حدیث روز
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً

شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳ Saturday, 27 July , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2534×
(بررسی مسئله رد ونقص)
حوزه علمیه حضرت بقیه الله عج – قم
استاد راهنما
(استاد مهدی دهبان)
پژوهشگر
(سید ابوالفضل میردادشی ) 
طلبه سال 1400حوزه علمیه حضرت بقیة الله عج الله فرجه الشریف
بسم الله الرحمن الرحیم
چکیده
وقتی ماترک میت از تعداد سهام زیاد تر است باقی مانده را به همه ورثه رد می کنیم و اگر تعداد سهام از ماترک زیادتر باشد به یک عده ای از این ور ثه نقص وارد می کنیم وزوج و زوجة همیشه سهام اعلای خود را میبرند ونقص هیچ وقت به این دو وارد نمیشود 
نظر اهل سنت این است که وقتی ماترک میت از تعداد سهام زیادتر باشد باقی مانده را به عصبه میت می دهیم که عصبه یعنی  فامیل های مرد میت هستند بر خلاف نظر فقهای شیعه که استناد کردند به آیه اولو الارحام و این قاعده‌ای است عام که  الاقرب یمنع من الابعد
 
مقدمه 
در این پژوهش میخواهیم نظر اهل سنت و فقهای شیعه را بررسی کنیم و ببینیم که چه فرقی با هم دارند و اگر هر کدام از این نظر ها را بپذیریم تاثیراتی روی ارث بردن افراد  میگذارند که قابل توجه هستند
حالا مادر این پژوهش روی این مباحث کار میکنیم که هم اطلاعاتی دست مردم بدهیم و هم خودمان کار فقهی کنیم که روی اجتهادات تاثیری داشته باشد 
 در این پژوهش یکی از مسائلی که در زندگی روزمره مردم که رواج دارد و فهم این طور مسائلی که در کتاب یاد گرفتنش سخت است را بیان می کنیم که این مسئله در بحث اجاره مطرح می شود
فصل اول: کلیات تحقیق
گفتار اول: مباحث مقدمات
1- تبیین موضوع:
در این پژوهش میخواهیم بررسی کنیم که تعریف رد ونقص در نزد فقهای شیعه چیست  و اهل سنت چیست  و این که شناختش در هر یک از تعریف ها چه فایده و چه معایبی دارد
2- اهمیت و ضرورت تحقیق:
مسئله ی رد ونقص در میراث یکی از مسائل مهمی است که اهل سنت و فقهای شیعه با هم اختلاف دارند در ضرورت فهمیدن این مسئله همین کفایت میکند که اگر بخواهیم طبق فتوای اهل سنت عمل کنیم حکم در ارث بردن کاملا عوض میشود و آن کسی که طبق گفته ی اهل بیت علیهم السلام نباید ارث ببرد ارث به او میرسد که در بحث تعصیب و عول این را روشن خواهیم کرد و یک نکته ی دیگری که وجود داد این است که یک طلبه یا یک شخص این  را باید بداند که نظرات اهل سنت با شیعه آسمان تا زمین فرق  دارد و اگر فرقش را بفهمد نسبت به شیعه و شبهاتی که برای آن وجود دارد آگاه تر میشود و نظرش نسبت به دین تشیع عوض میشود چرا که اگر نظر اهل سنت را نگاه کنیم میفهمیم که در این مسئله ارزشی برای زن قائل نشدن چرا که میگویند به عصبه ارث می‌رسد و عصبه یعنی فامیل های مرد میت  ولی شیعه میگوید ارث به عصبه تعلق نمیگیرد اگر خواهر میت وجود داشته باشد و پسرعمو باقیمانده ی ارث به پسر عمو تعلق میگیرد و تاوقتی که طبقه‌ی اول وجود داشته باشد طبقه‌ی دوم ارث نمی‌برد حالا چه زن باشد و چه مرد 
3- پیشینه تحقیق:
لمعه : اَللُّمعَةُ الدِّمَشقیة فی ِفقه الامامیة معروف به لُمعه مجموعه‌ای کامل از فقه امامیه، اثر محمد بن مکی جزینی عاملی (۷۳۴-۷۸۶ق)، معروف به شهید اول است. این کتاب به زبان عربی نوشته شده و همه ابواب فقهی را دربردارد.
جواهر الکلام : جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام اثر محمدحسن نجفی، یکی از منابع اصلی فقه شیعه است.[۱] این کتاب از منابع فرعی قانون مجازات اسلامی و سایر قوانین نیز محسوب می‌شود. تعداد جلد : ۴۳
نام کامل پدیدآورنده: محمدحسن بن باقر بن عبدالرحيم نجفى، معروف به صاحب جواهر (1266 – 1192 ق)
تحریرالوسیله : تحریرالوسیله اثری از روح‌الله خمینی به زبان عربی شامل فتاوای وی در تمامی ابواب فقه به روش غیراستدلالی است. وی این کتاب را به عنوان حاشیهٔ کتاب وسیلة النجاة ابوالحسن اصفهانی نوشته‌است. نویسنده سعی کرده حاشیه خود را با کمترین تغییر در متن وسیلهٔ النجاهٔ به آن بیفزاید. وسیلة النجاة که خمینی اعتقاد بسیاری به آن داشت خود حاشیه‌ای بر کتاب ذخیرة الصالحین محمدکاظم طباطبایی یزدی است.[۲]
4- روش تحقیق:
روش شما ما در این تحقق به این گونه بوده که اول طبق کتاب لمعه و مطالبی که از قبل آن ها را می‌دانستیم در تحقیق پیاده کردیم و بعد از آن اسنادی که به آن ارجاع داده شده را که در کتاب های مختلف بوده در تحقیق آوردیم و بعد ، از کتاب های دیگری که در صدد بیان این مسئله بوده را از آن استفاده کردیم و همین طور جمع بندی ،نتیجه گیری و نظر بنده که در این باره مطرح کرده ام 
5- سؤالات تحقیق:
سوال اصلی: 
آیا عصبه ارث می‌برند و نقص در میراث بر چه کسی وارد مشود؟
سوالات فرعی: 
آیا به  زوج وزوجة ارث رد میشود یانه ؟
چرا نباید نقص به پدر وارد شود ؟
اگر تعداد سهام از ماترک میت زیادتر شود نقص بر چه کسانی وارد میشود ?
گفتار دوم:  مفهوم شناسی
الف) معنای لغوی:
رد: ماده‌ی اصلی آن ردد است که به معنای برگشتن است 
نقص : ماده‌ی اصلی آن نقص است به معنای کم بودن یا کم شدن
ب) معنای اصطلاحی:
تعریف رد : یعنی ماترک میت از تعداد سهام زیاد تر شود 
نقص : وقتی که تعداد سهام از ماترک میت زیادتر شود به یک عده‌ای نقص وارد میشود و از آن ارثی که سهم اصلیشان است کم تر می‌برند
فصل دوم
تعریف رد : وقتی جمع فرائض از ۱۰۰ درصد مال میت کمتر بیاید  و یک مقدار مال اضافه بماند آن را به ورثه رد میکنیم که این در بحث تعصیب جاری میشود 
عصبه : یعنی فامیل های مرد میت دعوا سر این است که اگر میت از دنیا برود و بازماندگانی داشته باشد که آن بازماندگان فریضه ی قرآنی داشته باشند و سهم آن ها را هم داده باشیم در این جا کمی از ارث اضافه میماند آن مقدار اضافه را باید به کسی بدهیم ؟ 
مثلاً میتی از دنیا رفته از خودش پدر و مادر ،دختر و یک برادری به جا گذاشته خب در این جا پدر و مادر و دختر در طبقه ی اول هستند و برادر در طبقه ی دوم 
ارث پدر و مادر و دختر را تقسیم می کنیم می شود ۵ از 6
حالا 1 از 6 باقی می ماند اهل سنت میگویند که این 1از 6 باقیمانده را باید بدهی به عصبه ی میت یعنی فامیل های ذکور میت ولو این که در طبقه ی پایین تر باشد که در این مثال ما باقیمانده ارث به برادر تعلق میگیرد طبق نظر اهل سنت .
اما طبق نظر فقهای شیعه اگر ماترک میت از تعداد سهام زیاد تر بود در این جا ارث به عصبه تعلق نمیگیرد بلکه به همان کسانی که در طبقه ی اول هستند میرسد مثلاً در مثال مادر ، پدر و دختر واحد آن 1از 6 اضافه را دوباره رد میکنیم به خودشان و به نسبت سهامشان بین خوشان تقسیم میکنیم 
و در صورتی به برادر میدهیم که هیچی اقربی در طبقه ی اول وجود نداشته باشد یا اگر در طبقه دوم کسی نبود ارث میرسد به عمه و عمو به خاطر
 1. عمومیتی که آیه اولو الارحام به ما میرساند که قاعده اش این است الاقرب یمنع الابعد
2.اجماع اهل بیت علیهم السلام
3 .روایات متواتر : 
 الف ) محمد بن يعقوب، عن علي بن إبراهيم، عن صالح بن السندي، عن جعفر بن بشير، عن عبد الله بن بكير، عن حسين الرزاز قال: أمرت من يسأل أبا عبد الله عليه السلام المال لمن هو؟ للأقرب؟ أو العصبة؟ فقال: المال للأقرب والعصبة في فيه التراب. ورواه الشيخ باسناده عن علي بن إبراهيم مثله
ب) [3] محمد بن الحسن باسناده عن الصفار، عن السندي، عن موسى بن خنيس، عن عمه هاشم الصيداني، عن أبي بكر بن عياش في حديث أنه قيل له: ما تدري ما أحدث نوح بن دراج في القضاء أنه ورث الخال وطرح العصبة وأبطل الشفعة فقال أبو بكر بن عياش: ما عسى أن أقول لرجل قضى بالكتاب والسنة إن النبي صلى الله عليه وآله لما قتل حمزة بن عبد المطلب بعث علي بن أبي طالب عليه السلام فأتاه علي عليه السلام بابنة حمزة فسوغها رسول الله صلى الله عليه وآله الميراث كله.
کتاب جواهر الکلام :
أجمع أصحابنا وتواترت أخبارنا عن ساداتنا عليهم‌السلام [١] بل هو من ضروريات مذهبنا أنه ( لا يثبت الميراث عندنا بالتعصيب ) وهو توريث ما فضل عن السهام من كان من العصبة ، وهم الابن والأب ومن تدلى بهما من غير رد على ذي السهام.
وإلى ذلك يرجع ما في المسالك من « أنه توريث العصبة مع ذي الفرض القريب إذا لم يحط الفرض بمجموع التركة ، كما لو خلف بنتا واحدة أو بنتين فصاعدا مع أخ أو أختا أو أختين فصاعدا مع عم ، ونحو ذلك ».
وعلى كل حال فالعصبة عندهم قسمان كما في كشف اللثام : أولهما عصبة بنفسه ، وهو كل ذكر تدلى إلى الميت بغير واسطة أو بتوسط الذكور وهو يرث المال كله إن انفرد والباقي إن اجتمع مع ذي سهم ، فلو خلف بنتا وابن ابن أو أخا أو عما أو ابن عم كان النصف للبنت والباقي لأحد الباقين.
والثاني عصبة بغيره ، وهن البنات وبنات الابن والأخوات من الأبوين ومن الأب فإنهن لا يرثن بالتعصيب إلا بالذكور في درجتهن أو فيما دونهن ، ولذا لو خلف مثلا بنتين وبنت ابن كان للبنتين الثلثان ولم يكن لبنت الابن شي‌ء إلا إذا كان لها أخ أو كان هناك ابن ابن مثلا.
تحریرالوسیله : 
– لو أنفرد الابن فالمال له قرابة، ولو كان أكثر فهم سواء ولو انفردت البنت فلها النصف فرضا والباقي ردا، والعصبة لا نصيب لها وفي فيها التراب، ولو كانت بنتان فصاعدا فلهما أو لهن الثلثان فرضا والباقي ردا، ولو اجتمع الذكور والإناث فالمال لهم للذكر مثل حظ الأنثيين.
التعصيب والعول باطلان مسألة 1 – الوارث الموجودون للميت إن كانوا وراثا بالفرض فهو على صور: الولي – ما إذا كانت تركة الميت بقدر السهام المفروضة بلا زيادة ونقيصة كما إذا كان الوارث أبوين وبنات متعددة، فالثلثان للبنات والثلث للأبوين، لكل سدس.
الثانية – ما لو كانت التركة أزيد من السهام فترد الزيادة على أرباب الفروض ولا تعطى لعصبة الميت، وهي كل ذكر ينتسب إليه بلا وسط أو بواسطة الذكور، فلو كان الوارث منحصرا ببنت واحدة وأم يعطى النصف البنت فرضا والسدس الأم فرضا، ويرد الثلث الباقي عليهما أرباعا على نسبة سهمهما، ولو انحصر ببنات متعددة وأم يعطى الثلثان البنات فرضا والسدس الأم فرضا، والسدس الباقي يرد عليهما أخماسا على نسبة السهام، والعصبة في فيها التراب.
رد ارث به زوج وزوجة:
 شهید اول :  ارث به زوج و زوجه رد نمیشود مگر این که هیچ وارثی غیر از امام برای میت باقی نمانده باشد یعنی اگر ضامن جزیره هم وجود داشته باشد باز هم ارث به زوج و زوجه تعلق نمیگیرد 
اگر غیر از امام همه ی وراث مفقود شده باشند در رد کردن ارث به زوج وزوجة چهار قول وجود داد :
۱. به آن دو رد میشود چه امام حاضر باشد یا نباشد
۲ به زوج و زوجه رد نمی شود که امام حاضر باشد چه نباشد
۳ به مرد فقط رد می شود امام حاضر باشد چه نباشد و به زن رد نمی شود مطلقاً
۴ به هر دوی آنها رد می شود و به زن رد نمی شود اگر امام حاضر باشد
(و لهما ) ای الابوین ( مع البنت الواحدة السدسان و لها النصف و الباقی) وهو السدس (یرد) علی الابوین و البنت ( اخماسا)
در این مسئله همه ی وراث که پدر و مادر و دختر واحد باشندسهام اصلی یعنی بالفرض خود را گرفته آمد که ۵ از ۶شده است  حالا می‌خواهیم ببینیم که ۱ از ۶ باقیمانده چطور به اینها تعلق می گیرد در اینجا به هر سه نفر اینها به نسبت سهام خودشان این  ۱ از ۶ تعلق میگیرد که ۲ از ۶ به ابوین می‌رسد و ۳ از ۶ به دختر واحد 
قاعده : قاعده اینطور هست که باید مخرج کسری که الان با آن مواجه هستیم را ضرب کنیم در مجموع سهام مثلاً ۶ را ضرب در ۵ که تعداد سهام آنها است می کنیم مخرج ما می‌شود ۳۰ و حالا کلمات رکیک را از مخرج ۳۰ حساب می کنیم که سهم دختر ۱۸ از ۳۰میشود و سهم هر کدام از ابوین ۶ از ۳۰ میشود
نقص: 
وقتی تعداد سهام از ماترک میت بیشتر شود به یک عده ای نقص وارد میکنیم اما نظر اهل سنت این نیست آنها می گویند اگر تعداد سهام از ماترک بیشتر شود عول پیش می‌آید پس بنابراین به همه ورثه نسبت به سهامشان نقص وارد میشود اما نظر فقهای شیعه این است که در فرائض عول وجود ندارد مثلا میت یک شوهر دارد ۱ از ۲ میبرد و دو خواهر دارد که ۲ از ۳ میبرد که جمع این ها میشود ۷ از ۶
اهل سنت میگویند نقص به هردوی این ها وارد میشود یعنی مخرج را هم مثل صورت کنیم که میشود ۷ مثلا ۴۲ تومن داریم سهم شوهر ۲۱ تومان است سهم دو خواهر ۲۸ تومان که با هم میشود ۴۹و از ۴۲ بیشتر میشود سنی ها می گویند الان به این شوهر ۳ از ۷ بدهید که می شود ۱۸ تومان و خواهر ها ۲۴ تو من میبرند که ۴ از ۷
ولی فقهای شیعه می گویند که نقص در این مثال فقط به دختر وارد میشود و زوج و زوجه نصیب اولی دارند 
جمع بند و نتیجه گیری 
دراین تحقیق نتیجه ای که میگیریم این است که قوای که اهل بیت علیهم السلام روی آن اجماع کردند و روایات زیادی در این باره گفته شده است این معقول تر و بهتر است از حرف اهل سنت چون گفته بودیم که ارث طبقاتی دارد و تاوقتی که طبقه ی اول وجود دارد طبقه‌ی دوم از ماترک میت ارث نمی‌برد ولی در این جا طبق نظر اهل سنت تا وقتی که طبقه اول وجود داشته باشد طبقه دوم ارث میبرد و همینطور در نقص که روایات زیادی داریم که اگر تعداد سهام بیشتر از تعداد ماترک میت  شد نقص را به بعضی از ورثه وارد میکنم ولی اهل سنت میگویند که به همه به قسمت مساوی باید نقص وارد شود 
خلاصه اگر خوب دقت کنیم میبینیم که در دین اسلام و در تشیع حقوق زن به خوبی رعایت شده و حتی در بعضی از موارد زن بیشتر از مرد ارث میبرد
منبع
۱. لمعه
۲. جواهر الکلام 
۳. تحریرالوسیله
۴. اینترنت
۵. وسائل الشیعه
۶. قرآن

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.