حدیث روز
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً

شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳ Saturday, 27 July , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2534×
عنوان: طلاق حلال مبغوض
استاد محترم راهنما: حجت الاسلام قربانی
نویسنده: محمد سجاد پورکریم
فهرست مطالب
۱ مقدمه
۲ فصل اول
۲.۱ سرپرستی فرزندان
۲.۲ تشکیل مجدد خانواده
۲.۳ تزلزل در هویت فردی و اجتماعی
۲.۴ تشدید مسئولیت ها
۲.۵ احساس عدم امنیت
۳ فصل دوم
۳.۱ اضطراب
۳.۲ استرس مداوم
۳.۳ تغییرات خلقی و تحریک پذیری
۳.۴ ناراحتی شدید
۳.۵ نا امیدی و پریشانی
۳.۶ اثرات طولانی مدت طلاق بر فرزندان
۳.۶.۱ مشکلات رفتاری و اجتماعی
۳.۶.۲ مشکل در روابط
۳.۶.۳ مستعد سو مصرف مواد
۳.۶.۴ افسردگی
۳.۶.۵ وضعیت تحصیلی و اجتماعی- اقتصادی ضعیف
۴ فصل سوم
مقدمه
یکی از ابعاد زندگی انسانی زندگی مشترک است. و در همه جوامع و ادیان و آیین ها این پیوند مقدس است و آداب و رسوم خاصی دارد.
دین اسلام به‌عنوان کامل‌ترین و جامع‌ترین دین الهی احکام و قوانین بسیاری درباره این امر مهم دارد. و این پیوند مقدس را دارای فضیلت و ثواب بسیاری می شمارد. و از منابع هم روایات کثیری درباره ازدواج یافت می‌شود. این پیوند در اسلام تحت عنوان عقد ازدواج مطرح می‌شود.
وقتی صحبت از عقد می‌شود یعنی پیمان و پیوندی که هر کدام از طرفین یا یک طرف می تواند آن را به هم بزند. مثل عقد وکالت شراکت اجاره و غیره که بسته به نوع عقد شرایط و قوانین آن تغییر می کند. عقد ازدواج هم همین طور است که با شرایطی می‌توان از هم جدا شد که اصطلاحاً طلاق نام دارد.
نکته‌ای که حائز اهمیت است این است که جدا شدن در امور دیگر هیچ نهی یا کراهتی در روایات و منابع وجود ندارد. اما در طلاق ما به مواردی برمی خوریم که مبغوضیت خداوند در آن دیده می‌شود. در حالی که حلال است و هیچ‌گونه حرمتی ندارد ولی در عین حال مبغوض است. در این مقاله علت مغبوضیت طلاق بیان می شود.
 
فصل اول
در اول کار به چند روایت از اهل بیت در باره منفور بودن طلاق اشاره میکنیم:
قال ابا عبد الله (علیه السلام):ان الله عزوجل یحب البیت الذی فیه العرس و یبغض البیت الذی فیه الطلاق.و ما من شی ابغض الی الله عزوجل من الطلاق.(وسایل الشیعه/جلد۲۲/ص۸)
قال رسول الله(صلی الله عله و آله):تزوجوا ولا تطلّقو فان الطلاق یهتز منه العرش.(وسایل الشیعه/جلد۲۲/ص۸)
در این دو روایت میبینیم که کراهت و غضب شدیدی نسبت به طلاق از ظرف خداوند وجود دارد ور در روایت اول طلاق منفور ترین شئ نزد خداوند بیان شده اما سوال این است که چه ویژگی باعث میشد که طلاق اینگونه منفور و مبغوض باشد؟
اول باید دانست که گرچه عقد ازدواج مانند عقد بیع و وکالت عقد است و شاید در نگاه اول با هم هیچ فرقی نداشته باشند
اما با نگاه دقیق‌تر می‌بینیم که عقد ازدواج علاوه بر معامله و قرارداد بین زن و شوهر که در این میان مهریه و نفقه با بضع معامله می‌شود و زن و شوهر در قبال آن مسئول هستند معامله و قرارداد مهمتری وجود دارد که در واقع پیوند عاطفه است و گره خوردن قلب زوجین به هم است و شاهد آن هم این است که در ۹۰ درصد ازدواج ها می‌بینیم که زن و مرد از حقوق خود صرف نظر و اغماض می‌کند
مثلاً مرد در مواردی توان پرداخت نفقه را ندارد اما زن همچنان در کنار مرد می ماند در حالی که حق طلاق را دارد.
وقتی یافتیم که پیوند زناشویی فرای یک عقد و معامله کاسبانه است و پای محبت و عاطفه در میان است دیگر عقد ازدواج را با مثل رهن و اجاره مقایسه نمی‌کنیم پس با طلاق فقط یک معامله و هم نمی‌خورد بلکه بالاتر از آن پیوند و محبت بین زوجه میشکند که آثار بسیار سوئی بر روح و روان طرفین میگذارد که در اینجا برخی از آسیب هایی که به زوجه میرسد رابیان میکنیم:
سرپرستی فرزندان
در مادران پس از طلاق نگرانی زیادی در مورد فرزندان و سرنوشت آنان دارند . تنش ها و بحران هایی که برای زن قبل و بعد از طلاق وجود دارد ، تاثیر زیادی بر کمیت و کیفیت نقش والدینی او می گذارد.
بسیاری از مردان بعد از طلاق به علت انتقام جویی نمی گذارند مادر فرزندش راببیند و او را مورد اذیت و آزار قرار می دهند و زن به علت روحیه لطیف خود آسیب زیادی می بیند همچنین هنگام طلاق حضانت و سرپرستی بچه به رفتارهای منفی و انتقام جویانه و خصمانه می انجامد و پیامدهای زیادی را برای زن ایجاد می کند.
 
تشکیل مجدد خانواده
پیامدهای روانی طلاق برای زنان بدبینی و انزوای اجتماعی، احساس تنهایی، عدم امنیت در کنار دیگران، بی پناهی و ناامنی عاطفی است. هنگامی که زنی از همسرش جدا می شود مورد قضاوت های تنگ نظرانه و بدبینانه دیگران قرار می گیرد و از حضور در جمع امتناع می ورزد. از سوی دیگر مشکلات قبل از طلاق و فشارهای روحی و روانی در دوران طلاق، سبب می شود زن از تشکیل مجدد خانواده دوری نماید.
زنان و مردان پس از طلاق از ازدواج مجدد به علت تجارب دردناکی که در زندگی مشترک قبل خود داشته اند ، بیزار هستندوحاضر نیستند تجربه مشابهی را بپذیرند. در برخی از موارد زنان به دلیل مشکلات زندگی مجبور به تشکیل خانواده می شوند و چون با محدودیت هایی مواجه اند، انتخاب های خوبی ندارند.
 
تزلزل در هویت فردی و اجتماعی
از دست دادن پایه های هویت و منزلت اجتماعی نخستین پیامدی است که زن پس از طلاق تجربه می کند. موقعیت یک زن مطلقه در ذهن دیگران و در فرهنگ ایران، حتی اگر زن دارای تحصیلات، موقعیت اجتماعی و… باشد، باز هم هویت او بر اساس هویت همسرش مورد قضاوت قرار می گیرد.
در فرهنگ عامه عقاید، باورها و حتی تکیه کلام هایی غلطی درباره زنان مطلقه وجود دارد که موجب آزار و در هم شکسته شدن منزلت زن می شود. طلاق سبب می شود که زنان منزوی و تنها تر از قبل شوند زیرا در باور غلط مردم زن مطلقه، تهدیدی برای روابط و زندگی خانوادگی دوستان و خویشان خود محسوب می شود.
از آسیب هایی اجتماعی که زنان بعد از طلاق در اجتماع تجربه می کنند ، «از دست دادن حمایت های اجتماعی»، «انزوا»، «کاهش و کوچک شدگی روابط اجتماعی»، «احساس عدم امنیت»، «طردشدگی»، «نگرش اخلاقی منفی جامعه»، «برچسب های اجتماعی»، «بازخوردهای منفی دیگران»، «آزار و خشونت آشکار و پنهان جنسیتی» و… می باشد.
 
تشدید مسئولیت ها
گاهی طلاق موجب عمیق تر شدن فقر در میان زنانی می شود که پس از طلاق مسئولیت فرزندان را بر عهده گرفته اند زیرا اشتراکات مالی در مسکن، هزینه های زندگی، تفریحات و حتی تغذیه از بین می رود و زن باید به تنهایی همه این نیازها را برطرف سازد .
همین امر مسئولیت بیشتری بر دوش زن می اندازد و او را ناچار به کار کردن در بیرون از خانه و پذیرفتن مشاغلی که درآمد مناسب ندارند ، می کند. اگر زن به علت سن بالا نتواند کار کند و به دیگری وابسته باشد آسیب های روحی و اجتماعی شدیدی می بیند.
 
احساس عدم امنیت
بعد از طلاق پیشنهادهای زیادی در خصوص ازدواج موقت به زنان مطلقه داده می شود که این پیشنهادات امنیت روحی و روانی زن را به هم می ریزد . در برخی از موارد زنان پس از گذشت مدت زمانی از طلاق به علت فشار تنهایی، مالی، فرهنگ و… مجبور می شوند همسری برای خود انتخاب کنند .
 
 
فصل دوم
یکی دیگر از ابعاد عقد ازدواج این است که عقد ازدواج در واقع تشکیل خانواده است. اگر  شراکت را به هم زدیم یکسری اتفاقات مالی به هم می خورد که با محاسبات مالی هرکس به حق و حقوقش
میرسد و ضرر جبران ناپذیری ندارد.
مثلاً دو شخص با هم شراکت می کنند و به مقدار مساوی سرمایه به میان می‌آورند و به مقدار مساوی کار میکند ، ۱۰ سال هم این شراکت به طول میکشه و بعد از ۱۰ سال این سرمایه رشد زیادی
می کنند حال می خواهند این شراکت را به هم بزنند، خب معلوم است که هرکس به مقدار مساوی سهم می‌برد.
اما ازدواج چنین نیست زیرا می بینیم که حاصل زندگی مشترک یک زوج مثلاً دو فرزند است بعد از جدا شدن زوجین چه اتفاقی می افتد آیا می‌توان گفت که هر کس یک فرزند را بردارد و برود؟
خیر هرچند که قانون و شرع در این باره تصمیم‌گیری می‌کنند اما آسیبی که به بنیان خانواده می خورد و ضرر و زیان های روحی که به فرزندان و پدر و مادر می‌خورد جبران ناپذیر است و این ضررها در جامعه تاثیر سود دارد که در این بخش به برخی از آنها اشاره می کنیم:
 
اضطراب
عواقب بعدی طلاق باعث می‌شود که کودک آزرده، عصبی و مضطراب شود. فرزندان کوچکتر نسبت به فرزندانی که بزرگ تر هستند، بیشتر مستعد این آسیب‌ها خواهند بود،  زیرا آن‌ها به شدت وابسته به هر دو والد خود هستند. یک کودک مضطرب در تمرکز بر درس خواندنش مشکل خواهد داشت و ممکن است علاقه خود را به فعالیت‌هایی که قبلا برایش جالب بوده است، از دست بدهد.
 
استرس مداوم
بسیاری از فرزندان به اشتباه، خود را علت طلاق والدین خود می‌دانند و مسئولیت تخریب روابط را به عهده می‌گیرند. این می‌تواند منجر به استرس شدید و فشار بر ذهن فرزند شود که می‌تواند پیامدهای متعددی از قبیل افکار منفی و کابوس به همراه داشته باشد.
 
تغییرات خلقی و تحریک پذیری
کودکان کم سن ممکن است از تغییرات خلقی رنج ببرند و حتی زمانی که با افراد آشنا ارتباط برقرار می‌کنند، تحریک پذیر باشند. بعضی از کودکان به حالت انزوا می‎روند، و با کسی صحبت نمی‌کنند و خود را از همه دور می‌کنند. کودک آرام خواهد شد و ترجیح می‌دهد زمان خود را به تنهایی سپری کند.
 
ناراحتی شدید
غم و اندوه حاد به قلب و ذهن کودک وارد می‌شود. هیچ چیز در زندگی برای او خوشایند نیست، و کودک در نهایت ممکن است به افسردگی دچار شود، که نشان دهنده درگیری طولانی مدت با این غم است.
 
نا امیدی و پریشانی
کودکان طلاق ممکن است نا امید و بی انگیزه باشند زیرا آن‌ها حمایت عاطفی جامع از والدین خود را ندارند. اگر فرزند توسط یکی از والدین و بدون دسترسی به والد دیگری نگهداری شود، این وضعیت می‌تواند بدتر گردد. تأثیرات کوتاه مدت طلاق می‌تواند رشد روحی و فیزیولوژیکی کودک را مختل کند که می‌تواند تاثیر طولانی مدت داشته باشد.
 
اثرات طولانی مدت طلاق بر فرزندان
برای کودکی که والدینش را جدا از هم و در ستیز می‌بیند، همه چیز می‌توانند خشن باشد. ذهن آن‌ها هنوز تغییر پذیر است و به راحتی می‌تواند تحت تاثیر حوادثی که اطرافشان اتفاق می‌افتد، قرار بگیرند.
در ادامه اثرات دراز مدت طلاق روی فرزندان را مشاهده می‎کنید:
 
مشکلات رفتاری و اجتماعی
هنگامی که والدین طلاق می‌گیرند، کودک بیشتر در معرض انجام رفتارهای خشونت آمیز و غیر اجتماعی قرار می‌گیرد. او ممکن است در یک چشم به هم زدن، کنترل خود را از دست بدهد و هیچ تردیدی با منازعه با دیگران نداشته باشد. در بلند مدت، و خصوصا در طی سال‌های نوجوانی، ممکن است منجر به ایجاد ذهنیت جنایی شود. مطالعات نشان می‌دهد که بیشتر کودکان طلاق دارای صفات مشخصی از خشم و نافرمانی با شدت‌های متغیر هستند. موارد شدید این شرایط باعث رفتارهای اجتماعی نامتعارف می‌شود.
 
مشکل در روابط
هنگامی که کودکان در حالی بزرگ می‌شوند که نظاره گر شکست در ازدواج هستند، در رابطه با عشق و همدلی در روابط دچار شک و تردید میشوند. آن‌ها در اعتماد کردن مشکل دارند و برای حل و فصل اختلافات در یک رابطه، دچار چالش میشوند. چنین فرزندانی، در بزرگسالی، هر گونه رابطه را با ذهنیت منفی آغاز خواهد کرد.
 
مستعد سو مصرف مواد
مواد مخدر و الکل تبدیل به راهی برای خروج نوجوانان از سرخوردگی و اضطراب‌شان می‌شود. تحقیقات نشان داده است که شیوع بیشتر سوء مصرف مواد در نوجوانانی دیده می‌شود که، والدینشان طلاق گرفته اند. البته، عوامل دیگری مانند تک والد بودن نیز وجود دارد که تمایل نوجوانان به مصرف مواد را بیشتر می‌کند. با این حال، احتمال تسلیم شدن نوجوانی در برابر وسوسه، بسیار بالا است. سوء مصرف دراز مدت مواد اثرات مضری بر سلامت فرزند خواهد داشت.
 
افسردگی
احساس ترس و دلهره ناشی از طلاق والدین می‌تواند موجب افسردگی کودک شود. افسردگی یک مشکل سلامت روان است و کودکانی که شاهد طلاق هستند، بیشتر مستعد افسردگی و انزوای اجتماعی هستند. محققان خاطر نشان می‌کنند که طلاق می‌تواند عامل اختلال در موارد اختلال دو قطبی مشاهده شده در کودکان باشد.
 
وضعیت تحصیلی و اجتماعی- اقتصادی ضعیف
اثرات روانشناختی طلاق، علاقه کودک به تحصیل را کاهش می‌دهد. کودکانی که طلاق والدین خود را تجربه می کنند، افت شدیدی در نمرات مدرسه نشان می‌دهند. این مسئله می‌تواند به طور قابل توجهی مانع از توانایی کودک در یادگیری در مدرسه و دانشگاه شود. پیشرفت سرکوب شده در تحصیل، مانع فرصت‌های شغلی کودک در بزرگسالی می‌شود، که کسب وضعیت اجتماعی و اقتصادی مناسب را دشوار می‌کند.
 
 
فصل سوم
در فصل های قبل با پیامد های طلاق آشنا شدیم و دلیل مبغوضیت نزد شارع را دریافتیم. اما بر خود لازم میدانیم که به یک سوال پاسخ دهیم. آن سوال این است که آیا در تمام موارد به همین گونه است یا خیر. زیرا در برخی از موارد میبینیم که زن و شوهر با ادامه زندگی منجر به گناه میشوند. یا در بعضی موارد آنقدر شرایط حاد است که جدا شدن هرچه سریع تر به صلاح زوجین است.
آیا در چنین مواردی هم مبغوضیت وجود دارد؟
برای پاسخ به این سوال باید به ذکر انواع بپردازیم:
طلاق حرام: که آندسته تز طلاق هایی است که در فقه حرام است مانند طلاق در حیض که در این باره بحثی نداریم.
طلاق مکروه: و آن در جایی است که زوجین در کمال سازگاری اخلاقی در کنار هم زندگی میکنند.
طلاق مستحب یا طلاق سنت:که این در صورتی است که زوجین هیچ توافق اخلاقی ندارند و جدا شدن بهتر است.
طلاق واجب: که در صورتی است که زوجین به دلیل کنار هم بودن به گناه می افتند یا خوف به گناه افتادن دارند.
پر واضح است که منظور از طلاق مبغوض مورد سوم و چهارم نیست و مورد دوم منظور است.
چرا که در روایتی از رسول خدا داریم که:قال مر رسول الله برجل فقال:ما فعلت امراتک؟ قال: طلقها یا رسول الله ،قال من غیر سوء؟قال: من غیر سوء …..فقال رسول الله ان الله عز وجل یبغض کل ذواق من الرجال و کل ذواقه النساء. (وسایل الشیعه/جلد۲۲/ص۸)
که در این روایت پیامبر (صلی الله علیه و آله): سوال از این میکند که آیا به خاطر مشکل یا گناهی او را طلاق دادی ؟ پس معلوم میشود که ملاک در مبغوض بودن چیست.

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.