حدیث روز
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً

شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳ Saturday, 27 July , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2534×
بسم الله الرحمن الرحیم
پژوهش افعال ناقصه
استاد راهنما: استاد خادم الذاکرین
پژوهشگر : سید محمد جواد رحمانی
مدرسه علمیه بقیةالله { عج} پاییز-۹۹-۱۴۰۰
فهرست
………………………………………………………….مقدمه
……………………………………………………….مفاهیم کلی
………………………………………..فصل اول عمل افعال ناقصه
……………………………………………..گفتار اول معانی افعال
……………………………………………..گفتار دوم استعمال افعال بر معنای دیگر
……………………………………………………گفتار سوم ملحقات صار
…………………………………………………فصل دوم اقسام افعال ناقصه از لحاظ تصریف.
……………………..گفتار دوم عمل سائر مشتقات افعال ناقصه
…………………….گفتار سوم جواز حضور خبر بین فعل و اسم 
…………….فصل سوم موارد امتناع و وجوب تقدیم خبر بر اسم
……………………….گفتار اول اقسام افعال از لحاظ نقص و تام
………………………..گفتار دوم معمول خبر و اقسام کام
………………حذف کامل همراه اسم و حذف کان همراه با خبر
مقدمه و اهمیت
زبان عربی زبان قرآن و زبانی است که پیامبر(ص)، حضرات معصومین (ع) و بزرگان دین به آن سخن گفته اند. آنان رهنمود های لازم برای طی مسیر بندگی و رسیدن به کمال نهایی را در قالب الفاظ همین زبان بیان کرده اند. به عبارت درست تر زبان عربی زبان دین اسلام است، لذا آموختن آن در حدّ بهره مندی صحیح از معارف حقّه اسلامی بدون واسطه مترجم مخصوصاً برای طلّاب علوم دینی لازم است.
حال سؤال اینجاست؛ این زبان باید به چه روشی آموخته و آموزش داده شود تا برای نو آموزانی که زبان مادری شان عربی نیست قابل فهم باشد وچگونه یک عجم می تواند بهترین وشیرین ترین ارتباط را با ادبیات عرب برقرار کند؟
 آیا این که قواعد خشک و متراکم نحوی با روش های منسوخ تدریس به او خورانده شود موثر خواهد بود یا اینکه بالعکس، او را از آموختن چنین زبانی گریزان می کند؟ 
آیا آن طور که برخی اساتید مکالمه می گویند «باید در آموزش زبان دوم زبان اول نادیده گرفته شود و زبان آموز را در همان مرحله اول با زبان مورد آموزش آشنا کرد وبه همان زبان تکلم کرد» سخن درستی است؟ 
آیا بیش تر نوآموزان به این روش، ارتباط یاد شده را با زبان عربی برقرار می کنند یا نه؟
 آیا نباید بین آموزش مکالمه یک زبان و آموزش نویسندگی و یا درک مطلب یک زبان تفاوت قائل شد؟ 
بالأخره با قبول وجود نظریه های مختلف آموزشی و فرصت محدود عمر آدمی که اجازه روش آزمون و خطا از ما را می گیرد، بهترین روش را چگونه باید برگزید؟
روشن است که یافتن پاسخ این پرسش ها و ده ها پرسش دیگر خود نیازمند تحقیقات گسترده است. اما به عقیده نگارنده برای کسانی که زبان مادری شان عربی نیست، پیش از ورود به آموختن زبان به دو روش یاد شده، متنی مقدّماتی لازم است تا زبان آموز پیش ازدرگیر شدن با قواعد متراکم نحوی وساختار نامأنوس زبان دوم، با معنای نقش ها در جملات عربی ومعادل یابی آن ها در زبان مادری آشنا شود. در غیر این صورت او تنها با نگاه کردن به علائم إعرابی و به کار گیری قواعد نحو سعی در تر کیب جملات و فهم مطلب دارد که این روش گاهی اورا دچار سردرگمی و حتی دل زدگی می کند.«إبن هشام» در باب پنجم «مغنی» به این مطلب اشاره می نماید: «اوّلُ واجبٍ علی المُعربِ أن یَفهم معنا مایُعربه مفرداً أُو مرکباً ولهذا لا یجوز إعرابُ فواتح السُّور علی القول بِأنّها مِن المتشابه.»
در این مقاله سعی شده که یکی از مباحث ادبی زبان عربی به روش یاد شده آموزش داده شود تا اوّلاً ادعای نگارنده به منصه ظهور درآید و دانش پژوهان با میزان اثرگذاری این روش آشنا شوند و ثانیاً گام اوّل برای نگارش چنین متنی برداشته شود.
پیشینه مسئله:
پیشینه پیدایشی مسئله { افعال ناقصه } یکی از مباحث زیر مجمعه علم نحو میباشد،در تاریخ پیدایش علم نحو آمده است که پس از فتوحات اسلامی، قبائلی در حوزه زبان فصیح غربی قرار گرفتند که با زبان گویشی خود در فصاحت زبان عربی لغزش ایجاد کردند و لحن(عدم صحت اعراب در آخر کلمات و الفاظ)را بوجود آوردند و این وضع تا زمان امیرالمومنین علی ابن ابی طالب { علیه‌السلام } ادامه داشت،تا اینکه فردی بنام ابوالاسود دوئلی از یاران امام  نزد امام آمد و این مسئله رابیان کرد، در نتیجه امام علی {علیه‌السلام } به ابوالاسود دوئلی فرمودند تا بنا علم نحو را بنهند. 
چنان که خود گفته است: (من نحو را از امام علی (ع) آموخته ام)
۵.آیا خبر این افعال مقدم میشوند بر خودشون؟
مفاهیم کلی :
افعال 
فصل اول 
عمل افعال ناقصه 
بر سر مبتدا و خبر در میآیند؛ و رفع میدهند مبتدا را و نصب میدهند خبر را.
گفتار اول
 معانی افعال ناقصه
۱.کان به معنای شد 
2 .ظل به معنای اتصاف مبتدا به خبر در روز 
3 .بات به معنای اتصاف مبتدا به خبر در شب 
۴.اضحی ،امسی ،اصبح به معنای اتصاف خبر در چاشگاه و شبانگاه و 
صبحگاه 
5 .صار به معنای از صفتی به صفت دیگر تحول یافت 
6 .لیس برای نفی حال و بنابر قولی نفی مطلق زمانی 
7.زال به معنای پیوستگی و استمرار 
8 .برح به معنای پیوستگی 
9.فتیء به معنای پیوستگی 
10.انفک به معنای استمرا 
11 .دام تا زمانی که ادامه دارد و مسبوق به مای مصدریه
 بعضی افعال بر فعل دیگر 
گاهی استعمال شده که بعضی افعال به معنای فعل دیگری:: 
استعمال : کان ؛ ظ ّل ؛ أضحی ؛ أصبح ؛ أمسی به معنای }صار{ .
ملحقات صار
ملحق شدن بعضی افعال به سال که هم معنی سال بودن.
مثل : آض- رجع- عاد- استحال- قعد- حاروا- جاء- ارت ّد- تحّول- غدا- راح. 
و اینها در کتاب کافیه ذکر شده. 
اقسام افعال ناقصه از لحاظ تصریف
۱.ماضی .مضارع. امر.مصدر و وصف دارد .:: 
کان؛ظل؛بات؛أضحی؛أصبح؛أمسی؛صار 
۲.ماضی و مضارع دارد اما؛ أمر و مصدر و وصف ندار ::
زال؛ برح؛فتئ؛ انف ّک؛ . 
۳.اژن قسم فقط ماضی دارد نه مضارع و نه امر و نه مصدر و نه وصف.::
لیس؛ دام.
عمل سایر مشتقات افعال ناقصه
بعضی افعال که عملشان مثل ماضی است )مضارع ؛ امر( استعمال شده است. 
مثال قرآنی  قل کونوا حجارة أو حدیدا ( س اسراء آیه پنجاه .
جواز حضور خبر بین فعل و اسم : 
در تمامی افعال این امر جایز است. 
مثال قرآنی و کان حقا علینا نص ُر المؤمنین (
فصل سوم 
موارد امتناع و وجوب تقدیم خبر بر اسم:
موارد ممنوع:
۱.برای ترس از اشتباه ؛ در اینجا ممنوع شده.
۲.یا اینکه خبر مقاله با اال شود.
به صورت تفصیلی چند خط پایین تر انجام میشود.
مورد وجوب 
اضافه اسم به ضمیری که به جزئی باز می گردد مانند یعجبنی ان یکون للعمل 
اهله )ضمیر )ه( به عنوان مضاف الیه کان یهنی )اهل ( به جزئی از خبر یعنی 
)العمل( باز می گردد که تقدم مرجع ضمیر در لفظ و رتبه واجب است 
و تقدیم خبر بر این افعال غیر از موارد مذکور جائز است.
گفتار اول 
اقسام افعال از لحاظ نقص و تام.
1.فعل تام : در افاده معنی به مرفوع پس از خود اکتفا می کند. 
2.فعل ناقص: که در افاده معنی به مرفوع اکتفا نکرده بلکه به منصوبی نیز 
احتیاج دارد.
افعالی که هم تام آن ها کاربرد دارد و هم ناقص آنها :
کان :ان کان ذو عسره 
ظل:ظل الیوم 
بات :بات فالن بالقوم 
صار :صار الیل 
امسی :فسبحان حین تمسون 
اصبح :حین تصبحون 
اضحی:اضحی الرجل 
مادام : ما دامت السموات 
برح :برح الرجل 
انفک :انفک الجبال 
افعالی که فقط به عنوان ناقص کاربرد دارد: 
1.فتیء :ما فتیء الفل نائما 
2.لیس: لیس هللا بظالم للعبید 
3.زال یزول :ما زالت الشمس طالعه 
نکته: زال یزول فعل تام بوده و به مرفوع اکتفا می کند مانند )زالت الشمس(
معمول خبر :
معمول خبر افعال ناقصه یعنی رکنی از جمله که خبر در آن تاثیر گذاشته و بر آن عمل کرده است. 
انواع معمول خبر : مفعول به و ظرف و جار مجرور 
وقوع معمول خبر پس از عامل و قبل از اسم و خبر:
الف:وجوه مختلف در باره معمول)مفعول به ( 
1.منع ذکر معمول خبر پس از فعل ناقص به طور مطلق)نظر مصنف و 
بصریون( :خواه معمول خبر بر اسم و اسم بر خبر مقدم بیاید :کان طعامک 
زید اکال و خواه معمول خبر بر خبر و خبر نیز بر اسم مقدم شود مانند کان 
طعامک اکال زید 
2 .جواز تقدم معمول خبر بر اسم و تقدم اسم بر خبر )کوفیون( مانند کان 
طعامک زید اکال 
3 .جواز تقدم معمول خبر بر خبر و تقدم خبر نیز بر اسم )ابو علی فارسی ( 
مانند: کان طعامک اکال زید( 
ب:جواز تقدیم معمول خبر بر اسم و خبر فعل ناقص )به طور اجماع (
1.اگر معمول خبر،ظرف باشد مانند :کان عندک زید مقیما 
2. اگر معمول خبر جار وجرور باشد )کان فیک زید راغبا( 
اقسام کان: 
1.تامه :به ذکر مرفوع)فاعل یا نائب فاعل( اکتفا می کند و متصرف کامل 
است.
2.ناقصه:به مرفوع )اسم( و منصوب )خبر( نیاز دارد و متصرف کامل است. 
نکته:کان زائده به صورت قیاسی به لفظ ماضی در اثناء کالم واقع می شود و 
لفظ مضارع آن غیر قیاسی است مانن انچه در شعر امده است. 
دو جزء الزم و ملزوم در جمله که )کان( زائده بین آنها قرار می گیرد:
1.بین )ما( تعجبی و فعل تعجب مانند: ما کان اصح علم من تقدم
2.بین صله و موصول مانند :جاء الذی کان اکرمته 
3.بین فعل و مرفوع آن :لم یوجد کان مثلک 
3.بین مبتدا و خبر :زید کان قائم
حذف کان همراه اسمش : 
حذف میشوند )کان و اسمش ( و باقی میماند خبر تنهایی و باید بعد إن و لو 
شرطیة باشند و مشهور هم همین قول است. 
حذف کان همراه خبرش : 
حذف کان و خبرش وباقی ماندن اسم ضعیف است .
حذف کان: 
جواز حذف )کان( و ذکر )ما( زائده به جای آن:
1.پس از )ان( مصدری مانند: اما انت برا فاقترب که اصل آن الن کنت برا 
است که الم مکسوره برای اختصار حذف شده و سپس )کان( نیز حذف و 
ضمیر مرفوعی متصل به صورت منفصل امده است و )ما( زائده به جای کان 
محذوف ملحق شده و نون ان مصدری در میم مای زائده ادغام شده است. 
2.پس از )ان( شرطی مانند افعل هذا اما ال در تقدیر ان کنت ال تفعل غیره 
نکته :از فعل مضارع کان چه ناقصه یا تامه )به صورت مجزوم( با سکن که 
به دنبال آن حرف ساکن و ضمیر متصلی نیامده باشد )نون حذف می شود( به 
جهت تخفیف در تلفظ مانند )و لم اک بغیا( 
نتیجه گیری : 
ما در این پژوهش ب این پرداختیم که افعال ناقصه کاربرد بسیار زیادی در قرآن و در بین متکلمین عرب دارد و اینکه ب مفاهیم کلی پرداختیم و به عمل این افعال اشاره گسترده ای کردیم و معانیشون رو بیان کردیم و بیان کردیم که گاهی اوقات این افعال در معانی دیگه استعمال شدند؛ 
گفتیم که این افعال تقسیم می‌شوند به متصرف و غیر متصرف و ملحقات صار رو گفتیم که یکی از افعال مناقصه است.عمل سائر مشتقات افعال ناقصه رو عرض کردیم وجواز حضور خبر بین فعل و اسم رو گفتیم و خواستاریم که شما خواننده عزیز کمال بهره رو از این پژوهش بگیرید.
ان‌شاءالله.
منابع:
۱.قرآن‌کریم
۲.سیوطی
۳.المکررات مدرس افغانی
۴.اشباه و نظائر
۵.مغنی‌اللبیب
۶.بدائة‌النحو
۷.حجت خراسانی
نوآوری های این طرح‌نامه:
منابع متعدد
تقسیم کردن عالی 
به صورت کوتاه ولی مفهوم توضیح دادن.
والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته
اللهم عجل لولیک الفرج

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.