حدیث روز
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً

شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳ Saturday, 27 July , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2534×
بسم الله الرَّحمن الرَّحیم
یک امام یک معجزه
حضرت إِمام موسی بن جعفرٍ الکاظم علیهما آلاف التَّحیَّة و الثَّناء
متن عربی إِمامت:
و عن أحمد بن مهران عن محمّد بن علي عن عبد اللّه القلا عن الفيض بن المختار قال: قلت لأبي عبد اللّه عليه السّلام‏ خذ بيدي من النار، من لنا بعدك؟ فدخل عليه أبو إبراهيم و هو يومئذ غلام، فقال: هذا صاحبكم فتمسك به‏ 
ترجمه:
فيض بن مختار: به حضرت إِمام جعفر بن محمَّدٍ الصّادق علیهما أَفضل الصَّلاة و السَّلام گفتم: من را از آتش دوزخ دستگيرى فرما بعد از شما چه كسى امام است‌؟ فلذا أَبو ابراهيم كه بچه بود بر آن حضرت وارد شد فرمود: اين است امام دامنش را بگير.
متن عربی معجزة:
محمّد بن يعقوب في الكافي عن عدة من أصحابنا عن أحمد بن محمّد عن علي بن الحكم عن عبد اللّه بن المغيرة قال: مرّ العبد الصالح عليه السّلام بامرأة بمنى و هي تبكي و صبيانها حولها يبكون، و قد ماتت لها بقرة فدنا منها ثم قال: ما يبكيك يا أمة اللّه؟ قالت: يا عبد اللّه! إن لنا صبيانا يتامى و كانت لي بقرة معيشتي و معيشة صبياني كان منها و قد ماتت؛ و بقيت منقطعا بي و بولدي لا حيلة لنا فقال لها: يا أمة اللّه هل لك أن أحييها لك؟ فألهمت أن قالت: نعم يا عبد اللّه، فتنحى و صلى ركعتين ثم رفع يده هنيئة و حرّك شفتيه ثم قام فصوّت بالبقرة فنخسها نخسة أو ضربها برجله فاستوت على الأرض قائمة. فلمّا نظرت إلى البقرة صاحت و قالت: عيسى بن مريم و ربّ الكعبة! فخالط الناس و صار بينهم و مضى‏ 
ترجمه:
عبد الله بن مغيره: موسى بن جعفر عليه السلام در منى به زنى گذشت كه مي گريست و فرزندانش هم گردش مي گريستند چراکه گاو آنها مرده بود. حضرت نزديك آن زن رفت و فرمود: چرا گريه ميكنى اى كنيز خدا؟ زن گفت: اى بنده خدا: من فرزندانى يتيم دارم و گاوى داشتيم كه زندگى من و كودكانم از آن مي گذشت هم اینک آن گاو مرده و من و فرزندانم از همه چيز دست كوتاه و بيچاره مانده ‌ايم. امام فرمود: كنيز خدا! ميخواهى آن را براى تو زنده كنم‌؟ به وی الهام شد كه بگويد: آرى اى بنده خدا! حضرت به كنارى رفت و دو ركعت نماز گزارد و اندكى دست بلند كرد و لبهايش را تكان داد، سپس برخاست و گاو را صدائى زد و نفهميدم با سر عصا يا پنجه پايش بود كه بآن گاو زد، گاو برخاست و راست بايستاد. چون زن نگاهش بگاو افتاد: فريادى كشيد و گفت: به پروردگار كعبه اين مرد عيسى ابن مريم است، حضرت ميان مردم رفت و از آنجا بگذشتند.
سجّاد باقری
(موسسه پژوهشی معالم)
( زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله «عجل الله تعالی فرجه الشریف» قم ، تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری «دامت برکاته» )
پیام رسانهای ایتا و تلگرام
@maalemqom
پیام رسان واتس آپ
https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.