?⭕️?دعوت به اسلام در شیرخوارگی
اسحاق به سند روایت کرده است که ابوسفیان نزد علی عالی آمد و گفت: ای ابوالحسن، به حاجتی نزد تو آمده ام.
پرسید: برای چه حاجتی نزد من آمده ای؟ گفت: همراه من نزد عموزاده ات محمد رهسپار شوی و از او بخواهی برای ما پیمانی بندد و عهدی
بنویسد.
⭕️??فرمود: ای ابوسفیان، پیامبر خدا این را با تو پیمانی بسته است که هرگز از آن بازنگردد.
در این هنگام فاطمه ليلا پس پرده بود و حسن علی نیز که کودکی چهارده ماهه بود، پیش او چهار دست و پا می رفت. ابوسفیان به فاطمه علی گفت: ای دخت محمد، این کودک را بگو تا درباره من با جد خود سخنی گوید و با سخن خویش سرور عرب و عجم شود.
حسن علی به ابوسفیان رو کرد و دستی بر بینی او و دستی بر ریش او زد و سپس خداوند او را چنین به سخن آورد که گفت: ای ابوسفیان، بگو خدایی جز الله نیست و محمد به پیامبر خدا است،
تا شفیع شوم.
منبع: مناقب ابن شهراشوب جلد ۵ صفحه ۲۶۲۷
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
? علی پریزاد
? (موسسه پژوهشی معالم)
زیر نظر حوزه علمیه بقیةالله قم
تحت اشراف حضرت آیتالله ناصری دامتبرکاته
پیام رسانهای ایتا و تلگرام
@maalemqom
پیام رسان واتس آپ
https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
ثبت دیدگاه