شرح خطبه 131 نهج البلاغه
سلام علیکم
حضرت امیرالمومنین صلوات الله علیه در خطبه۱۳۱ ویژگی برپایی حکومت میفرماید :
من در بدست گرفتن حکومت نه حریص قدرت٬ و نه طمع پول٬ و نه شهوت حکومت داشتم ٬ حکومت را برای حکومت نمیخواستم.بلکه اهدافی داشتم.
۱- اولین هدف حاکم ازحکومتداری این بود که نشانه های دین از بین رفته بود .دین در دست معاویه اسیر بود و با دین بد رفتاری میشد میخواستم نشانه و علائم دین را برگردانم
علائم دین نماز ٬ ولایت
۲- اصلاح در جامعه را ظاهر کنم
اصلاح اقتصادی ٬ اجتماعی٬ اصلاح سیاسی ٬ فرهنگی ک ه جامعه راحت بسوی اصلاحها برود
۳- وقتی این دو امر ظاهر شد مظلوم در امنیت است آسیب به آنها نمی رسد
۴- جامعه اصلاح شد حدود الهی معطل نمی ماند . با اینکه حدود تلخ است ولی برکت دارد حیات دارد
وَلَکم فی القصاصِ حیاةُُ یا اولی الالباب
فرمود با این شرایط شما با ان تفرقه ها و قلبهای پراکنده ٬ بی عقلی هایتان و با این ترس و فرارتان از اجرای حق چطور با شما درد و دل کنم که خود شما درد من هستید .چگونه غبار از چهره حق بردارم .
چگونه از دل باطل حق را بیرون بکشم واقتمه حق کنم با این شرایط شما ….
بعد۶ ویژگی برای انتخاب حاکم و مدیریت جامعه میفرماید :
۱- هرگز مدیریت و رهبری را بدستکسی ندهید که بر نوامیس و خون مسلمان ٬ بیت المال ٬و احکام الهی بخیل باشد چرا ه دیگران را در نعمت نمی تواند ببیند حاکم و مدیر بخیل در امواا مردم حرص شدید دارد .حکومت را اختلاس و چپاول او میشود
۲- حاکم و مدیر جاهل نباشد جاهل مومن جامعه را زمینگیر میکند [ دشمن دانا بلندت میکند بر زمینت میزند نادتن دوست ]
۳- حاکم و مدیر خشک و خشن نباشد خکومت بدست اینان ندهید
[ و لو کنتَ فظاً غلیظَ القلبِ لانٰفَضُوا مِن حَولِکٰ] افراد خشن روابط اجتماعی و خانوادگی را به قطعی میکشاند و یقٓطعُونَ ما امرَ اللهُ أنٓ یُوصَل
۴-اهل ظلم و جور حیف و میل کننده هستند که فقط اطرافیان خود می بینند
۵- حاکم و مدیر و قاضی اهل رشوه حقوق را ضایع میکند در انتهای کار و در لحظه آخر بدلیل رشوه گیری حکم بحق جاری نمی کند
۶- مدیر و حاکم تعطیل کننده سنت و قوانین و شریعت الهی نباشد که مردم را به هلاکت می کشاند
همراهی کردن با نصایح دلسوزانه امام و حاکم اسلامی می توانیم میل قلبی خودرا با امام یکی کنیم .
اگر خواسته و خواهش و ذایقه ما غالب بر خواسته امام و ولی نشود نگاه و نظر ما و تمایلات ما تحت الشعاع نگاه ونظر ولی باشد اورا برتری دهیم و با تمایل او یکی شود از نگاه و نظر تفرقی به نگاه واحد میرسیم
وما کان لِمومنِِ ولا مومنةٍ اِذا
قَضیَ اللهُ و رسولهُ امراً
اَنٓ یکونَ لهمُ الخِیرَه
والسلام علی من التبع الهدی
.
ثبت دیدگاه