حسادت
حسادت در قرآن:
قل اعوذ برب الفلق• من شر ما خلق• ومن شر حاسد اذا حسد.
«بگو: پناه می برم به پروردگار سپیده صبح، • از شر تمام آنچه آفریده است. • …. . • و از شر هر حسودی هنگامی که حسد می ورزد!»
حسادت در روایات:
ـ «پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
لایَجتَمِعُ الحَسَدُ وَ الایمانُ فی قَلبِ امْرِیءٍ.
حسد و ایمان (هرگز) در دل یک نفر با هم جمع نمیشوند. (مستدرک، ج ١٢، ص١٨)
٢ـ «مولی امیرالمؤمنین(علیهالسلام)»:
الحَسَدُ مَقنَصةُ اِبلیسَ الكُبری!
حسد، بزرگترین دام شیطان است! (فهرست غرر، ص ٦٧)
٣ـ امام حسن مجتبی(ع):
هَلاكُ الناسِ فیثلاثٍ: اَلكِبرُ و الحِرصُ وَ الحَسَد.
این سه چیز مردم را به هلاکت رسانده است: تکبر، حرص و حسد. (بحار، ج ٧٨، ص ١١١
٤ـ «پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
اَقَلُّ النّاسِ لَذّةً اَلحَسود.
آدم حسود كمترین لذت و خوشی را از زندگی میبرد. (بحار، ج ٧٧، ص ١١٢)
٥ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
الحَسَدُ یُذیبُ الجَسدِ.
حسد، بدن آدمی را آب و گداخته میکند. (فهرست غرر، ص ٦٧)
٦ـ «پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
الحاسِدُ مُغتاظٌ علی مَن لاذَنبَ لَه!
آدم حسود بر کسی غیظ و غضب دارد که گناهی نکرده است! (بحار، ج ٧٧، ص ١٦٥)
حسادت در کلام امامین انقلاب:
امام خمینی: و بدان که از برای حسد اقسامی است و درجاتی، به حسب حال محسود، و به حسب حال حسود، و به حسب حال حسد فی نفسه.
اما به حسب حال محسود، چنانچه به کمالات عقلیه یا خصال حمیده یا مناسک و اعمال صالحه یا امور خارجیه از قبیل مال و منال و عظمت و حشمت و غیر آن حسد برند، یا به مقابلات هر یک از این ها حسد برند در صورتی که کمال توهم شود.
و اما به حسب حال حسود، چنانچه حسد از عداوت یا تکبر یا خوف یا غیر آن پیدا شود از اسبابی که بعدها ذکر آن می شود.
و اما به حسب حال حسد فی نفسه، که می توان گفت درجات و تقسیمات حقیقیه حسد این است نه آن سابقیها، پس، از برای آن در جانب شدت و ضعف مراتبی است کثیره که به حسب اسباب مختلف شود، و نیز به حسب آثار اختلاف پیدا کند. ما ان شاء الله در ضمن فصولی چند اشاره به مفاسد و علاج آن به مقدار مقدور خویش می نماییم. و منه التّوفیق.
امام خامنه ای:
[از میان مردم، حسود، در زندگی از همه کمتر لذت میبرد]
از زندگی لذت نمیبرد -از لذات معمولی زندگی- به خاطر حسد؛ در درون او یک موریانهای وجود دارد که پایههای راحت و تمتع او را میپوساند و پوک میکند و خراب میکند؛ تقصیر کسی هم نیست، مربوط به خودش است. باید با حسد در درون خود مبارزه کنیم.
داستان در مورد حسادت:
و بدان که از برای حسد اقسامی است و درجاتی، به حسب حال محسود، و به حسب حال حسود، و به حسب حال حسد فی نفسه.
اما به حسب حال محسود، چنانچه به کمالات عقلیه یا خصال حمیده یا مناسک و اعمال صالحه یا امور خارجیه از قبیل مال و منال و عظمت و حشمت و غیر آن حسد برند، یا به مقابلات هر یک از این ها حسد برند در صورتی که کمال توهم شود.
و اما به حسب حال حسود، چنانچه حسد از عداوت یا تکبر یا خوف یا غیر آن پیدا شود از اسبابی که بعدها ذکر آن می شود.
و اما به حسب حال حسد فی نفسه، که می توان گفت درجات و تقسیمات حقیقیه حسد این است نه آن سابقیها، پس، از برای آن در جانب شدت و ضعف مراتبی است کثیره که به حسب اسباب مختلف شود، و نیز به حسب آثار اختلاف پیدا کند. ما ان شاء الله در ضمن فصولی چند اشاره به مفاسد و علاج آن به مقدار مقدور خویش می نماییم. و منه التّوفیق.
نتیجه گیری:
حَسَد یا حسادت از رذایل اخلاقی، به معناى آرزوىِ از بین رفتن نعمتها و داشتههاى دیگران است. واژه حسد چهار بار درقرآن به کار رفته است. در کتابهای حدیثی، احادیثی در نکوهش حسد، بیان انگیزهها، نشانهها و آثار آن آمده است. حسد از منظر اندیشمندان مختلفی واکاوی شده و دلایلی از جمله عدم رضایت به قضای الهی، خباثت باطنی و داشتن روحیه تکبر برای آن ذکر شده است. تفکر درباره آسیبهای حسد، تقویت عقل و تقویت ایمان و توجه به حکمتهای خداوند از جمله راههای علمی و عملی دانشمندان علم اخلاق برای درمان بیماری حسد است. در فقه حسد را از گناهان کبیره قلمداد میکنند ولی اگر در رفتار و کردار وارد نشود طبق حدیث رفع ایرادی بر آن وارد ندانستهاند.
ثبت دیدگاه