حدیث روز
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً

شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳ Saturday, 27 July , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2534×
شرح خطبه 190 نهج البلاغه
بخش اول
موضوع: حمد بر نعمت ها + سه ویژگی برای نبوت پیامبر + ترور شخصیت پیامبر در تهاجم فرهنگی + قیامت هم اکنون در حال حرکت است + نشانه های قیامت + ویژگی های جهنم برای گنهکاران
 
 بخش دوم
موضوع: بهشتیان + اعمال زاکیه چیست؟!  +شب مومنان روز است و روزشان شب + فائزان و پیروزمندان در قرآن + انسان در گرو اعمال است + مرگ مخوف است + تنبلان از جهاد و عجولان در جهاد +مرگ با حب علی شهادت است
بسم الله الرحمن الرحیم 
خلاصه خطبه ۱۹۰ :
ازکتاب فیض الاسلام ۲۳۲ : 
موضوع تقوا و یاد مرک :
حمد میکنم خدای متعال  را و این حمد شکری ست در برابر نعمتهایی که ارزانی داشته.
از خدا طلب یاری میکنم بر ادای حقوق ،
یا حقوق واجب ،یا حق اعضا و جوارح ،فکرو عقل ،در هر صورت مارا برای شکر  باید خدا کمک کند.
لشکر خداوند شکست نفوذ ناپذیر است و کسی نمیتواند سپاه او را شکست بدهد
عظمت و شکوه او گسترده است ،مجد دارد.
 تمام هستی را عظمت او فرا گرفته است.
شهادت می دهم هیچ پیغمبر خاتمی نیست جز محمد مصطفی صلی الله علیه واله و سلم ،
که دو ویژگی دارد عبد است و رسول .
عبودیت او بر رسول بودن مقدم شده است.
سه کار مهم پیامبر :
۱- مردم را حرکت داد و دعوت کرد به طاعت خدا.
مسیر را طوری تبیین کرد که مردم به طاعت خدا برسند.
نه تنها به عبادت توجه کنند بلکه،  طاعت که روح عبادات است رو آورند.
۲- در این مسیر بر شرک و بت پرستی و دشمنان خدا غلیه پیدا کرد برای جهادی که در مسیر دین انجام داد.
۳- منصرف نکرد پیامبر را ، جهاد در راه دین و اجتماع تمام مشرکین  می خواستند نور پیامبر را خاموش کنند ،تا از کار خود دست بردارد.
بعد قهر و غلبه نظامی پیامبر ، دشمنان به تهاجم فرهنگی و ترور شخصیت پیامبر پرداختند. 
کار مهم پیامبر این بود که در مقابل این هجمه های فرهنگی ایستادگی کرد.
وظیفه شما مردم :
به تقوای الهی چنگ بزنید 
«واعتصموا بحبل الله  آل عمران ۱۰۳»
حبل قران همان تقوایی ست که حضرت فرمود 
برای این تقوا یک طنابی هست محکم که دستاویز و گره های این طناب وثیق است که شما را از چاه دنیا بیرون میکشد.
« فاعتصموا بتقوی الله فانَ لها حبلً وثیقاً عروتُهُ » 
تقوایک پناهگاه نفوذ ناپذیر ی که ، در قله قرار دارد.
دنیا بمنزله دریای طوفانزده که از هر طرف آب بالا آمده انسانها را غرق می کند 
برای نجات از آب و طوفان باید به قله پناه برد.
بعضی از قله ها در جریان غرق فرزند نوح پیامبر که او را در بر گرفت امن نیستند .
باید به قلهٔ تقوا پناه ببرید که هیچگاه سقوط نخواهد کرد.
معتقدین به توحید و نبوت و اهل تقوا باید :
//  به یاد مرگ  باشید 
« بادروا الموت و غمراته » 
لازمه آن اعتقاد اینست که به استقبال مرگ و غمرات مرگ بروید.
غمره = آن حالت وحشت و سکرات نزدیک به مرگ که وجود انسان را ترس فرا می گیرد.
// قبل از اینکه مرگ بسراغ شما آید و در جان شما حلول کند ،خود را آماده کنید.
// وسایل و امکاناتی که برای مرگ نیاز است فراهم کنید.
اگر برای مرگ آماده شدید ، می دانید که نهایت همه چیز مرگ است و مرگ مقدمه قیامت است.
می دانید که پیش روی شما فضایی هست بنام قیامت.« فانَ الغایةَ القیامة»
اگر عاقل باشید همین یک جمله برای شما بعنوان بهترین وعظ کفایت میکند.
موعظه ای که بدانید مرگ و قیامت پیش روی شماست.
« وکفیٰ بالموتِ واعظاً  لِمن عَقَل» 
همین جمله برای وعظ گرفتن شما کافیست.
اگر کسی هم خود را به جهالت زد بداند که مرگ و قیامت مایهٔ عبرت است.
« و معتَبَراً لِمن جَهِل »
قبل از رسیدن قیامت یک چیزهایی هست که آنرا می دانید.
تا زنده هستید آزادید ، اختیار دارید، مرگ که آمد همه از بین می رود.
یک سلسله اتفاقاتی از مرگ تا قیامت  می افتد که میدانید و باید بدانید.
« وقبلَ البوغِ ما تعملون »
این اتفاقات:
// تنگ بودن  قبور شما 
// غم و انوده شدید پیش رو 
// هول و اضطراب نسبت به آگاه شدن اعمال دارید.
// وحشتهای ترسناک پیش رو دارید.
// از مرگ تا قیامت شما را در قبر قرار می دهند چنان تحت فشارید که استخوان و دنده های پهلو له شده حرکت پیدا میکند.
// گوشها کر می شود. تاریکی لحد دارید.
// ترس از وعید های خدا سر راه شماست.
اگر فرموده شدید العقاب است واقعیست.
// غم و اندوه قبر تاریک و تنگ پیش روی شماست.
// بدانید پر کردن حفره های قبر به سبب سنگ لحد خواهید داشت. 
همه این جملات اشاره میکند به « بادروا الموت و غمراته » مهیای مرگ باشید .
مبادا نا آگاه پا در مسیر مرگ گذارید.
مرگ عارض شد  «بفکر چه کنم»  نمی توانید باشید ؛ 
فرصتی باقی نیست.
« فقد جاء اَشراطُها فاَنیٰ لهم اذا جاءتهُم ذِکریٰهم  محمد -۱۷ » 
وقتی قیامت آمد بعد آن تذکر و فرصت پند فایده ای نبخشد.
بدانید که؛
مرگ هست و چنین صفات عجیبی دارد
ای بندگان خدا بدانید :
دنیا شما را می برد به همان جاده ای که قبل از شما افراد دیگری را برد ،و آن مسیر و جادهٔ مرگ است.
ای بندگان خدا بدانید :
// قیامت آنطور نیست که بعدها برسد ،قیامت از اول خلقت در حال حرکت است.
روزی لنگر خواهد انداخت 
« عنِ الساعةِ ایّانَ مرسیٰهٰا  اعراف -۱۸۷» 
شما با قیامت نزدیک هستید به او چسبیدید 
«انتم والساعة » شما با قیامت اینگونه اید، اورا دور مپندارید.
//گویا نشانه های قیامت ظاهر و نزدیک شده است.
//قیامت شما را در مسیر خود نگه داشته است.
هیچکدام در مسیر غیر از قیامت نمی توانید حرکت کنید.
//گویا قیامت نزدیک و زلزله های قیامت بوقوع پیوندد.
//قیامت بار استراحت به دوش گذاشته است.
شتر قیامت‌سینه به زمین‌چسبانده و تک تک شما را با خود همراه میکند.
 اناخت= خواباندن شتر توسط ساربان 
کلاکل = شتر برای استراحت طولانی سینه خود به زمین می چسباند.
/دنیا هم از اهل خود رویگردان شده ،
دنیایی که تا دیروز بمنزله مادر  اهل خود را به آغوش گرفته  و همراه بود،
وقتی صدای قیامت بلند شد این دنیا اهلش را از آغوش جدا کرده ،تحویل قیامت می دهد.
/دنیا مانند یک روزی می بود که گذشت.
 یا دنیا با تمام دارایی خود گویا یک ماهی بود که رد شد.
/نشانه قیامت که آشکار شود‌،آنچه در دنیا نو و جدید بود کهنه می شود.
/هر چه در دنیا فربه و بزرگ بود لاغر می شود.
موجودات عریض و طویل و رشته کوههای عظیم در برابر قیامت کوچکند ، 
چون قیامت بزرگ است .
قیامت با دنیا قابل قیاس نیست.
بدانید 
مردم وقتی به قیامت رسیدند در موقفی تنگ نگه داشته می شوند.
در میان مشکلات سخت و بهم گره خورده، اتفاقاتی پیش رو هست.
// در یک آتشی که شراره آن بسیار آزار دهنده است
// خروش آتش مانند موج های دریا بلند است.
// زبانه های آتش آشکار است.
// صدای زوزهٔ آتش خشمگین و پر هیجان است
// خاموشی‌و سردی آتش بعید است.
// هر انسانی خود هیزم آتش است.
مثل چوب دنیا نیست بسوزد و تمام شود.
تمام شدن و حدت آتش ابدیست.
//تهدید های قیامت برای گنهکاران مخوف است
// اطراف آتش تاریک است ازشدت دود چشمها کور است.
//دیگهای عذاب جهنم در حال جوش و خروش است.
// کیفرهای جهنمیان موجب رسوایی آنان است.
اللهم اجعل ذنوبنا مغفوره 
فاشفعْ لنا یا امیر المومنین
بسم الله الرحمن الرحیم 
خلاصه بخش دوم خطبه ۱۹۰ : 
از کتاب فیض الاسلام خطبه ۲۳۲: 
حضرت در وصف بهشت متقین فرمود:
« و سیقَ الذینَ اتَقَوا الیَ الجنةِ زمرا » 
« زمر – ۴۰ » 
متقین بصورت گروهی حرکت داده می شوند بسوی بهشت .
ویژگی های بهشتیان :
/ برات امنیت و آزادی از عذاب به آنان داده شده.« قد اُمِنَ العذاب »
/ هیچ سرزنشی برای آنان نیست.
« وانْقَطَعَ العِتاب »
سرزنش خود یک عذابیست در دوزخ ،چه دیگران اورا سرزنش کنند .
ویا خود شخص ، خود خوری و خود را ملامت کند.
مطلب دیگری در مورد سرزنش؛ 
بعضی از مومنین در حیات دنیوی مورد ملامت گنهکاران هستند.
 مومنین  بخاطر تکالیف ، مورد تمسخر و آزار دیگران قرار می گیرند.
« فاتَخَذتُمُوهُم سخریَاً حتیٰ اَنسَوْکُم ذِکری و کنتُم مِنهم تَضحَکون   مومنون- ۱۱۰» 
در دنیا مومنین را تمسخر میکردید تا جایی که امر خدا را فراموش کردید و بر مومنین خنده استهزا داشتید.
اما در دار امنیت دیگر ملامت هیچ تاثیری ندارد و ملامتی راه ندارد.
/ بهشتیان از آتش دورند
«و زَحزِحٌوا عنِ النار »
/ بهشتیان سکونت داده میشوند.
« واطْماَنَتْ بهِمُ الدار »
و از آن جایگاه و قرار خود راضی هستند.
جایگاه آنها کهنگی و دل آزردگی ندارد از جمال و کمالی برخورداراست که تا ابد از آن خشنود هستند.
کدامین اسبابی باعث شده که بهشتیان به چنین جایگاهی برسند؟!
/ اعمالشان در دنیا از هر رجس ، ریا ،شرک ،منافع شخصی ، خالی بود ،عمل آنها زاکیه بود و هیچ غل و غشی در عمل آنها نبود.
« الذینَ کانَت اعمالُهم فی الدنیا زاکیة »
/ چشمهای آنها در دنیا گریان بود
« واعْیُنهُم باکیه »
گریه از خوف خدا و گریه از شوق خدا ،
گریان بر مظلومیت مومن .
/ مومنین کسانی هستند که شبهایشان روز است.
« وکانَ لَیلُهُم فی دنیاهُم نهاراً »
شب که مکان و زمان استراحت است ، مومنین به تلاش استغفار و خشوع مشغول کارند.
در تکاپوی عبادت و عروج شب آنها روز است.
«تَخَشُعَاً واسْتِغفاراً »
/ و روز مومنین شب است.
« وکانَ نهارُهُم لیلاً »
همانطور که شب موجب ترس است مومنین در روز مشغول کسب وکار ، ترس از آلوده شدن به گناه دارند.
/ در روز مشغول کسب و کار ند اماانقطاع دارنداز حب دنیا؛ همانطور که دیگران در شب انقطاع از کسب دارند.
« تَوَ حُشَاً وانْقِطاعا »
/ بخاطر صفات مومنین خداوند جنت را برای آنها بازگشت قرار داده.
« فجَعَل اللهُ لهُمُ الجنةَ مأبا  »
از بهشت آمدند به بهشت باز میگردند.
به بهشت نمیروند چون از بهشت امدند مجدد به بهشت بر میگردند.
/ خدا اعمال صالح  آنها را در قالب پاداش برای قیامت آنها قرار داده.
بهشت برای آنها تدارک دیده شده و چه کسانی سزاوار تر از این مومنین.
« وکانوا اَحقَ بها و اهلَها »
/ بهشت زود گذر نیست ملکی ست دائمی و نعمتهای آن همیشه قائمند.
« فی مُلکٕ دائم و نعیمٕ قائم »
میوه های بهشتی همیشه آماده و حاضرند.
هر کس متناسب با مقام و جایگاه خود یک اختیاراتی و نعمتهایی به او داده شده.
کسانی که در مراتب بالاتربهشت هستند ،در اجازه دیدار انبیا و اولیاء هر وقت اراده کنند در کنار اهل بیت همنشین می شوند.
چون اهل بیت هست، مومنین هم هستند ، اراده هم هست.
هر سه که باشد نعمت همنشینی با حضرات قائمه است و خللی ندارد.
ای بندگان خدا رعایت و حفظ کنیدآن چیزهایی که به سبب رعایت آن کارها فائزان به پیروزی زسیدند.
« ما برعایَتِهِ یَفوزُ فائزُکم » 
پیروز شدگان و بهشتیان شما چه عملی انجام دادندشما هم همان را رعایت کنید.
کسانی که به مقام فوز رسیدند.
« مَن یُطِعِ اللهَ و رسولَه فقد فازَ فوزاً عظیماً 
احزاب  – ۷۰ »
اطاعت محض از خدا و رسول داشتند.
یا ایها الذین امنوا هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالِهِم و انفُسِهِم اعظمُ درجةً عنداللهِ و اولئک همُ الفائزون « توبه -۲۰»
هر مومنی که با اموال و جان برکف ،هجرت درونی و هجرت بیرونی ، جهاد کند به درجه فائزین می رسد.
مبطلین و تضییع کنندگان حق ،که خاسران هستندچه عملی انجام دادند شما آنها را  ببینید و عمل آنانرا ترک کنید.
« وباِضاعَتِهِ یَخسَرُ المبطلون »
با مخالفت عمل آنها مسیر حق را پیدا کنید.
با اعمال صالح بر مرگ سبقت بگیرید.
« بادروا اجالَکم باَعمالِکم »
با انجام عمل صالح مرگ باید بدنبال شما بدود نه اینکه شما از مرگ فرار کنید.
شما در گرو و رهن اعمال خود هستید که پیش تر فرستادید.
« فانکم مُرتَهِنونَ بما اَسلَفتُم »
مراقب گناهان خود باشید چون گناه شما را در گرو خود ، و دینی بر ذمهٔ شما می آورد.
تا وقتی این دِین و ذمه را تسویه نکنید، آزاد نمی شوید.
این آزادگی و حُریت در گرو اعمال صالح شماست.
ای مردم به زمین ملزم باشید.
اِلزَموا الاَرضَ » 
به زمین بچسبید، کنایه از حرکت نکردن است.
بی گدار به آب نزنید.بدون برنامه و تدبیر صرف شهادت ،خود را به کشتن ندهید. شهادت هدف نیست ، شهادت باید تاثیر گذار باشید.
در مقابل گروه دیگری که یا تنبلی و فشلی داشتند یا ضعف داشته، عذر و بهانه می آوردند.که حرکت نکنند.
در سختی و مشکلات صبر نیاز است 
« واصبِروا علیَ البلاء » 
دست و شمیشیر خود را در مسیر زبان و خواهش هایتان حرکت ندهید.
«لا تُحَرِکوا باَیدیٖکم و سُیُوفِکم فی هویٰ اَلسِنَتِکم » 
عقل باید حاکم باشد.
شمشیر و بازو باید در مدار عقل بچرخد ، نه بر مدار هوا و هوس و زبان.
در مقابل این دو دسته افراد ،سست و تنبل و افراد عجول  می فرماید.
اگراز شما کسی در بستر بمیرد واین سه ویژگی را داشته باشدمرگ او شهادت است.
« فاِنَهُ مَن ماتَ مِنکم علیٰ فراشِهِ و هوَ ،»
۱- حقوق خدا را شناخت « علیٰ معرفةِ حقِ ربهِ»
۲- حق رسول مکرم بشناسد.« و حقِ رسولهِ »
۳- حقوق اهل بیت را بداند.« وحقِ اهل بیتهِ»
این سه هدف ؛ حق الله ، حق النبی ، حق الامام ،  را هر کسی بشناسد مرگ او در بستر رقم بخورد اجر او شهادت و بر عهدهٔ خداست.
« ماتَ شهیداً » 
« و وقَعَ اجرُهُ علیَ الله »
اگر به‌چنین جایگاه معرفتی رسید و انجام وظیفه کرد و با مرگ طبیعی از دنیا رفت.
هر نیت صالحی که داشت ، 
نیت جهاد ، مبارزه با دشمن ، نیت شهادت ، ثواب آن نیت به او عطا خواهد شد.بشرطی که وظیفه شناس باشد.
قیام میکند نیت و هدفی که محقق نشد ،جایگزین می شود بجای شمشیر از غلاف کشیده و جهاد میکند.
« و قامتِ النیةُ مقامَ اِصلاتِهِ لِسیفِهِ »
شامل حال کسی می شود که وظیفه خود بشناسد و از امام جلوتر حرکت نکند.
المتقدمُ لهم مارِق »
برای هر چیزی خداوند یک مدت و سرآمدی قرار داده .
« فاِنَ لِکلِ شیئٕ قدراً »
زودتر از تصمیم خدا نمیتوان کاری انجام داد.
هر کاری زمانی و مقدری دارد از زمانی بیاید تا زمانی برود .
باید تلاش کرد زحمت کشید اما نتیجه را به خدا سپرد.مهم انجام وظیفه است .
خداوند ما وشما را در راه طاعت و طاعة رسول بکار بگیرد .
و بفضل و رحمتش از ما و شما عفو نماید.
اِستَعمَلَنَا اللهُ و ایاکم بطاعته و طاعة رسوله
و عفٰا عنّٰا وعنکم بفضلِ رحمتِه

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.