به دلیلی نرسیدیم قبح عقاب میاد ، میگه تو که تلاشتو کردی چیزی نبود ، لااقلش اینکه اگه چیزی هم بوده باشه تو معذوری …
 اشکال : خب پس با این حساب دفع ضرر رو کلا شما هیچ جا جاری نمیدونی دیگه !!!!
جواب : خیر اینطور نیست
اشکال : پس چطوریست؟!               🙄
گاهی اوقات حتی پس از اینکه عقل میبیند که مؤمنی به نام قبح عقاب دارد باز هم آن احتمال نزدش بی اثر ، یا کم اثرنمیشود
به تعبیر بهتر نفس آرام نمیگیرد
در کجا ها؟!
مثلاً
۱:در جایی که احتمال خیلی شدید باشد ( مانند جایی که ( در مثال مناقشه نیستا بگم 😒) نمیدونی حکم پاسور چیه ، اون زمان هم که نبوده ، در اینجا طبق بیان ما باید قبح عقاب جاری کرد دیگه ….
اما نه
چرا ؟!
چون چ چسبیده به را
چی نه نه
چون مثلاً تو میبینی هر چیزی که مثل پاسور بوده رو اسلام حرام کرده ، مثلاً شطرنج مثلاً تخته نرد و ….
خب این موقع ها انقدر احتمال زیاد میشه که دیگه قبح عقاب توانایی کنار زدن این احتمال رو نداره)
۲:جایی که قدر محتمل خیلی سنگین باشه (مثلاً اگر این کار رو بکنی ، جانت در خطر هست ، ولو عقاب نشی از بابت خودکشی ، ولی ممکنه بمیری ، در اینجا هم قبح عقاب زورش نمی‌رسه )
۳: جایی که قرینه باشه ( مثلاً میدونی که توی اون زمان تقیه خیلی بوده ، یا جعل زیاد بوده یا هر چی ، شواهد تاریخی داری ، که باعث میشه بگی احتمال خیلی زیاد حکم بوده )
و موارد دیگه ای که قبح عقاب نمیتونه نفس رو آرام کنه
دلیل: در این موارد عقل خودش سبک سنگین می‌کنه ، قبح عقاب رو داره ، احتمال رو هم داره
گاهی قبح عقاب میچربه که در این صورت => صفا سیتی
اما گاهی اوقات احتمال با این وجود باز هم به قوت خود پا بر جاست
خب اول بحث چی گفتیم ؟!!!
دفع ضرر یعنی دفع ضرر محتملی که احراز بشه ، مستقر بشه ، نه یه احتمال کشکی
میگه تو برو دوراتو بزن ، یه تأملی بکن ، با خونواده مشورت کن ، اگه بازم بیخیال نشدی ، من میرسم به خدمات 😈
خب توی اون فروض مذکور هم این احتمال رفته دوراشو زده ، ولی بیخیال نشده ، پس اینجاست که دفع ضرر محتمل میاد وسط میگه باید احتیاط کنی
فلذا این دو قاعده تعارضی ندارن با هم
پس خیلی هم سرتق نبودن 🤔
تم الکلام
فقط اینکه گرچه چیز بدرد بخوری نگفتم ولی هر چی در اینجا هست از لطف حضرت استاد رستمی است
متملق هم خودتونید 😁

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.