حدیث روز
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً

شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳ Saturday, 27 July , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2534×
علامات حقیقت و مجاز
برسی علامات حقیقت و مجاز در کتاب اصول فقه مظفر ، مباحث الاصول و الموجز
حوزه علمیه حضرت بقیه الله عج – قم
استاد راهنما
(حجه الاسلام مهدی دهبان )
پژوهشگر
(محمد حسین پرتوی) 
طلبه سال پنجم حوزه علمیه قم
بسم الله الرحمن الرحیم
چکیده
با مدد الهی و لطف حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ، در این پژوهش قصد داریم مخاطب را با چیستی حقیقت و مجاز ، چگونگی نیاز به علامات آن ، علامات آن و نظرات سه کتاب الموجز ، اصول فقه و مباحث الاصول آشنا کنیم .
پیشینه تحقیق:
سه مقاله:
1- واکاوی ماهیت اطراد و شاخصیت آن برای تعیین موضوع له
2- بررسی ادله محمد بن صالح العثیمین بر عدم مجاز بودن قرآن
3- بررسی مسائل اصولی احوال لفظ و ارتباط آن با هرمونوتیک
فهرست اولیه مقاله (درختواره):
مقدمه
فصل اول
گفتار اول مباحث مقدماتی
تبیین موضوع
اهمیت و ضرور تحقیق
پیشینه تحقیق
روش تحقیق
سوالات تحقیق
گفتار دوم مفهوم شناسی
مفهموم لغوی
مفهوم اصطلاحی
فصل دوم
علامات حقیقت و مجاز
تبادر
صحت حمل و عدم صحت سلب
اطراد
نظر برخی از بزرگان در این باب
مرحوم مظفر
آیت الله سبحانی
آیت الله بهجت
مقدمه
الحمد لله رب العالمین ، و سلام و صلات علی اشرف الشهداء و المحبوبین ، طبیب نفوسنا و ماحی الذنوبنا ، اباعبدالله الحسین علیه السلام .
در راستای سیر در آن خط مشیی که ، بزرگان و علمای مدبر و مدیر در سطوح مختلف حوزوات علمیه برای ما ترسیم نموده اند ، در پایه پنجم از سال های ابتدائی ( سطح یک ) میبایستی پژوهشی با موضوع اصولی خدمتشان ارائه دهیم با هدف آشنایی با منابع و … که به حمد الله این پژوهش که شما پیش رو دارید در همین راستا میباشد .
فصل اول: کلیات تحقیق
گفتار اول: مباحث مقدماتی
1- تبیین موضوع:
در علم اصول فقه ، در بخش الفاظ و پس از بیان مطالب عنوان وضع و مایتعلق به ، به این موضوع میپردازیم که آیا دائما الفاظ در معانی اصلی  خود که برای آن وضع شده اند بکار برده میشوند یا خیر ؛ که جواب این میشود که گاهی بله و گاهی خیر . حال برای این که ببینیم الفاظ در چه زمان در معانی اصلی هستند و در چه زمان در غیر معانی اصلی ، چند علامت داریم . ما در این پژوهش به برسی این علامات از سه کتاب الموجز و اصول الفقه و مباحث الاصول میپردازیم . 
2- اهمیت و ضرورت تحقیق:
این که ما متوجه بشیم که کسی که سعی در ارتباط گیری با ما ، به وسیله الفاظ دارد ، دقیقا چه معنایی را از الفاظ اراده کرده است ، باعث فهم ما از آنچه که او دنبال آن است بیشتر شود و ارتباط گیری آسان تر شود .
حال اگر این متکلم ، شارع مقدس باشد ، بحث بسیار جدی تر میشود زیرا اوامر او از طریق الفاظ به ما میرسند و ما باید بدانیم که او رقیقا چه چیز را اراده کرده تا خود را مستحق عقاب او نکنیم .
3- پیشینه تحقیق:
(در این قسمت نام علما یا محققانی که از زمان شروع این علم، در مورد این مسئله صحبت کرده اند و حکمی داده اند به همراه نام کتابشان و سال فوتشان یا نام مقاله و سال انتشار آن مطالبی را درج بفرمایید – حداقل پنج کتاب و ده مقاله )
4- روش تحقیق:
در این پژوهش تقریبا تنها منبع بنده برنامه اصول فقه از مجموعه برنامه های مؤسسه نور بوده است .
5- سؤالات تحقیق:
علامات حقیقت و مجاز در کتاب های الموجز ، اصول الفقه و مباحث الاصول ، چه هستند ؟
حقیقت و مجاز چیست ؟
چه نیازی به علامات حقیقت و مجاز داریم ؟
علامات حقیقت و مجاز چیست ؟
نظر آیت الله سبحانی ( کتاب الموجز ) در این باره چیست ؟
نظر آیت الله بهجت ( کتاب مباحث الاصول ) در این باره چیست ؟
نظر مرحوم مظفر ( کتاب اصول الفقه ) در این باره چیست ؟
گفتار دوم:  مفهوم شناسی
در ابتدا بهتر است توضیحی پیرامون حقیقت و مجاز بدهیم .
الف) معنای لغوی:
حقیقت : این لفظ و معنای آن از بدیهیات است ، لهذا در معنا کردن آن معاجم نیز گنگ هستند . برای مثال المنجد مینویسد : حقیقت : الحقیقت !!
مجاز : در معنای این لفظ میگویند ، به معنای قانونی ، جایز ، آزاد و مقبول است .
ب) معنای اصطلاحی:
در رابطه با چیستی حقیقت و مجاز ، بنده بنابر احترام و علاقه خاص قلبی خودم به آیت الله سبحانی حفظه الله ، إن شاء الله نظر ایشان را خواهم نوشت :
حقیقت : استعمال لفظ برای آنچه که بر آن وضع شده است .
برای مثال ، استعمال لفظ شیر برای حیوان مفطرس .
مجاز :استعمال لفظ در غیر از آنچه که در آن وضع شده است.
برای مثال ، استعمال لفظ شیر برای مرد شجاع .  
فصل دوم
علامات حقیقت و مجاز
زمانی که متکلم لفظی را در معنای معینی استفاده کند  و ما بدانیم که این لفظ در معنای اصلی خود بکار رفته است ، این استعمال را حقیقی مینامیم . اما در زمانی که شک کردیم ، آیا این مستعمل فیه ، همان معنای حقیقی است یا خیر ، در اینجا علاماتی داریم که به وسیله آنها بتوانیم متوجه این امر بشویم . 
تبادر
تبادر آن است كه از شنيدن لفظ كه عارى از قرينه باشد معنايى در ذهن سامع خطور نمايد و اين خطور و فهم و سبقت معنى در ذهن، علامت آن است كه آن معنى موضوع له و معنى حقيقى آن لفظ خواهد بود و اين خطور معنى از لفظ در ذهن نه به خاطر آن است كه مناسبت ذاتى بين لفظ و معنى وجود دارد، همان‏طورى كه مناسبت ذاتى بين «دخان» و وجود «نار» موجود است چه آنكه وجود مناسبت ذاتى بين لفظ و معنى قابل قبول نيست و بطلان آن در گذشته بيان گرديد، و همچنين خطور معنى در ذهن از استماع لفظ، نه به خاطر قرينه حاليه و مقاليّه است چه آنكه فرض برآن است كه لفظ عارى از هرگونه قرينه باشد. 
عدم صحت سلب و صحت حمل
علامت دوّم جهت تشخيص معنى حقيقى توقف از معنى مجازى آن است كه صحّت حمل لفظ بر معنائى، علامت حقيقت است و عدم صحّت حمل بر معنائى علامت مجاز است و همچنين صحّت سلب لفظ از معنائى علامت مجاز است و عدم صحّت سلب لفظ از معنائى علامت حقيقت خواهد بود، مثلا حمل لفظ «حمار» با معناى ارتكازى كه دارد بر حيوان دراز گوش صحيح است و سلب آن از حيوان درازگوش صحيح نخواهد بود، سرانجام معلوم مى‏شود كه حيوان درازگوش موضوع له و معنى حقيقى (حمار) است و همچنين از عدم‏ صحّت حمل (حمار) بر «بليد» و صحّت سلب (حمار) از (بليد) كشف مى‏شود كه (بليد) معنى مجازى (حمار) خواهد بود. 
اطراد
سومين راه تشخيص معناى حقيقى از مجازى اطراد است. اطراد يعنى شيوع داشتن استعمال لفظ در يك معنا از جهت حيثيت خاصى كه در آن وجود دارد .  
نظرات برخی از بزرگان در این باب
خب با توجه به شناختی که نسبت به علامات این امر پیداکردیم ، حال باید ببین کدام یک از این موارد ، مورد قبول علماء بوده است و اگر موردی هست که مورد قبولشان نبوده است ، چرایی و چگونگی رد کردن آن را مرور کنیم و اگر مطلب خاصی راجب هر مورد بوده است بیان کنیم .
اصول الفقه مظفر  
علامه مرحوم مظفر در این کتاب سه علامت را برای فهم حقیقت یا مجاز بودن یک استعمال میشمارد .
اول : تبادر
علامه مظفر تبادر را برای اهل همان زبانی که لفظ با آن استعمال شده است صحیح میداند و به شبهاتی از قبیل این که ( تبادر علم به وضع نیاز دارد و کسی که دنبال حقیقت یا مجاز بودن است دنبال علم به وضع اصلی است و این دور است ) جواب میدهد .
دوم : صحت حمل و عدم صحت سلب
علامه مظفر برای طلاب سه راه معرفی میکنند که بتوانند از این علامت استفاده کنند و ایضا ، همان شبه تبادر را که این جاهم مطر میشود جواب میدهند .
سوم : اطراد
مرحوم مظفر ، اطراد را مردود میداند و میگوید اطراد لزوما علامت حقیقت نیست .  
الموجز فی اصول الفقه  
آیت الله سبحانی حفظه الله هم سه علامت را میشمارند :
اول : تبادر
دوم : صحت حمل و عدم صحت سلب
که در توضیح این مسئله آورده اند که این صحت حمل و عدم صحت سلب من جمله حمل اولی ذاتی است و باسد بسن موضوع و محمول ، رابطه هو هویه وجود داشته باشد .
سوم : تبادر
ایشان تبادر را میپذیرند و برای آن یک مثال زیبا هم می آورند :
جاهلی که بدنبال معنای حقیقی یک کلمه باشد ، مثلا ماء ، ابتدائا نزد فقها می رود و می یابد که نزد ایشان ماء به معنای مایع طاهر و مطهر است ؛ و سپس نزد شیمی دانان میرود و میبیند نزد آنان ماء به معنای خیسی سیال است و فیزیک دانان آن را شیء بی رنگ میدانند و از این طریق معنای ماء را در میابد .  
نظر آیت الله بهجت در کتاب مباحث الاصولیه  
 آیت الله بهجت رحمه الله در این کتاب دو علامت برای کشف معنای اصلی در وضع و فهم حقیقت یا مجاز بودن استعمال ( در صورت نداشتن قرینه ) بیان میکنند :
اول : تبادر
در این بخش ایشان جواب همان شبه ای را میدهند که در بخش مرحوم مظفر توضیح دادیم .
دوم : صحت حمل و عدم صحت سلب
که ایشان نیز تآکید میکنند این حمل باید حمل بر اساس ارتباط هو هویه باشد .  
سخن آخر
بنظر میرسد بهترین علامت برای فهم حقیقت یا مجاز بودن یک استعمال تبادر باشد ؛ زیرا هم مورد اتفاق است و هم ساده است .
اما در صورتی که تبادر نشد مرحله دوم با عدم صحت سلب و صحت حمل است ، زیرا مورد توافق است ولی از تبادر سخت تر است .
و راجب اطراد هم در صورت نبودن هیچ راهی میتوان از آن استفاده کرد .
كتابنامه
1) الموجز فی اصول الفقه ، تألیف جعفر سبحانی تبریزی ، انتشارات مؤسسه امام صادق سال 1387
2) شرح اصول فقه ، تألیف علی محمدی ، انتشارات دار الفکر سال 1387
3) ترجمه و شرح فارسی الموجز ، تألیف علی عدالت ، انتشارات نصایح سال 1385
4) اصول الفقه ، تألیف مرحوم محمد رضا مظفر 1385 ه ق ، انتشارات انتشارات بوستان کتاب سال 1387 
5) مباحث الاصول ، تألیف آیت الله محمد تقی بهجت 1430 ه ق ، انتشارات شفق سال 1388

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.