حدیث روز
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً

شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳ Saturday, 27 July , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2534×
یکی مثل یوسف به واسطه زیبایی و درایت و هوشش،  ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺸﻪ ﻋﺰﯾﺰ ﻣﺼﺮ… ?
ﯾﮑﯽ ﻫﻢ ﻣﺜﻪ ﻣﻦ… ?
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺷﮕﻠﯽ ﻭ ﻣﺘﺎﻧﺖ ﻭ ﺟﺬﺍﺑﯿﺖ و هوش و درایتم ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺸﯿﻨﻢ واسه شما جک بذارم??
به نام خدای احیاگر حق
سلام
خداوند عادل در کتاب کامل فرمودند
قالَ هِیَ راوَدَتْنِی عَنْ نَفْسِی وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها إِنْ کانَ قَمِیصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَ هُوَ مِنَ الْکاذِبِینَ«26» وَ إِنْ کانَ قَمِیصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ فَکَذَبَتْ وَ هُوَ مِنَ الصّادِقِینَ«27»
یوسف گفت: او خواست که از من برخلاف میلم کام بگیرد و شاهدی از خانواده زن، شهادت داد که اگر پیراهن یوسف از جلو پاره شده، پس زن راست می گوید و او از دروغگویان است. و اگر پیراهن او از پشت پاره شده، پس زن دروغ گفته و او از راستگویان است.
سوره یوسف آیات 26 و 27
در برخی روایات، شاهد را کودکی معرّفی کرده اند که مثل عیسی علیه السلام در گهواره به سخن آمد، ولی چون سند محکمی ندارد، نمی توان به آن اعتنا کرد. امّا بهتر است شاهد را یکی از مشاوران عزیز بدانیم که فامیل همسر و دارای هوش و ذکاوت بود و همانند عزیز مصر، شاهد این اتّفاق گردید، و الاّ اگر خود شاهد اصل ماجرا بود، معنی نداشت که به صورت جمله شرطیه، شهادت دهد و بگوید: اگز از پشت پاره شده حق با یوسف و اگر از جلو پاره شده حق با همسر عزیز است. این سبک پاسخ گویی دلیل زکاوت آن شاهد بوده نه این که شاهد اصل ماجرا باشد. 
یوسف، ابتدا سخنی نگفت و شاید اگر همسر عزیز تهمتی نمی زد، یوسف حاضر نمی شد آبروی او را بریزد و بگوید: او قصد کامگیری از من داشت گاهی برخی از پاکان در معرض تهمت قرار گرفته اند: در میان زنان، پاکدامن تر از مریم نبود، امّا او را متّهم به ناپاکی کردند، در میان مردان نیز کسی به پاکی یوسف یافت نمی شد، به او هم نسبت ناروای زنا دادند. امّا خداوند در هر دو مورد به بهترین وجه پاکی آنان را ثابت نمود. در داستان یوسف، پیراهن او حد اقل سه بار نقش آفرینی کرده است: در اینجا؛ پارگی پیراهن از پشت، دلیل بی گناهی او و کشف جرم همسر عزیز گردید و در جای دیگر؛ پاره نشدن پیراهن موجب کشف جرم برادران او گردید. زیرا بعد از انداختن یوسف به چاه، وقتی برادران پیراهن او را آغشته به خون کرده و به پدر نشان دادند و گفتند: یوسف را گرگ خورده است، پدر پرسید: پس چرا پیراهن او پاره نشده است؟ در پایان داستان نیز، پیراهنِ یوسف، وسیله ی بینا شدن چشم پدر گردید.
نکات مهم این دو آیه ان شاء‌الله فردا شب

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.