حدیث روز
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً

شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳ Saturday, 27 July , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2534×
عنوان: تاثیر علم بلاغت بر سیطره نظرات اجتهادی
استاد محترم راهنما: حجت الاسلام استاد کلاهدوزان
نویسنده: حسین نوروزی
بسم الله الرحمن الرحیم
 
فهرست مطالب
۱ مقدمه
۲ فصل اول:نظرات صاحب نظران در این موضوع
۳ فصل دوم: مثال های تاثیر
۳.۱ بخش اول: مصداقی از ایجاز
۳.۲ بخش دوم: مثالی از تشبیه
۳.۳ بخش سوم:ریز بخشهایی از بلاغت
۳.۴ بخش چهارم : نگاهی که مجاز به من داد
۴ فصل سوم:ارزیابی تاثیر
۵ منابع
مقدمه
الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی محمد اله الطاهرین
خداوند منان را شاکریم که رخست نفس کشیدنی داد تا در پاره ای از نعمت
گران بهای وقت به این اندک سیاهی برسیم.
اگر بخواهم در مورد اینکه چرا این موضوع برای پژوهش انتخاب شد
سخن بگویم انصاف این است که در این مورد اجازه انتخاب آزاد داده
نشد که البته جای تاسف هم دارد چرا که اینچنین تصمیمی از منظر رشد
که حاکم حقیقی اموزش است جای بسی اشکال است ولی این موضوع را
بر عهده صاحب نظران اصلی ان قرار میدهیم.
اما در خصوص موضوع علم بلاغت
از مطالبی که متاسفانه به ان پرداخته
نشده و یقینا جای خالی ان در خصوص این علم ضرر هایی را به بار می
اورد که در ترم اول (طرح ریزی موضوع)هم به ان پرداختیم .شاید تا به
حال بارها متوجه بحث هایی که اکنون در مورد انگیزه طلاب مطرح
می شود به گوشتان خورده باشد . جدای از اینکه چرا در
دوران سلف این مسائل نبوده و اکنون پدید آمده به گفته برخی از  کار
شناسان این امر  یکی از مهم ترین دلایلش این است که طلبه پس از مدتی
به این سوال برمی خورد که چرا من این درس را میخوانم.ایا برای من که
برای رسیدن به اجتهاد به اینجا امده ام ضرورتی دارد که زمان بسیار
زیادی از عمرم را صرف علمی کنم که مثلا فقط در مورد اعجاز قران
سخن می گوید.صادقانه اینکه ایا واقعا قرار دادن این علم به عنوان یکی از
دروس اصلی پایه سوم دردی از موادات اساسی اجتهاد طلبه  دوا می کند
یا خیر.  تمام این علم لازم است یا بخشی از ان.در این اندک موقفی به
نظرات برخی از صاحب نظران – ذکر برخی از مصادیق ودر اخر یک
ارزیابی کلی می پردازیم.
(لازم به ذکر است که نشریه ای در این خصوص
بر روی سایت امده که به مفاد ان نیز پرداخته شد. نام این نشریه  فلق می
باشد)
 
فصل اول:نظرات صاحب نظران در این موضوع
 
نظر علما در این موضوع به دوبخش تقسیم می شود. یکی
گروهی که به تاثیراین علم در استنباط اقرار
می کنند که نظرات ایشان در این مورد از روی دیدگاه اینان در
خصوص مرجحات در باب تعارض بین دو خبر معلوم میشود.چرا که
ایشان میگویند
هنگامی که دو خبر معارض از همه جهات با هم مساوی بودند  ان خبری
که بلیغ تر و فصیح تر باشد مقدم است. پس بنابر این کسب این علم برای
استنباط لازم و ضروریست .اما دسته ای دیگر مرجح بودن کلام بلیغ را
قبول ندارند چراکه میگویند کلام معصومان از نظر بلاغی مختلف میباشد
گاهی در مقام وعظ و خطابه میباشند و گاهی در مقام بیان احکام به زبان
توده مردم. بنابر این نمی توان این علم را وزنه ای برای مرجح کردن
گرفت. اینرا هم جا نگذارم که در میان افرادی که این
تاثیر را می پذیرند افرادی هم وجود دارند که حتی علم بدیع را هم از این
قاعده مستثنی نمی دانند.
 
فصل دوم: مثال های تاثیر
 
دراین فصل باهم در مورد برخی مواردی که این علم در میان دیگر علوم
رایج کاربردی اجتهادی چه نقشی ایفا میکند بپردازیم. اینکه ما از تاثیر این علم
سخن به میان اوردیم به این معناست که اگر بحثی از این علم نبود شاید
واقعا یک جای نظرات مجتهدین لنگ  می ماند.بنابر این در مواردی که
ذکر خواهد شد گرچه ممکن است که اندک سخنی از بلاغت به میان اید
اما همین اندک سخن لازم وضروریست.
 
بخش اول: مصداقی از ایجاز
 
ابن ادریس الحلی در کتاب موسوعه خود در خصوص وجوب طهارت
کبری وصغری ذیل دو ایه سخن به میان می اورد.وی با بیان اینکه
صاحب نظران در خصوص وجوب طهارت کبری فی کل الایام به دو
دسته تقسیم می شوند میگوید عده ای قائل به این هستند که هرگاه انسان
جنب شد غسل بر او واجب است اما عده ای دیگر می گویند که فقط
هنگامی غسل واجب می شود که وقت صلاه باشد و در غیر ان مندوب
است. و اما در این خصوص حول یک ایه بحث به میان
می اورد.((یا ایها الذین امنو اذا قمتم الی الصلاه فغسلو وجوهکم و ایدیکم و
ان کنتم جنبا فطهرو)
صاحب نظران قول اول میگویند که بحث طهارت صغری و بحث طهارت
کبری در این ایه دو بحث جداست وایندو ربطی به هم ندارند.بنابر این هر
گاه انسان اراده نماز کرد وضو می گیرد اما در مورد طهارت کبری
وجوب طهارت هنگام صلاه نیست بلکه هنگام جنابت است
اما صاحبان قول دوم از جمله ابن ادریس می گویند این برداشت درست
است اما در هنگامی که ایندو به یکدیگر عطف نشده باشند.فی المثل
در(اعط زیدا اذا قاما دینارا وعمرا درهما)این برداشت صحیح نیست که
درهمی که به عمر داده می شود بدون وجود شرط است چراکه عطف
صورت گرفته بنابر این ایجاز و بلاغت قران کریم حکم می کند که باز ان
فعل را بیان نکند.(کتاب موسوعه ابن ادریس الحلی صفحه ۱۱۴و۱۱۵)
در مسئله فوق به خوبی به تاثیر بلاغت بر روی نظرات اجتهادی واقف
شدیم.
 
بخش دوم: مثالی از تشبیه
 
ایت الله شبیری در کتاب الصوم خود حول یک روایت بحث حرام یا مکروه
بودن گرفتن روزه مستحبی در هنگام وجود روزه قضا واجب را بسط می
دهد.روایتی با این مضمون که  ازیکی از معصومین پرسیده می شود که یا
در صورتی که نماز واجب بر گردن ماهست نی توانیم نماز مستحبی
بخوانیم؟
حضرت در پاسخ به  سوال این مسئله را به کسی که روزه
مستحبی داشته باشد و نمی تواند روزه واجب بگیرد تشبیه می کنند.
(متن عربی روایت ونام معصوم در کتاب ذکر نشده است-کتاب الصوم.جلد
۳.صفحه۷۲۹)
خب بنده در این موضوع ادامه گفتار ایشان را توضیح نمی دهم چرا که به
نظرم این نوع بیان حضرت خود پاسخی روشن به سوالات این پژوهش
است.
اگر چه این مورد از موارد تاثیر بلاغت بر روی نظرات فقهی نیست اما
اینکه معصومین بیایند و وحکمی شرعی را با تشبیه بیارایند می تواند
پاسخی جامع به اشکالی باشد که در خصوص تشبیه و احکام شرعیه
مطرح می شود.چرا که برخی قائل به این هستند که بلاغت وارد این
بخش نمی شود به این دلیل که اساسا جایگاه بحث از احکام جایگاه
دیگریست.
 
بخش سوم:ریز بخشهایی از بلاغت
 
(این موارد را به علت کثرت مثال در یک بخش جمع اوری کردیم)
با نگاهی کلی به مواردی از نظرات اجتهادی که رد پایی از بلاغت در
انها یافت می شود شاهد وجود حجم عظیمی از مفاهیم بلاغی می شویم که
در حقیقت کامل کننده این نظراتند که به برخی از انها اشاره می کنیم:
 
-اطلاق که ریز به ریز در بین نظرات بیان می شود. برای مثال ما شاهد
این هستیم که مکررا بیان می شود که اطلاق حکم دارد اطلاق حکم ندارد
و…..
-همچنین تقیید.
-تشبیهات متعددی که حتی در روایات فراوانی در خصوص احکام شرعی
وجود دارد.
-حصر:مثل نظراتی که درکتاب زکات پول های رایج و اشیاء نو پیدا اثر
اقای قائنی یافت می شود که وی در حول روایتی در خصوص حصر
زکات به ۹ چیز سخنانی را مطرح می کند.(صفحه ۶۱)
یا صاحب نظرانی دیگر که در مورد حقیقی یا اضافی بودن حصر در
روایات مورد بحث قرار گرفته بحث می کنند.
-کنایه: موضوع مفصل طلاق به کنایه که بسیار بحث داغی هم دارد را نیز
میتوان در این دسته شمرد از روی اینکه این بخش از کنایه هضم در
مباحث فقهی شده است به طوری که هرمجتهدی باید این بخش را دانسته
باشد تا مستنبط مباحث این عنوان گردد.
 
بخش چهارم : نگاهی که مجاز به من داد
 
ایت الله مکارم شیرازی (دامت برکاته) در کتاب النکاح خود به ایه ای
میرسد که که در ان ازدواج با همسر پدر حرام میشود(ایه ۲۲سوره
نساء)در ادامه سوالی را در خصوص ایه ای دیگر به میان می کشد.
ایه ای که در ان عمو وحتی اجداد هم اباء خوانده می شوند(۱۳۳ سوره
بقره) اما ایشان در پاسخ می گویند این اطلاق مجازیست وعند اللزوم
قرینه می خواهد.
بنابر انچه که طرح شد برای اینکه گاهی اوقات در چنگ استنباطاتی
سطحی و خدایی نکرده دور از واقعیت نشویم قطعا نیاز به شناختی کامل
ازادبیات قران داریم والا یعنی اگر تمام ارکان زبان معجزه اسای قران را
آگاه
نباشیم اغراض را اشتباه گرفته و احکام را به خطا استنباط می کنیم. یکی
از این ارکان علم بلاغت است که اگر حدش شناخته نشود ممکن است
خرابی هایی را به بار بیاورد وبه بار می اورد(جلد ۳ صفحه ۱۱۹)
 
فصل سوم:ارزیابی تاثیر
 
علی هذا می توان گفت مفاهیم این علم هضم در بین الفاظ به کار رفته
از سوی مجتهدین است پس نمی توان انرا جدا از این نوع ادبیات دانست
به حدی که بخش هایی از این علم در علم اصول هم جا خوش کرده اند
وحتی عده ای قائل به این بوده اند که علم بدیع هم در این باره لازم است.
در مورد اینکه کدام بخش ها کاربردی تر اند بهتر است بگوییم کدام بخش
ها کاربردی ندارند که انها عبارت اند از خبر و انشاء وهمچنین احوال
مسند و مسند الیه.
و در پایان اینکه اگر نتیجه این تحقیق عدم وجود نامی از بلاغت در میان
موثرین فقهی بود بازهم برای هدف والای اجتهاد لزوم داشت چرا که
مجتهد باید این علم را می شناخت تا که اغراض بلاغی را از اغراض
فقهی قران کریم جداسازد و به مقصود اصلی شارع مقدس برسد این حد
اقل است.
 
منابع
 
.قران کریم
.جواهر الباغه
.کتاب النکاح ایت الله مکارم
.کتاب الصوم ایت الله شبیری
.موسوعه ابن ادریس الحلی
.زکات پول های رایج و اشیاء نو پیدا قائنی
.نشریه فلق
و….
 
در اخر تشکر عبدانه خود را از استاد بزرگوارم که واقعا مرا تحمل کرد استاد کلاهدوزان

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.