حدیث روز
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً

شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳ Saturday, 27 July , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2534×
شرح خطبه 178 نهج البلاغه
 
موضوع: پنج صفت از صفات الهی + هفت مورد از مصادیق علم خدا به اشیاء + خدا صدای پای مورچه را هم میشنود + دین خدا پوشیده نیست، شما چشمتان را بسته اید + دنیا وعده ی سر خرمن میدهد + هیچ کسی نمی تواند بر دنیا پیروز شود + همه ی سختی هایی جامعه از گناه خودتان است + اضطرار موجب استجابت دعا است + علی هیچ وقت خلیفه دوستی شما را نمی پسن
خلاصه خطبه ۱۷۸ : 
درباب توحید و نبوت :
پنج ویژگی برای خدا بیان می دارد.
۱- هیچ کاری موجب مشغلهٔ خدا نمی شود.
خدا نه محدودیت علمی دارد ،نه محدودیت قدرت.
چون علم و قدرت مطلق است هیچ شٱنی اورا از شٱن دیگر باز نمی دارد.
مستقلا به تک تک افراد و بندگان توجه دارد.
۲-  زمان خدا را پیر و فرتوت نمی کند. 
زمان در خدا تاثیری ندارد.
انسان ناقص برای تکامل خود در حال حرکت است.
ولی زمان خدا را ، عالمتر نمی کند.
فهم و کمال او بیشتر نمی شود.
چون کمال مطلق است.هیچ خلٱیی ندارد که پر شود. ضعفی ندارد که کامل شود.
ابتدا کمال بود که در قیامت هم خواهد بود.
۳- هیچ مکانی خدا را در بر نمی گیرد.
چون او جسم نیست ،محدود به مکان نمی شود.
انسان در احاطه خانه و ماشین است.چون جسم است.
۴-  هیچ زبانی نمی تواند وصف کند.
وصف تام و تمام است. کسی نمی تواند کنه ذات الهی را وصف کند.
 حقیقت صفت غفاریت خدا را نتوان وصف کرد.
آن صفات عین ذات هستند محدویت ندارد.
بشر محدود است که سطح فهم و درک به آن نمی رسد. 
نه از جهت ذهن ، ونه از جهت لسان نمی تواند حقیقت صفت را وصف کند.
۵- هیچ چیز از خدا پنهان نیست 
در پنجمین ویژگی ،به هفت  مصداق اشاره می نماید.
این احاطهٔ علمی خداست چه برای شما قابل رؤیت باشد ،وچه آنهایی که به ذهن شما  نمی رسد.
آنچه که از خدا پوشیده نیست:
۱- عدد قطرات آبها ( آب چشمه ، رودخانه ،دریا ،اقیانوس و باران) 
عدد قطرات در ذهن نمی گنجد. از خدا پوشیده نیست
۲-  به تعداد ستارگان آسمان علم دارد.
۳- تک تک ذرات معلق در هوا که ناشی از تند باد  به هوا بر می خیزد.خدا خبر دارد.
۴- راه رفتن آهسته مورچه بر روی تخته سنگ صاف بر خدا پوشیده نیست.
مورچه از جنس شیشه است وقتی شیشه روی سنگ ضربه بزندو راه برود صدایی تولید می شود.
آن صدا از گوش بشر و دستگاه پیشرفته قابل شنیدار نیست .اما خدا می داند.
مورچه یک شی است وقتی پا روی سنگ می گذارد اصطکاک ایجاد می شود، خراش وارد میکند.
خراشی که پای مورچه بر این سنگ ضخیم ایجاد میکند با هیچ ابزاری رؤیت نمی شود اما خدا می بیند.
هم خراش وهم صدای پای مورچه  از خدا پنهان نیست.
۵- در تاریکی مطلق به محل استراحت تمامی مورچگان ،احاطه دارد.
۶- محل سقوط برگها را می داند.
۷- خدا تعداد حرکات پلکها ی شما را می بیند.
هر کدام از موجودات :
چرندگان ، پرندگان ، درندگان ،چشمی دارند و پلک میزنند.
باز وبسته شدن پلک تمام موجودات آگاه است.
این مثلها می خواهد بگوید شما هیچ نمی دانید.
خدا به همه چیز حواسش هست.
فقط یک بحث علمی نیست.
یعنی انسان ،اشتباه و خطا و سوء نیت تورا هم می بیند.
پلک زدن تورا که از روی ترحم و مهربانی هست یا از روی خیانت و انحراف همه را می بیند.
شهادت می دهم خدایی جز الله نیست.
این خدا قابل پرستش است.
٫ در حالیکه هیچ مثل و مانندی ندارد.
٫ هیچ شکی در او راه ندارد.
در حقیقت و واقعیت موجودی است که در بارگاه او شک راه ندارد.
اگر شما شک کنید عیب از شماست نه ازخدا.
٫  در مورد دین خدا هم هیچ چیز پوشیده نیست.
همه بیان و تبیین شده شما باید بروید استنباط و استخراج کنید.
نَفَرَ مِن کُلِّ فِرقةٕ مِنهم طائفةٌ لِیَتَفَقَهوا فِی الدیِنِ و لِیُنذِروا قومَهُم  « توبه -۱۲۲ »
 از هر طایفه ای گروهی برای فهم دین و آموختن علم بروند و از آن علم به دیگران بیاموزند. 
٫ عالم آفرینش قابل انکار نیست.
نه می تواند ، ونه باید کسی آفرینش را انکار کند.
اگر عقلی باشد میداند عالَم صاحب و خدایی دارد غیر قابل جحد و انکار است.
دست ما بخدا نمیرسد او نماینده ای می خواهد.
شهادت می دهم که پیامبر رسول و فرستاده اوست.
پیامبر از همین مخلوقات است ولی برگزیده، الگوی بشریت است.
برگزیده شده ،تا حقایق را بر مردم شرح بدهد.
برای رسالتهای خدا ( قران) انتخاب شده.
خدا به سبب پیامبر تاریکی را برطرف کرد وبه جلا و روشنی تبدیل کرد.
بخدا قسم هیچ قوم و گروهی نیست که در ناز و نعمت باشند. مگر اینکه به سبب گناهی که انجام دادهاند رحمت و آسایش از آنها گرفته می شود.
واَنَ اللهَ لیسَ بظلّامٕ للعبید
خدا ظلم به کسی روا نمیکند 
عامل بدبختی خود انسان است.
گناه مانند مجروح کردن خود است ولی درد آن را نمی فهمد .
زمانیکه در قیامت بسوی دوزخ بردند درد آن فهمیده می شود.
راه جبران از دست رفتن نعمت : 
اگر مردم در لحظات ورودنقمت و رفتن نعمت ناله کنند به چند شرط : 
الف. گریه و ناله واقعی و با صدق باشد.
ب. قلوب شما مضطرب شود.
در سختی  مضطر شود.
تمام آنچه که از دست رفته را خدا بر می گرداند.
خسارت و شکستگی را جبران می کند.
هم ترمیم و اصلاح میکند و هم از دست رفته را پر می نماید.
اللهم اخرجنا من ظلمات الوهم

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.