حدیث روز
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً

جمعه, ۳۰ شهریور , ۱۴۰۳ Friday, 20 September , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2534×

                                                بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع مقاله:
اصول و شاخص های سبک زندگی از دیدگاه مفسران با محوریت سوره حدید

محقق: سید محمد علی حسینی هرندی[1]

چکیده :

سبک زندگی ،الگوی ارزش ها ،بینش ها و کنش های مرجح  فردی در مناسبات اجتماعی است که با بحث درباره
الگوی مصرف در غرب آغاز شد و با رویکرد جامعه شناسی و روانشناختی و دین شناسانه
مورد توجه محققان قرار گرفته است . سبک زندگی ،ارتباط وسیعی با مجموعه ای از
مفاهیم دارد که جهت سبک بودنش آن را از دیگر مفاهیم جدا کرده است . تبیین صحیح سبک
زندگی ، مستلزم شناخت صحیح مفهوم و اصول و شاخص های آن است .در نگاه قرآنی شناخت
این اصول با محوریت آیات محدود سبب دقت در نگاه دین شناسانه به مسئله سبک زندگی می
شود . سه اصل نظری توحید محوری ،رسالت باوری و معاد باوری است . از جمله شاخصه این
سه محور می توان به غیب مطلق ،نور مومنان و …..اشاره کرد.اصول عملی (در قالب
عوامل و موانع موثر )در سبک زندگی است .از جمله عوامل موثر انفاق ،طلب مغفرت و
….است . قساوت ،نفاق و …موانع موثر در سبک زندگی اسلامی است . شاخصه اصلی در
تمام عوامل موثر اخلاص و در موانع موثر لهو و لعب بودن دنیا استاین مجموعه در صدد
بیان اصول نظری و عملی در آیات می باشد . و بدست آوردن هر یک از شاخصه های اصول
نظری و عملی با محوریت هر یک از آیات به صورت جداگانه است .

واژگان کلیدی :

 اصول ،شاخص ها ،زندگی ،سبک
سوره حدید

مقدمه:

انسان ،دارای دو حیات طبیعی و معقول است ؛ یکی از راه های رسیدن به
حیات معقول ،شناخت و اجرای سبک زندگی ،یک نوع عقل معاش است که می تواند انسان را
به صعود یا سقوط در حوزه فردی و اجتماعی برساند . در بحث از سبک زندگی ،ابتدا باید
مفهوم آن در لغت و اصطلاح مشخص شود و این که از اصطلاحات کدام علوم است و ارتباط
آن با مفاهیم مشابه روشن شود ،بعد می توان در مورد بقیه مباحث آن بحث و تحقیق کرد
.

سبک زندگی ، یکی از اصطلاحات علوم اجتماعی است . این موضوع ابتدا در
غرب با رویکرد جامعه شناسی و روانشناختی مورد توجه محققان بوده است . اصطلاح سبک
زندگی ،ترکیب دو واژه سبک و زندگی است که باید واژه سبک  و ویژگی های آن و رویکرد به زندگی تبیین شود .

سبک زندگی با مفاهیم فرهنگ ريا،اخلاق ،مهارت ،هویت ،آداب ،سنت ،سیره
،ارتباط دارد ،اما سبک زندگی معادل اینها نیست ،در واقع تمرکز در سبک زندگی بر
رفتارهای مرجح است . در سبک زندگی یک نوع انتخاب ثابت متمایز و کل گرایانه همراه
با ادعای برتری نسبت به دیگر سبک ها وجود دارد .

 در واقع آن چه سبک دارد ،نمی
تواند از این چهار ویژگی (ثبات کل گرایانه ادعای برتری متمایز ) خالی باشد . لازم
است در پژوهش های قرآنی به ویژگی های سبک توجه کافی داشته باشیم ،و گرنه تنها به
مصادیق پرداختن از ارزش کار کم می کند .

اصول و شاخص های هر سبک زندگی ، در حیات معقول انسان و رسیدن به حیات
طیبه او موثر است . سبک زندگی ، که الگوی بینش ها ،ارزش ها و کنش های مرجح فردی در
مناسبات اجتماعی است ، در قالب الگوی کلی و منسجم در آیات دیده می شود . اما پژوهش
پیش رو ،با این مسئله محوری روبرو است که کدام اصول و شاخص های سبک زندگی را در
این سوره می توان یافت و الگوی ارزشی ،بینشی و کنشی مرجح در این سوره ،منجر به چه
نتیجه اخلاقی فردی و اجتماعی می شود .

در این مجموعه سعی شده است به اصول و شاخص های سبک زندگی بپردازد . بحث
از اصول و شاخص های سبک زندگی از چند منظر اهمیت دارد :الف-شناخت سبک زندگی در
حیات معقول انسان موثر است .

ب-جوامع مختلف هر کدام سبکی را برای زندگی ارائه داده اند و مدعی
هستند که بهترین نوع است . بنابراین با شناخت سبک زندگی اسلامی امتیاز آن از نوع
بقیه مشخص می شود ،البته وضع موجود جوامع بشری ،دچار آسیب و آفت زدگی سبک زندگی
غیر اسلامی است ،چیستی و چگونگی سبک زندگی در اصلاح این مسیر موثر است .

سبک زندگی با رویکرد های متفاوتی بیان شده است ،اما توجه به اصول و
شاخص ها کمتر بوده است و اجرایی و عملیاتی کردن سبک زندگی ، در گرو شناخت مباحث
نظری آن است .

وجه تمایز سبک قرآن در مسئله زندگی از دیگر سبک ها ،همه جانبه بودن
آن است . شناخت این وجه تمایز در قالب الگویی منسجم و کلی ، با شناخت اصول و شاخص
ها محقق می شود .

توجه به سوره های قرآن با رویکرد سبک زندگی ،اثبات توانمندی آیه ها
در قالب سبک زندگی را فراهم می آورد .

یکی از منویات مقام معظم رهبری مسئله سبک زندگی است که در تحقق فرهنگ
و فرآیند تکاملی انقلاب اسلامی تمدن اسلامی نقش بسزایی دارد.

هر چند که بحث از زندگی قدمت دیرینه ای دارد اما به طور کلی مطالعات
سبک زندگی ابتدا با بحث درباره الگوی مصرف در غرب آغاز شد .این اصطلاح با رویکرد
جامعه شناسی و روانشناختی به صورت مستقل و متغیر مورد توجه محققان غرب قرار گرفته
است .

با توجه به اهمییت دادن اسلام به مسئله زندگی و سبک آن این مسئله
مورد غفلت محققان مسلمان نبوده است ،در بین محققان اسلامی می توان به آثار زیر
توجه نمود:

کتاب آداب معاشرت از دیدگاه معصومین اثر شیخ حر عاملی ،محمد حسن
،کتاب مصرف و سبک زندگی ،محمد صادق فاضلی ،1382(انتشارات صبح صادق ،قم ) ،کتاب دین
و سبک زندگی ،محمد سعید مهدوی کنی ،1387(انتشارات دانشگاه امام صادق (علیه اللسلام
)تهران )، کتاب ابزارهای سنجش سبک زندگی ، محمد کاویانی (انتشارات پژوهشگاه حوزه و
دانشگاه 1389) اما این آثار در عین اینکه نقاط قوتی دارند دارای نقاط ضعفی نیز
هستند و در برخی موارد بصورت کامل و جامع آن هم در سوره مبارکه حدید ورود نکرده
اند لذا برآن شدیم تا در این تحقیق آن نقاط ضعف را بصورت نگاه جامع در سوره مبارکه
حدید بررسی کنیم.

مفهوم شناسی

شناسایی لغت ها در شناخت و تبیین صحیح تحقیق بسیار موثر است . در
واقع نقش اصلی در شناخت موضوع ،لغت هایی است که با تبیین آن ها می توان به نتایج
ارزشمندی رسید .

1-اصول

اصول در لغت به معنای :اساس و بیخ و بن ها .ریشه ها .[2]

لغت نامه معین ذیل واژه اصول این گونه می گوید :واژه اصول به معنای
ریشه ها ،پایه ها ، نژاد ها .گومر ها
[3]

مترادف : 1- مبادی 2-بنیاد ها

در واقع اصول همان کلیات و مبادی است . در تمام علوم یک مبادی وجود
دارد ،سبک زندگی اسلامی مبادی دارد که بر پایه آن می توان به فروعات دست یافت .

2-شاخص

معنای کلمه شاخص در لغت نامه دهخدا این گونه است :شاخص : بلند بر
آمده از هر چیزی مرتفع
[4]

شاخص در در لغت نامه عمید به معنای :1. بر آمده مرتفع 2. برجسته
ممتاز 3. نمودار 4. نمونه ،الگو ،سرمشق.

شاخص صفت عربی 1. برآمده ؛مرتفع 2. چشمگیر ؛برجسته 3. (اسم
)(مجاز)پارمتر ؛آنچه مقدارش ماهیت چیزی را معین می کند ….
[5]

مترادف: شاخصه ،علامت ،نما ،نماینده

شاخص هر چیز آن است که بیش تر شناخته شده باشد . سبک زندگی بر پایه
اصولی بنا می شود که آن اصول شاخصه ای دارد و شاخصه هر اصل براساس آن بینش بنا می
شود . بنابراین شاخص اصول نظری و عملی آن است که بارزتر و شناخته تر شده تر باشد .

3-ارزش

ارزش اسم مصدر از ارزیدن است و در لغت به معنای :1. عمل ارزیدن قیمت
. بها. قدر2. قدر شایستگی 3. (اسم )(جامعه شناسی ) معیارهای مشترک در جامعه برای ارزیابی

ارزش ،آن چه که معیار مشترک در جامعه ،برای ارزیابی باشد و افراد
براساس بینش آن را پسندیده بپندارند . ارزش ها ، آن چه که در جامعه شناخته می شود
ارزش محسوب می شود .

در این مجموعه ارزش ،آن چه که مورد پسند عقل و شرع و عرف باشد ارزش
محسوب می شود . یعنی برای ارزش هم باید ملاکی شناسایی داشته باشد که ملاک در ارزش
های سبم زندگی اسلامی قرآن است .
[6]

4-زندگی : زندگانی ،حیوه ،حیات زنده بودن ،زیست ،حیات ،مدت عمر ،وضع
مالی ، مال و منال . مترادف (تعیش ،حیات ،زندگانی ،زیست ،هستی )
[7]

5-سبک : مترادف سبک :استیل ،اسلوب ،راه ،روال ،روش ،شیوه ،طرز ،طریق،
طریقه ،منوال . طرز ، شیوه 2. روشی خاص که هنرمند ادراک و احساس خود را بیان می
کند 3. فلز ذوب شده را در فالب ریختن .سبک گداختن چیزی را پس از ریختن .گداختن سیم
و جز آن .ریخته کردن زر وسیم .
[8]

واژه سبک در دو معنا خلاصه می شود :طرز ؛روش شیوه .

(ادبی)
روش یا شیوه ی خاص شاعر یا نویسنده برای بیان مطالب و افکار خود ،مانند طرز جمله
بندی ،استعمال الفاظ و ترکیبات ،چگونگی تعبیرات و بیان مضامین :سبک خراسانی ،سبک
عراقی ،سبک هندی .
[9]

واژه سبک در زبان عربی و فارسی وضعیت مشابهی داشته باشد . این واژه
از مصدر ثلاثی مجرد ،به معنی “گداختن و قالب گیری کردن زر و نقره “اخذ
شده است .
[10]اما امروزه در زبان عربی از معادل “اسلوب”
برای معنای سبک بهره می برند .

معادل واژه “سبک ” در زبان عربی تعبیر “اسلوب ”
و در زبان انگلیسی “
style
است . در کتاب های لغت انگلیسی ،این واژه در معانی کم و بیش مشابهی به کار برده
شده است:

سبک های زندگی مجموعه ای از طرز تلقی ها ،ارزش ها ،شیوه های رفتار
،حالت ها و سلیقه ها در هر چیزی را در بر می گیرد . موسیقی عامه ،تلویزیون ،آگاهی
ها ،همه و همه ،تصورها و تصویرهایی بالقوه از سبک زندگی فراهم می کنند . یا روش
نوعی زندگی فرد ،گروه یا فرهنگ را سبک زندگی گویند . روشی که یک فرد یا گروهی از
مردم براساس آن کار و زندگی می کنند .

1-مفهوم سبک زندگی

1.1-تعاریف سبک زندگی (تعاریف اندیشمندان شرق (مسلمان )):

محمد فاضلی [11]: ایشان در کتاب “مصرف و سبک زندگی “معنای این
واژه را عبارت می داند از “طیف رفتاری که ،اصلی انسجام بخش بر آن حاکم است و
عرصه ای از زندگی را تحت پوشش دارد و در میان گروهی از افراد جامعه قابل مشاهده می
باشد و الزاما برای همگان قابل تشخیص نیست ؛اگر چه محقق اجتماعی میان آن و بقیه
طیف رفتارهای افراد جامعه ،تمایز قائل می شود “
[12]

در این تعریف ،سبک زندگی محدود به رفتار شده است در حالی که می توان
از بینش ها آغاز و به رفتار ختم کرد .

سعید مهدوی کنی نویسنده “کتاب دین و سبک زندگی ” سبک زندگی
را با ادبیات متفاوتی بیان کرده اند :

“سبک زندگی عبارت است از الگوی هم گرا (کلیت تامی )یا مجموعه
منظمی از رفتارهای درونی و بیرونی ،وضع های اجتماعی و دارایی ها که فرد یا گروه بر
مبنای پاره ای از تمایلات و ترجیح ها سلیقه اش و در تعامل با شرایط محیطی خود
ابداع یا انتخاب می کند

. یا به اختصار ،سبک زندگی : الگو یا مجموعه نظام مند کنش های مرجح
است . “
[13]

علی اکبر رشاد : “سبک 
زندگی ” عبارت است از : “منظومه ای از شیوه های هنجار شده برای
مواجهه ی جوانحی و جوارحی انسان با عرصه های حیات “؛ یعنی شیوه گان هایی که
در یک جامعه پذیرفته و هنجار شده و در رفتار برونی (جوارحی ) و درونی (جوانحی )
انسان در عرصه های مختلف حیات جاری است و به کار می رود .

طبعا تعریف “سبک زندگی اسلامی “نیز همین است . اما مبتنی
بر مبانی اسلامی و برگرفته از منابع معتبر و با کار بست منطق موجه و معتبر دینی .
[14]

1.1.2-مولفه های سبک زندگی

مولفه های سبک زندگی :منظور ،اموری است که مصداق عینی سبک زندگی
محسوب می شوند که شامل : -.وظایف فردی :وظیفه تفکر و علم آموزی، وظیفه عبادت و
معنویت، وظیفه ایجاد ویژگی های درونی مناسب (اخلاق ،نگرش،خطوط اصلی و کلی برای یک
مومن ) مثلا :مومن آرام است ،همواره است به یاد خداست ،توکل به خدا دارد ،به
همنوعان خود عشق می ورزد ،گرفتار غم و شادی افراطی نمی شود و ….، وظیفه تدبیر
وقت و زمان ، وظیفه شغلی (شامل نوع کار ،آداب انجام کار و امثال این ها )، وظیفه
تغذیه و بهداشت (شامل حفظ سلامت بهداشت ،آراستگی و شکل ظاهر ،نوع خوراک …..، وظایف
خانوادگی : وظایف جنسی (باید ها و نباید ها ،پرهیز از برهنگی ،بدحجابی ،روابط با
نامحرم ،کانون های فساد و ……که مقدمات رفتارهای نا مشروع جنسی می شوند )،
وظایف والدینی (تولید نسل ،فرزند پروری ،حقوق فرزند و ….)، وظیفه آسایش و فراغت
(ویژگی های اوقات فراغت ،اقدامات شایسته در اوقات فراغت “مثلا صله ارحام
،حسابرسی نفس ،حل مشکلات آینده ،مطالعه و غیره “،جلوگیری از هدر رفتن فرصت ها
و ….)، وظایف اجتماعی : وظایف اقتصادی (برطرف کردن نیاز خود و خانواده ،مشارکت
در امور اجتماعی ،حفظ عزت اجتماعی فرد ،اقتدار اقتصادی حومت اسلامی ،باید ها و
نباید ها “کسب در آمد ،توزیع ،مصرف”)، وظیفه سیاسی ، وظیفه فرهنگی (ایجاد
،تبلیغ و ترویج دین و فرهنگ )، وظیفه دفاعی و امنیتی (حفظ امنیت داخلی و مرزها
،مجازات مجرمان )
[15]

1.1.3- ویژگی های سبک در قرآن

سبک ،ویژگی کل گرایانه دارد .به عبارتی نمی توان بدون صدمه زدن به آن
چه که سبک دارد چیزی از آن کاست یا بر آن افزود . مثل اجزا نثر سعدی که به گونه ای
در هم آمیخته شده اند که قابل تجزیه نیستند و با اندکی دست کاری در کلمات ،به هم
می خورند .
[16]

قرآن این ویژگی کل گرایانه را در بردارد به طوری که الفاظ آن با
کمترین تغییر به هم می خورد ؛ومعنای متغییری در آن دیده می شود .

ویژگی کل گرایانه

“سبح لله ما فی
السماوات و الارض و هو العزیز الحکیم ،له ملک السماوات و الارض یحیی و یمیت و هو
علی کل شی قدیر ،هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن و هو بکل شی علیم هو الذی خلق
السماوات و الارض فی سته یام ثم استوی علی العرش یعلم ما یلج فی الارض و ما یخرج
منها و ما ینزل من السما و ما یعرج فیها و هو معکم این ما کنتم و الله بما تعملون
بصیر ،له ملک السماوات و الارض و الی الله ترجع الامور ،یولج اللیل فی النهار فی
اللیل و هو علیم بذات الصدور
؛[17]آن چه در آسمان ها و زمین است برای خدا تسبیح می گویند
،و او عزیز و حکیم است . مالکیت (و حاکمیت ) آسمان ها و زمین از آن اوست ؛زنده می
کند و می میراند ؛و او بر هر چیز توانا است .اول و آخر و پیدا و پنهان اوست ؛زنده
می کند و می میراند ؛هر چیز داناست . او کسی است که آسمان ها و زمین را در شش روز
=شش دوران آفرید ؛سپس بر تخت قدرت قرار گرفت (و به تدبیر جهان پرداخت )؛ آنچه را
در زمین فرو می رود می داند ،و آنچه را از آن خارج می شود و آن چه از آسمان نازل
می گردد و آن چه به آسمان بالا می رود ؛و هر جا باشید او با شما ست ؛و خداوند نسبت
به آنچه انجام می دهید بیناست . مالکیت آسمان ها و زمین از آن اوست ؛و همه ی کارها
به سوی او باز می گردد ،شب را در روز می کند و روز را در شب ؛و او به آنچه در دل
سینه ها وجود دارد داناست .”

غیبت مطلق بودن خداوند ، در این شش آیه محسوس است . ویزگی کل گرایانه
است . در ابتدای تمامی آیات با استفاده از ضمیر غائب (هوالاول و الاخر …..) به
جنبه غیبی اشاره می کند .

 در واقع محور را غیب قرار می
دهد و سپس به معرفی صفات و مواردی که قابل شناخت باشد ،می پردازد . شناخت کنه و
ذات خداوند ممکن نیست
.

هو الله الذی لا اله الا
هو عالم الغیب و الشهاده هو الرحمن الرحیم
؛او خدایی است که معبودی جز او نیست ،دانای آشکار و نهان است ،و او
رحمان و رحیم است “
[18]

2-اصول نظری در سبک زندگی اسلامی:

این فصل به سه اصل (توحید محوری ،رسالت باوری و معاد باوری همراه
با شاخص های مرتبط با آن )براساس آیات سوره حدید ،بیان می شود .

2.1-توحید محوری:

2.1.1- اهمیت توحید

توحید یعنی یگانه شمردن خدا به عنوان یک اصل اسلامی ،یگانه شمردن در
امور و شئون زیادی است 1. در وجوب وجود یعنی واجب الوجودبودن منحصر به “الله
” است 2.در خالقیت  3. در ربوبیت
تکوینی ؛یعنی کارگردانی جهان  4. در ربوبیت
تشریعی ؛به معنی قانون گذاری ،امر و نهی ،واجب الاطاعه بودن بی چون و چرا  5. عبودیت و الوهیت ؛یعنی کسی جز “الله
” شایسته پرستش نیست به این جا که رسید مصداق
“لا اله الا الله “
خواهد شد که این اولین مرتبه اسلام است که بدون این اسلام تحقق پیدا نمی کند .
توحید مبدا شناخت تمام اصول دیگر است
[19]

2.1.2-آثار توحید محوری در سبک زندگی اسلامی

شناخت خود :انسان در پهنای هستی در صدد یافتن خود و این که حقیقت
چیست . در نگاه اول به اعتبار من ماهیتی مستقل برای خودش ترسیم کرده و خود را بی
نیاز می داند (این مرحله در برخی افراد تا پایان عمر می ماند ) . تا اینکه کم کم
در درون خود احساس فقر هایی می کند . اما هنوز دست از بی نیازی برنداشته و در صدد
توجیه فقر های ذاتی خود است .

که ناگاه فقر ها ریشه دوانده ، ماهیت دیگر نزد او حقیقت ندارد و در
پی گمشده خود است . وجود و هستی نزد او ارزش می یابد و دوباره خود را در سر سلسله
عالم می بیند . باز هم فقر هایی در وجود او آشکار می شود که او را به خود آورده و
در صدد حل مشکل بر می آید کم به کم بر می آید که وجود او وابسته به وجودی بالاتر
است و فقر ندارد در حالی که خودش را سرتاسر فقر می بیند .

 تا اینکه اگر از مرتبه بالا
جدا شد سقوطی محض است و با اتصال به این وجودی (واجب الوجود ) که نور مطلق است ،
هستی خود را در می یابد . اصل شناخت سبک زندگی ،بر پایه هستی بینش توحیدی فرد را
پایه گذاری می کند. انسان زمانی که بداند وجودش از خودش نیست و تنها با اتصال به
واجب الوجود حقیقت حیات را در می یابد و از حیات طبیعی عبور کرده به حیات معقول می
رسد.

 که مبنای اصلی سبک زندگی است
و اشخاصی که این بینش را در خود پرورش داده اند به یکی از محور های سبک زندگی دست
یافته اند . در واقع این بینش ، سبب می شود که فرد در انتخاب ارزش ها و عمل به کنش
ها دید وسیع تری پیدا کرده و جهت تمام ارزش ها و کنش ها را به سمت نور و حیات
معقول قرار می دهد ،تا آنجا که نور منشا حرکت به سمت حیات معقول می شود .
[20]

پس سبک زندگی ،بدون شناخت از هستی و درک حقیقت آن امکان پذیر نیست .

2.1.3-پذیرش هدفمندی و معناداری هستی

در سایه توحید است که هدفمندی و معناداری هستی نمایان می شود و این
محور در سبک زندگی انسان را از بیهودگی و پوچ گرایی دور کرده و مجموعه هستی را
هدفمند می داند. هدف آیات قرآن در مورد خلقت (هو الذی خلق السماوات و الارض فی سته
ایام ….)

ذکر پدیده های طبیعی نیست بلکه منظور هدفمندی هستی . قرآن کتاب انسان
سازی است و تمام آیات در جهت هدایت بشر است 
.مبدا انسان از خداوند است و بازگشت دوباره به سوی خداست مسیر انسان با
خلقت آغاز می شود و با هدف حرکت و رشد با ابزار حیات دنیا و رسیدن به کمال در معاد
است .در طول تمام این مسیر همه چیز هدفمند است و هیچ یک از امور بیهوده نیست .

2.2-رسالت باوری(ضرورت ارسال پیامبران)

پیامبران الهی مبعوث شدند تا بدین طریق واسطه فیض الهی قرار
گیرد  و آن چه را که انسان برای سعادت و
خوش بختی نیاز دارد ،به او تعلیم دهند و از تاریکی های ضلالت به سمت نور ،هدایت
کنند و در میان مردم عدالت بر پا کنند ،چنانکه قرآن  کریم درآیه 25 سوره حدید درباره ی فلسفه ی بعثت
می فرماید: “لقد ارسلنا رسلنا باینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم
الناس بالقسط ؛به راستی ما پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها
کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند .”

2.2.1 آثار رسالت باوری در سبک زندگی

نقش انبیا در سبک زندگی ،یعنی این که انسان قابلیت دریافت وحی را
دارد و پذیرش مربی وحی در دوران رسالت ایشان ، تحقق تکامل زندگی بشر تنها در سایه
نبوت خالی از نقص و امکان پذیر است.

ریشه نبوت به ربوبیت تشریعی برگردد . قلمرو بعثت انبیا و نبوت در سبک
زندگی علاوه بر پذیرش وحی و رسالت آنها ، الگو برداری از اوصاف آنها است . که دعوت
به نور می کنند .

بنابراین نبوت شناسی ما را رهنمود به شناخت ارزش ها و انتخاب
رفتارهای مرجح در سبک زندگی می کند .انتخاب نور ،انفاق ،عبد بودن ،عدالت و …..
ثمره پذیرشاین رسالت است.

مهم ترین رسالت و اهداف پیامبران عبارت اند از :الف-دعوت
انسان ها
به پرستش خدای یگانه و دوری از طاغوت
ها ،شکوفایی و پرورش عقل و خرد آدمی ،برقراری قسط و عدالت ،مبارزه با ظلم و فساد
،آزادی انسان و ترویج و گسترش فضایل اخلاقی و بدیهی است که بشر بدون تعالیم
پیامبران الهی ،در دستیابی به این اهداف ناکام است و بهترین دلیل بر این مطلب ،
ملاحظه سر گذشت ملت هایی است که از تعالیم انبیا دوری جسته اند.

ب-ایمان به رسول با شاخص خارج کردن از ظلمات به نور “وَمَا لَكُمْ لَا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ
لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَقَدْ أَخَذَ مِيثَاقَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
 هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ
عَلَى عَبْدِهِ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى
النُّورِ وَإِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ
 [21]

 شما را چه شده كه به خدا ايمان نمى ‏آوريد و [حال آنكه] پيامبر [خدا]
شما را دعوت مى ‏كند تا به پروردگارتان ايمان آوريد و اگر مؤمن باشيد بي‏شك [خدا]
از شما پيمان گرفته است (۸)او همان كسى است كه بر بنده خود آيات روشنى فرو مى‏
فرستد تا شما را از تاريكيها به سوى نور بيرون كشاند و در حقيقت ‏خدا [نسبت] به
شما سخت رئوف و مهربان است (۹)

یکی ا زموارد سبک بودن ،وجه تمابز و برتری و ثبات آن است که در مسئله
نبوت به خوبی دیده می شود به خوبی دیده می شود؛ ر قرآن اولا : نبوت با بقیه متفاوت
است از این جهت که فرد دریافت کننده آن به تعبیر قرآن امی است و ثانیا: کاملا بدون
خطا و الهی است ؛ثبات دارد و محدود به یک زمان نیست ؛هم بعد نظری دارد و هم بعد
عملی ؛ظهور و بروز آن در زندگی شخصی پیامبر به صورت عملی دیده می شود .

بنابراین نبوت یک سبک است و از طرفی می توان آن را یکی از اصول نظری
سبک زندگی اسلامی دانست.

سبک زندگی که براساس یک تشریع کامل و جامع باشد ،اثرات صحیحی در
زندگی دنیوی و اخروی او دارد .او انسان ،از طرفی در سبک زندگی نیازمند یک الگوی
کامل است “ولکم فی رسول الله اسوه الحسنه”
[22] (قول فعل و عمل تقریر پیامبر (صلی الله علیه و آله)حجت
است )،این نیاز با ارسال رسول تامین می شود.

ج.برپایی عدالت: لیقوم الناس بالقسط [23].یکی
از آثار رسالت انبیا در سبک زندگی مردم بر پایی عدالت است.

چ.شناخت فاسقان “ولقد ارسلنا نوحا و ابراهیم ….فمنهم مهتد و
کثیر منهم فاسقون “[24]

2.2.2-اوصاف پیامبران

رسالت همراه با بینه: لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ
الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ
[25] به راستى [ما] پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه
كرديم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آورديم  و میزان شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه
نازل کردیم “تا مردم به انصاف برخيزند.برپا کننده عدالت :”لیقوم الناس
بالقسط؛
[26]تا مردم قیا م به عدالت کنند”

دعوت به سوی ایمان به خدا : يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ[27]؛و از شما پیمان گرفته است (پیمانی از طریق فطرت و خرد )
اگر آماده ایمان آوردنید”

عبد بودن: هُوَ الَّذِي
يُنَزِّلُ عَلَى عَبْدِهِ
[28] او همان كسى است كه بر بنده خود آيات روشنى فرو مى‏
فرستد تا شما را از تاريكيها به سوى نور بيرون كشاند

2.2.3- فلسفه نبوت

نیاز بشر به انبیا:”لقد ارسلنا رسلنا[29]ما

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.