عنوان:
قطع رحم
در کتاب جامع السعادات و کتب اخلاقی دیگر
استاد: حجت الاسلام و المسلمین سید محمد علوی لاجوردی (زید عزه)
محقق: محمد غلامی اسفید واجانی
پایه: ششم
مدرسه علمیه حضرت بقیه الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
پاییز 1400
چکیده:
-تبیین موضوع:
بررسی مسئله قطع رحم که در آیات و روایات و مخصوصاً کتب اخلاقی در آن اشاره شده و به آن پرداخته شده که آیا این قطع رحم چیست؟
اهمیت و ضرورت تحقیق:
قال رسول اللّه- صلی اللّه علیه و آله-: «أبغض الأعمال إلی اللّه الشرک باللّه، ثم قطیعة الرحم، ثم الأمر بالمنکر و النهی عن المعروف»
روش تحقیق:
در این تحقیق برای تبیین موضوع ازروش تحقیق کاربردی استفاده شده .
و از نحوه گردآوری دادهها این تحقیق،توصیفی است
سوال اصلی:
1.منظور آیات ورویات از قطع رحم چیست؟
2.مغضوب بودن قطع رحم از چه منظری است؟
3. قطع رحم چه رابطه ای با فلسفه اخلاق دارد؟
4.بررسی قطع رحم در منظر عرفا و اخلاقی ها.
5.قطع رحم از چه منظر غیر اخلاقیست؟
معنای لغوی:
«ق ط ع» قَطَعْتُه ( أَقْطَعُهُ ) ( قَطْعاً ) ( فَانْقَطَعَ ) ( انْقِطَاعاً )و( انْقَطَعَ ) الْغَيْثُ احْتَبَسَ و ( انْقَطَعَ ) الْنَّهْرُ جَفَّ أو حُبِسَ
(الرَّحِمُ): مَوْضِعُ تَكْوِينِ الْوَلَدِ ويُخَفَّفُ بِسُكُونِ الْحَاءِ مَعَ فَتْحِ الرَّاءِ ومَعَ كَسْرهَا أَيْضاً فِى لُغَةِ بَنِى كِلَابٍ وَفِى لُغَةٍ لَهُمْ تُكْسَرُ الْحَاءُ إِتْبَاعاً لِكَسْرَةِ الرَّاءِ ثُمَّ سُمِّيتِ القَرَابَةُ والوُصْلَةُ مِن جهَةِ الْوَلَاء .
معنای اصطلاحی:
معراج السعاده: هر خانواده كه در آن نفاق و شقاق ميان ايشان حاصل شد،و خويشان با يكديگر بناى نزاع و ناخوشى گذاردند،همگى به فقر و فاقه مبتلا،و در اندك وقتى سلسلۀ ايشان از هم مىپاشد،و زندگى ايشان به سر مىآيد
جایگاه موضوع شما در قوای سه گانه:
قطع رحم هم به نوعی جزء قویه غضبیه است و از یک جهت دیگر قوه شهویه .
(فهو من رذائل القوة الغضبیة أو الشهویة، و لا ریب فی کونه من أعم المهلکات المفسدة للدنیا و الدین )
فهرست مطالب
مقدمه 4
فصل اول: کلیات تحقیق 5
گفتار اول: مباحث مقدماتی 5
1-تبیین موضوع: 5
2-اهمیت و ضرورت تحقیق: 5
3- پیشینه تحقیق: 6
7.نام مقاله: مباني پرورش صله رحم و نقش آن در سبک زندگي اسلامي نویسندگان: 6
8. نام مقاله: رابطه صله رحم به پدر و مادر نویسنده: غباري بناب باقر 7
4- روش تحقیق: 7
5- سؤالات تحقیق: 7
گفتار دوم: مفهوم شناسی 9
الف) معنای لغوی: 9
ب) معنای اصطلاحی: 9
فصل دوم 10
باب اول: کلیات 10
باب دوم: قرآن 11
2.« فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ » (آیه 22 سوره محمد) 11
2. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا»( آیه 1 سوره نساء) 12
باب سوم: مقایسه موضوع شما در کتب اخلاقی محجة البیضاء و جامع السعادات: 12
باب چهارم: روایات موضوع : 13
باب پنجم: ذکر چند داستان از موضوع از کتب داستانی 15
فصل سوم: بررسی موضوع شما در فلسفه اخلاق 18
باب اول: مقایسه موضوع شما و تعریف علم اخلاق 18
باب دوم: مقایسه موضوع شما و ارزش اصلی یا غیری یا جایگزینی 18
باب سوم: مقایسه موضوع شما و مکاتب غیر واقع گرا 18
باب چهارم: مقایسه موضوع شما و مکاتب واقع گرای اثبات ناپذیر 18
باب پنجم: مقایسه موضوع شما و مکاتب واقع گرای اثبات پذیر 19
باب ششم: مقایسه موضوع شما با مکتب اخلاقی اثبات شده نزد شما 19
جمع بندی و نتیجه گیری: 20
كتابنامه 21
مقدمه
قال مولانا امیرالمومنین علی ابن ابی الطالب :
اِنَّ صِلَةَ الاَرْحامِ لَمِنْ موجِباتِ الاِسْلامِ وَ اِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ اَمَرَبِاِکْرامِها وَ اِنَّهُ تَعالى یَصِلُ مَنْ وَصَلَها وَ یَقْطَعُ مَنْ قَطَعَها وَ یُکْرِمْ مَنْ اَکْرَمَها .
امام علی علی السلام میفرمایند :
به راستى که صله رحم از واجبات اسلام است و خداى سبحان، امر فرمود:صله رحم را گرامی دارید، خداوند متعال با هر کس که صله رحم کند، رابطه برقرار مى کند و با هر کس که قطع رحم کند، قطع رابطه مى کند و هر کس که صله رحم را گرامى بدارد، گرامى اش مى دارد
همانطور که امیرالمومنین فرمودند صله و رحم یکی از واجبات دین مبین اسلام است.
و قطع رحم می تواند باعث غضب و خشم خداوند متعال بشود و این باعث این میشود به آن پی ببریم ،که صله ورحم چیست ؟
و چرا خداوند و اهل بیت اینقدر به آن تاکید کرده و آن را نیکو می دانند،و چرا قطع رحم انقدر مذمت شده است .
حال باید ببینیم در آیات و روایات معصومین منظور از صله رحم چیست؟ و چه کیفیتی دارد ؟و اینکه آیا این صله رحم باید با چه کسانی باشد؟ و… سوالات زیادی که جواب آنها بعضاً در آیات، و بعضاً در روایات اهل بیت علیهم السلام هست .
هدف این تحقیق پی بردن به اینکه رضایت و خشنودی خداوند و اهل بیت در چیست .
حال این تحقیق قصد دارد به این سوالات پاسخ بدهد باشد. که مورد رضایت اهل بیت به خصوص حضرت حجت بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف و شما استاد عزیز باشد. (و من الله توفیق)
فصل اول: کلیات تحقیق
گفتار اول: مباحث مقدماتی
1-تبیین موضوع:
بررسی مسئله قطع رحم که در آیات و روایات و مخصوصاً کتب اخلاقی در آن اشاره شده و به آن پرداخته شده که آیا این قطع رحم چیست؟
و به چه فعل و انفعالاتی قطع رحم می گویند ؟
واین عمل از چه نظر این عمل مغضوب خداوند است. واز آن به این صورت نفی شده .
و ما برای پاسخ به این ها به رویات و کتب اخلاقی مراجعه کرده ایم در آینده به آن خواهیم رسید
2-اهمیت و ضرورت تحقیق:
قال رسول اللّه- صلی اللّه علیه و آله-: «أبغض الأعمال إلی اللّه الشرک باللّه، ثم قطیعة الرحم، ثم الأمر بالمنکر و النهی عن المعروف»
همانطور که رسول خدا صل الله علیه و آله فرمودند:
نزد خداوند مغضوب ترین عمل بعد از شرک به خدا قطع رحم است و ما باید و اعمالی که که خداوند بر آن ضرورت دارد اهتمام کنیم و بر اعمالی که خداوند از آن نهی کرده دوری.
این کلام و صحبت آیات قرآن و تمام روایات و کتب اخلاقی است، حال وقتی که پیامبر اکرم بعد از شرک مغضوب ترین عمل را قطع رحم بیان کرده است باید از آن دوری کنیم، و برای دوری کردن اول باید بدانیم که آیا قطع رحم چیست.؟ و چه عملی مصداق خارجی قطع رحم می باشد و اگر این را ندانیم و به آن عمل کنیم از خاسرین هستیم و عملی را انجام دادیم که مغضوب خداوند متعال است.
طبق این سخن ما باید از قطع رحم دوری کنیم و قبل از آن بدانیم که آیا قطع رحم چیست و چه قطع رحمی منظور خداوند است؟
و این مبحث قططع رحم برای یک طلبه مخصوصا امری ضروری است که از آن دوری کند و صله رحم یکی از اصول رفتاری باشد واگر امری خلاف این شد اصلا به درجات عرفان نمییرسد وخدایی ناکرده باعث عاقبت به شرری او میشود.
3- پیشینه تحقیق:
مقالات
1.نام مقاله: نقض عهد و قطع رحم
تاریخ نشر(1991-12-22 1370-10-01) ناشر:دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم
2. نام مقاله:جایگاه صله رحم در سبک زندگی دینی نویسنده:شرف الدین،سید حسین
تاریخ نشر(2015-04-01 1394-01-12) ناشر: نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه ها
3. نام مقاله: ارتباط قطع رحم و فساد نویسنده: آرام، محمدرضا
تاریخ نشر(1399-02-21) ناشر: تاملات رشد
4. نام مقاله: قطع رحم از دیدگاه آیات و روایات و تحلیل علل آن در جامعه کنونی
تاریخ نشر(بهار 97) ناشر:مطالعات قرآنی نامه نویسنده: برقعی، مریم سادات؛ سرکشیکیان، زهراسادات؛
5. نام مقاله: کارکردهای روان شناختی صله رحم نویسنده:هوشیاری،جعفر.سید موسوی،سیدعلی
تاریخ نشر( 2018-09-23 1397-07-01) ناشر: جامعه المصطفی العالمیه
6. نام مقاله: موانع صله رحم در بعد فردی و اجتماعی نویسنده: پژوهنده، محمد حسین
تاریخ نشر( بهار 94) ناشر: پژوهش های اجتماعی اسلامی
7.نام مقاله: مباني پرورش صله رحم و نقش آن در سبک زندگي اسلامي نویسندگان:
فقيهي علي نقي, سبحاني نژاد مهدي, نجفي حسن
تاریخ نشر (زمستان 1392)
8. نام مقاله: رابطه صله رحم به پدر و مادر نویسنده: غباري بناب باقر
تاریخ نشر (زمستان 1390)
9.نام مقاله: جايگاه روابط خويشاوندي و صله رحم در تعاملات خانوادگي نویسنده: رضوي طوسي، سيدمجتبي
تاریخ نشر (زمستان 1392)
10.نام مقاله: مقصود از رحم در «صله رحم» نویسندگان: میرزایی، رضا؛ عطاری، ابوالفضل؛ عوقی، حسین
تاریخ نشر (بهار 1396)
کتاب ها
1. کتاب جامع السعاده(محقق نراقی۱۱۲۸-۱۲۰۹ق)
2. اَلْمَحَجَّةُ الْبَیْضاء فی تَهْذیبِ الْاِحْیاء(ملا محسن فیض کاشانی متوفای ۱۰۹۱ق)
3. مَکارِمُ الْاَخْلاق(حسن بن فضل طبرسی متوفای قرن ششم قمری)
4. مَفاتیحُ الحَیاة(جمعی از نویسندگان حوزه علمیه قم با نظارت عبدالله جوادی آملی است)
5. حِلْیةُ الْمُتَّقین(علامه مجلسی۱۰۳۷-۱۱۱۰ق)
4- روش تحقیق:
در این تحقیق برای تبیین موضوع ازروش تحقیق کاربردی استفاده شده .
و از نحوه گردآوری دادهها این تحقیق،توصیفی است
5- سؤالات تحقیق:
سوال اصلی:
1.منظور آیات ورویات از قطع رحم چیست؟
2.مغضوب بودن قطع رحم از چه منظری است؟
3. قطع رحم چه رابطه ای با فلسفه اخلاق دارد؟
4.بررسی قطع رحم در منظر عرفا و اخلاقی ها.
5.قطع رحم از چه منظر غیر اخلاقیست؟
سوالات فرعی:
1.معنای لغوی و اصطلاحی قطع رحم چیست؟
2.قطع رحم چه رابطه ای با تمام مکاتب اخلاق دارد؟
3.رابطه قطع رهم و مسائل فقهی چیست؟
4. رابطهء قطع رحم در کتب اخلاقی محجة البیضاء و جامع السعادات چیست؟
5. رابطه قطع رهم با ارزش اصلی یا غیری یا جایگزینی چیست؟
6. رابطه قطع رهم با مکاتب غیر واقع گرا چیست؟
7. رابطه قطع رهم با مکاتب واقع گرای اثبات ناپذیر چیست؟
8. رابطه قطع رهم با مکاتب واقع گرای اثبات پذیر چیست؟
9. رابطه قطع رهم با مکتب اخلاقی اثبات شده نزد نویسنده چیست؟
گفتار دوم: مفهوم شناسی
الف) معنای لغوی:
1.مصباح المنیر:
«ق ط ع» قَطَعْتُه ( أَقْطَعُهُ ) ( قَطْعاً ) ( فَانْقَطَعَ ) ( انْقِطَاعاً )و( انْقَطَعَ ) الْغَيْثُ احْتَبَسَ و ( انْقَطَعَ ) الْنَّهْرُ جَفَّ أو حُبِسَ
(الرَّحِمُ): مَوْضِعُ تَكْوِينِ الْوَلَدِ ويُخَفَّفُ بِسُكُونِ الْحَاءِ مَعَ فَتْحِ الرَّاءِ ومَعَ كَسْرهَا أَيْضاً فِى لُغَةِ بَنِى كِلَابٍ وَفِى لُغَةٍ لَهُمْ تُكْسَرُ الْحَاءُ إِتْبَاعاً لِكَسْرَةِ الرَّاءِ ثُمَّ سُمِّيتِ القَرَابَةُ والوُصْلَةُ مِن جهَةِ الْوَلَاء .
2.تهذیب اللغه:
قطا : قال الليث : القطا : طيرٌ ، والواحدة قَطاةٌ ، ومَشْيها القَطْو والأقطيطاءُ.
رَحِمَ: شکت رَحِمَها بَعدَالولاده
ب) معنای اصطلاحی:
1.جامع السعادات:
و هو إیذاء ذوی اللحمة و القرابة، أو عدم مواساتهم بما ناله من الرفاهیة و الثروة و الخیرات الدنیویة،
مع احتیاجهم إلیه
معراج السعاده: هر خانواده كه در آن نفاق و شقاق ميان ايشان حاصل شد،و خويشان با يكديگر بناى نزاع و ناخوشى گذاردند،همگى به فقر و فاقه مبتلا،و در اندك وقتى سلسلۀ ايشان از هم مىپاشد،و زندگى ايشان به سر مىآيد .
معنای مرسوم: قطع رحم عبارت است از آزردن و رنجاندن خویشان و بستگان و نزدیکان، و یاری نکردن و غمخواری ننمودن با آنان در مال و آسایش و خیرات دنیوی در حالی که به آن محتاج باشند. و سبب و باعث آن یا عداوت است یا بخل و خسیس بودن.
فصل دوم
باب اول: کلیات
تعریف کلی قوای سه گانه:
1.قوه ی شهوت: این قوه، عهدهدار جلب منافع برای انسان است که به آن نفس بهیمی نیز گفته میشود و مبدا امور شهوانی است و اشتیاق لذتبردن از خوردنیها و آشامیدنیها و امور جنسی را دارد.
فایده ی این قوه، حفظ و ادامه حیات بدن است که وسیله ی تحصیل کمال برای نفس است.
2.قوه ی قضبیه: وظیفه و مسئولیت این قوه، دفع ضرر از انسان است و به اعتباری، به آن نفس سبعی نیز میگویند که مبدا غضب و دلیری و اقدام بر اعمال و شوق تسلّط و تصرّف، برتری و رسیدن به جاه بیشتر است. فایده ی این قوه این است که زیاده روی، تندی قوای شهوی و شیطانی را در هم میشکند.
3. قوای عاقله: همان قوهی تفکر و ادراک است که به آن نفس ملکی و فرشتهای نیز میگویند که مبدا ادراک حقایق و جدایی بین نیکیها و بدیهاست، و نیز انسان را به نیکی فرمان میدهد و از زشتی بر حذر میدارد و در صورتی انسان به سمت ترقی و تعالی پیش میرود که به امر و نهی عقل عمل نماید. فایدهی این قوه این است که حقایق را ادراک میکند و آدمی را به کارهای نیک فرمان میدهد و از صفات زشت باز میدارد.
جایگاه موضوع شما در قوای سه گانه:
قطع رحم هم به نوعی جزء قویه غضبیه است و از یک جهت دیگر قوه شهویه .
(فهو من رذائل القوة الغضبیة أو الشهویة، و لا ریب فی کونه من أعم المهلکات المفسدة للدنیا و الدین )
الف) قطع رحم گاهی منشاء آن از طریق قوه قضبیه است ،یعنی در جایی که غضب انسان و آن خشم و غرور انسان باعث می شود که یک شخص با خویشاوندان خود قطع رحم کند.
و این قوه غضب میتواند بر انسان چیره شود و باعث این گناه کبیره شود.
مثلاً: شخصی به خود بگوید که من از فلانی برتری دارم پس چرا باید با او صله رحم کنم و یا اول بگوید او باید به خانه من بیاید و یا اینکه فکر کند با این قطع صله رحم بر طرف مقابل تسلط پیدا کرده.
ب) و یا اینکه قطع رحم از قوه شهوت نشأت می گیرد.
و انسان از این قطع رحم اشتیاق و لذت نفسانی میبرد و با این قطع رحم می خواهد طرف مقابل و یا خویشاوندان خود را مورد اذیت و آزار قرار دهد، از این رو با آنها قطع رحم می کند و یا اینکه احساس می کند منافع نفسانی او در این قطع رحم است.
باب دوم: قرآن
تقسیم بندی آیات:
1.قطع رهم باعث خسران درآخرت:
1. «وَالَّذِینَ ینقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن یوصَلَ وَیفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُوْلَئِک لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ»؛ (سوره رعد، آیه۲۵)
(آنان که پس از پیمان بستن، عهد خدا شکستند و هم آنچه را که خدا امر به پیوند آن کرده مانند رحم بگسستند و در روی زمین فتنه و فساد برانگیختند لعن خدا برایشان باد و بد جایگاهی برای آنان مقرر شده است.)
2.قطع رحم باعث خسران در دنیا و زندگی روز مره:
1«الَّذِینَ ینقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یوصَلَ وَیفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُولَـئِک هُمُ الْخَاسِرُونَ»( سوره بقره، آیه۲۷)
(فاسقان آن ها هستند که پیمان خدا را پس از بستن می شکنند و رشته ای را که خداوند امر به پیوند آن کرده می گسلند و در زمین فساد می کنند. این ها زیانکارانند.)
2.« فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ » (آیه 22 سوره محمد)
(شما منافقان اگر (از فرمان خدا و اطاعت قرآن) روی بگردانید آیا جز این امید میبرید که در زمین فساد و قطع رحم کنید؟)
3.قطع رحم باعث خشم و غضب خداوند:
1. «فَهَلْ عَسَیتُمْ إِن تَوَلَّیتُمْ أَن تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَکمْ × أُوْلَئِک الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ» (سوره محمد،آیه ۲۲-۲۳)
(اگر رویگردان شوید آیا جز این انتظار می رود که در زمین فساد کنید و قطع رحم نمایید؟ آنها کسانی هستند که خداوند از رحمت خویش دورشان ساخته است)
2. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا»( آیه 1 سوره نساء)
(ای مردم، بترسید از پروردگار خود، آن خدایی که همه شما را از یک تن بیافرید و هم از آن، جفت او را خلق کرد و از آن دو تن خلقی بسیار در اطراف عالم از مرد و زن پراکند، و بترسید از آن خدایی که به نام او از یکدیگر مسئلت و درخواست میکنید و درباره ارحام کوتاهی نکنید، که خدا مراقب اعمال شماست.)
باب سوم: مقایسه موضوع در کتب اخلاقی محجة البیضاء و جامع السعادات:
_در کتاب جامع السعادات اول به تعرف آن پرداخته و سپس فرموده اند که قطع رحم جزءکدام قوای سه گانه است و در ادامه روایتی در این مضمون آورده اند:
قطع الرحم
اشارة:
و هو إیذاء ذوی اللحمة و القرابة، أو عدم مواساتهم بما ناله من الرفاهیة و الثروة و الخیرات الدنیویة، مع احتیاجهم إلیه. و باعثة إما العداوة أو البخل و الخسة، فهو من رذائل القوة الغضبیة أو الشهویة، و لا ریب فی کونه من أعم المهلکات المفسدة للدنیا و الدین .
_و در کتاب المحجة البيضاء فقط به روایات پرداخته و بوسیله روایات این عمل را نفی کرده است.
رسول خدا (ص) فرمود: «خداى تعالى مىفرمايد: منم بخشنده و اين است خويشاوند، نام او را از نام خودم مشتق كردهام، پس هر كه صله رحم كند به او بپيوندم و هر كه قطع رحم كند من از او قطع كنم.»« »
آن حضرت فرمود: «هر كه خشنود مىشود كه دنبال سرش حرف بد نزنند و عمرش طولانى و روزىاش زياد شود بايد صله رحم كند و از خدا بپرهيزد.» »
به رسول خدا (ص) عرض شد: «بالاتر از همه مردم كيستي فرمود: آن كه بيش از همه تقواى الهى دارد و از همه كس بيشتر صله رحم مىكند و امر به معروف و نهى از منكرش بيشتر است»
باب چهارم: روایات موضوع :
1.قطع رهم باعث خسران درآخرت:
1. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تَقْطَعْ رَحِمَكَ وَ إِنْ قَطَعَتْكَ.
اصول کافى جلد 4 صفحه:48 روایة:6
ترجمه :
حضرت صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا (ص) فرموده: قطع رحم خود مکن اگر چه او از تو قطع کن.
2.قطع رحم باعث خسران در دنیا و زندگی و خانواده:
1. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ مِسْمَعِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِى حَدِیثٍ أَلَا إِنَّ فِى التَّبَاغُضِ الْحَالِقَةَ لَا أَعْنِى حَالِقَةَ الشَّعْرِ وَ لَكِنْ حَالِقَةَ الدِّینِ (اصول کافى جلد 4 صفحه:46 روایة:1 )
ترجمه:
از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که رسولخدا (ص) در ضمن حدیثى فرمود: هر آینه بدرستیکه در دشمنى کردن با یکدیگر ستردن و از بن برکندن است، مقصودم ستردم مو نیست، ولى ستردن دین است.
توضیح:
مجلسى علیه الرحمة گوید بجهت اینکه مصنف کتاب (شیخ کلینى ره) این حدیث رادر این باب آورده این است که دشمنى کردن با یکدیگر شامل ارحام نیز مىباشد، یا براى اینستکه حالقه (ستردن) در اخبار دیگر بقطع رحم تفسیر شده است
2. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ مَنْصُورٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اتَّقُوا الْحَالِقَةَ فَإِنَّهَا تُمِیتُ الرِّجَالَ قُلْتُ وَ مَا الْحَالِقَةُ قَالَ قَطِیعَةُ الرَّحِمِ(اصول کافى جلد 4 صفحه:46 روایة:2)
ترجمه:
حذیفه بن منصور گوید: حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: از حالقه بپرهیزید زیرا که آن مردادن را میمیراند (و نابودى میکشاند) عرض کردم: حالقه چیست؟ فرمود: قطع رحم است
3. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ إِنَّ إِخْوَتِى وَ بَنِى عَمِّى قَدْ ضَيَّقُوا عَلَيَّ الدَّارَ وَ أَلْجَئُونِی مِنْهَا إِلَى بَيْتٍ وَ لَوْ تَكَلَّمْتُ أَخَذْتُ مَا فِى أَيْدِیهِمْ قَالَ فَقَالَ لِيَ اصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ سَيَجْعَلُ لَكَ فَرَجاً قَالَ فَانْصَرَفْتُ وَ وَقَعَ الْوَبَاءُ فِی سَنَةِ إِحْدَى وَ ثَلَاثِینَ وَ مِائَةٍ فَمَاتُوا وَ اللَّهِ كُلُّهُمْ فَمَا بَقِيَ مِنْهُمْ أَحَدٌ قَالَ فَخَرَجْتُ فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَيْهِ قَالَ مَا حَالُ أَهْلِ بَيْتِكَ قَالَ قُلْتُ لَهُ قَدْ مَاتُوا وَ اللَّهِ كُلُّهُمْ فَمَا بَقِيَ مِنْهُمْ أَحَدٌ فَقَالَ هُوَ بِمَا صَنَعُوا بِكَ وَ بِعُقُوقِهِمْ إِيَّاكَ وَ قَطْعِ رَحِمِهِمْ بُتِرُوا أَ تُحِبُّ أَنَّهُمْ بَقُوا وَ أَنَّهُمْ ضَيَّقُوا عَلَيْكَ قَالَ قُلْتُ إِى وَ اللَّهِ. (اصول کافى جلد 4 صفحه:47 روایة:3)
ترجمه :
برخى از اصحاب ما گوید: که بحضرت صادق عرض کردم: برادران و عموزادگانم خانهام را بر من تنک کرده و از همه آن خانه مرا بیک اطاق آن پناهنده کردهاند، و من چنانچه در این باره اقدام کنم آنچه در دست آنها است میگیرم؟ گوید: آنحضرت فرمود: صبر کن زیرا خداوند برایت گشایشى فراهم کند، گوید: من منصرف شدم، و وبائى در سال صد و سى و یک بیامد و بخدا سوگند همگى آنها مردند و یکنفر از آنها باقى نماند، گوید: من بیرون آمدم (و بنزد آنحضرت رفتم) همینه بر او وارد شدم فرمود: حال اهل خانهات چطور است؟ عرض کردم: بخدا سوگند همه آنها مردند، و یک نفر از آنها زنده نماند، فرمود: این براى آن کارى بود که بتو کردند، و براى آن آزاریکه بتو رساندند و قطع رحمیکه کردند نابود شدند، آیا میخواست که زنده باشندذ و بر تو تنگ بگیرند؟ عرض کردم: آرى بخدا سوگند..
4. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ صَالِحِ بْنِ السِّنْدِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ عَنْ عَنْبَسَةَ الْعَابِدِ قَالَ جَاءَ رَجُلٌ فَشَكَا إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَقَارِبَهُ فَقَالَ لَهُ اكْظِمْ غَيْظَكَ وَ افْعَلْ فَقَالَ إِنَّهُمْ يَفْعَلُونَ وَ يَفْعَلُونَ فَقَالَ أَ تُرِیدُ أَنْ تَكُونَ مِثْلَهُمْ فَلَا يَنْظُرَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ( اصول کافى جلد 4 صفحه:48 روایة:5)
ترجمه :
حضرت باقر علیه السلام فرمود: در کتاب على علیه السلام استکه: سه خصلت استکه هر که دارا باشد نمیرد تاوبال آنرا ببیند: ستم، و قطع رحم، قسم دروغ که بدان با خدا بجنگ رود، و هر آینه آن طاعتیکه ثواب و اجرش زودتر برسد صله رحم است، و براستى (چه بسا) مردمیکه از حق روگردانند و با هم پیوند کنند (و صله رحم کنند) پس اموالشان زیاد شود و ثروتمند گردند. و بدرستیکه قسم دروغ و قطع رحم خانهها را ویران و خالى از اهل و خانمان کند، و خویشاوندى را از جابر کند، و از جاى برکندن خویشى مایه قطع نسل گردد.
5. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تَقْطَعْ رَحِمَكَ وَ إِنْ قَطَعَتْكَ
اصول کافى جلد 4 صفحه:48 روایة:6
ترجمه :
حضرت صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا (ص) فرموده: قطع رحم خود مکن اگر چه او از تو قطع کن.
3.قطع رحم باعث خشم و غضب خداوند:
1. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ صَالِحِ بْنِ السِّنْدِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ عَنْ عَنْبَسَةَ الْعَابِدِ قَالَ جَاءَ رَجُلٌ فَشَكَا إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَقَارِبَهُ فَقَالَ لَهُ اكْظِمْ غَيْظَكَ وَ افْعَلْ فَقَالَ إِنَّهُمْ يَفْعَلُونَ وَ يَفْعَلُونَ فَقَالَ أَ تُرِیدُ أَنْ تَكُونَ مِثْلَهُمْ فَلَا يَنْظُرَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ
اصول کافى جلد 4 صفحه:48 روایة:5
ترجمه :
عنبسة بن عابد گوید: مردى نزد حضرت صادق علیه السلام آمد و از نزدیکان (و خویشان) خود بآنحضرت شکایت کرد، حضرت بوى فرمود: خشمت را فرو نشان و بکن (یعنى دائماً خشمت را فرو نشان و در صدد انتقام برمیا) عرض کرد: آنها میکنند (آنچه مىخواهند) و میکنند (و شما بمن دستور فرو نشاندن خشمم را میدهى؟) فرمود: آیا تو هم مىخواهى مانند آنان باشى تا خدا توجهى بشما نکند.
2. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ عَنْ أَبِى حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فِى خُطْبَتِهِ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِى تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ فَقَامَ إِلَيْهِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْكَوَّاءِ الْيَشْكُرِيُّ فَقَالَ يَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَ وَ تَكُونُ ذُنُوبٌ تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ فَقَالَ نَعَمْ وَيْلَكَ قَطِیعَةُ الرَّحِمِ إِنَّ أَهْلَ الْبَيْتِ لَيَجْتَمِعُونَ وَ يَتَوَاسَوْنَ وَ هُمْ فَجَرَةٌ فَيَرْزُقُهُمُ اللَّهُ وَ إِنَّ أَهْلَ الْبَيْتِ لَيَتَفَرَّقُونَ وَ يَقْطَعُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً فَيَحْرِمُهُمُ اللَّهُ وَ هُمْ أَتْقِيَاءُ
اصول کافى جلد 4 صفحه:48 روایة:7
ترجمه :
ابو حمزه ثمالى گوید: امیرالمومنین علیه السلام در خطبه فرمود: پناه میبرم بخدا از گناهانیکه در نابودى (گنه کار) شتاب کنند، عبدالله بن کواء یشکرى برخواست و گفت: اى امیرالمؤمنان مگر گناهانى هم هست که در نابودى شتاب کنند؟ فرمود: آرى واى بر تو آن قطع رحم است، هر آینه (چه بسا) خاندانى هستند که گردهم آیند و یارى هم کنند و با اینکه از حق دورند خداوند بآنها روزى دهد، و (چه بسا) خاندانیکه از هم جدا شوند و از همدیگر ببرند پس خدا آنها را محروم (از روزى) کند با اینکه پرهیزکارند.
3. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَيْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِى تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَيْكُمْ رَقِیباً قَالَ فَقَالَ هِيَ أَرْحَامُ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ بِصِلَتِهَا وَ عَظَّمَهَا أَ لَا تَرَى أَنَّهُ جَعَلَهَا مِنْه. اصول کافى جلد3 صفحه: 220
جمیل بن دراج گوید: از امام صادق (ع) این قول خداى – جل ذکره – را پرسیدم: (بترسید از خدائیکه بنام وى از همدیگر تقاضا میکند و از بریدن خویشاوندیها پروا کنید که خدا مراقب شماست، 2 سوره 4) فرمود: آن أرحام مردم است که خداى عزوجل بصله آن ار فرموده و بزرگش داشته مگر نبینى که آنرا در ردیف خود قرار داده است.
باب پنجم: ذکر چند داستان از موضوع از کتب داستانی
1. مردی از اصحاب امام صادق به حضرت عرض کرد: برادران و پسر عموهایم فشار زیادی بر خانهام وارد کردهاند تا جائیکه در یک اطاق زندگی میکنم، اگر در این باره (به آنها یا حاکم) شکایت و گله کنم، آنچه اموال دارم را میگیرند.
امام فرمود: صبر کن، همانا بعد از سختی فرج و گشایشی برایت میشود. آن مرد گفت: از اقدام بر علیه آنها مصرف شدم، چیزی نگذشت وبا در سنه ۱۳۱ ه ق آمد و همه آن اقوامی که او را اذیت میکردند مردند.
بعد از مدتی خدمت امام رسید، فرمودند: حال اقوامت چطور است؟ گفت: همه مردند! فرمود: آنها به خاطر اذیت به تو که خویش آنها بودی، و بعقوبت عملشان (قطع رحم) نسبت به تو مردند، آیا تو دوست داشتی آنان زنده بمانند و به فشار و اذیت بر تو وارد کنند؟ گفت: نه والله
2. حسین بن علی پسر عموی امام صادق علیه السلام از افراد شجاع و پر صلابت بود به طوری که به او رمح آل ابوطالب (نیزه خاندان ابوطالب) میگفتند. از آنجائی که بینی پهنی داشت به حسن افطس معروف گردید.
او در ماجرای قیام عبدالله محض (نواده امام حسن) بر ضد منصور دوانیقی خلیفه عباسی پرچمدار بود، و بر سر همین موضوع با امام صادق کدورتی داشت، به حدی که یکبار با کارد پهن به امام حمله کرد تا آن حضرت را بکشد.
(سالمه) یکی از کنیزهای امام میگوید: در آن هنگام که امام در بستر شهادت قرار گرفت، در بالینش بودم و پرستاری میکردم، بی هوش شد، وقتی که به هوش آمد، به من فرمود: هفتاد دینار به حسن افطس بدهید و فلان مقدار و فلان مقدار به افراد دیگر بپردازید.
عرض کردم: آیا به مردی که با کارد پهن و تیز به شما حمله کرد و میخواست شما را بکشد هفتاد دینار بدهیم؟
فرمود: آیا نمیخواهی مشمول این آیه باشم که خداوند میفرماید: (آنها که پیوندهائی که خداوند به آنها امر کرده است بر قرار میدارند و از پروردگارشان میترسند و از بدی حساب بیم دارند… دارای عاقبت نیک در سرای آخرت خواهند بود)
سپس فرمود: آری ای سالمه خداوند بهشت را آفرید و پاکیزه و خوشبو ساخت به طوری که بوی خوش آن فاصله مسیر دو هزار سال راه به مشام او میرسد، ولی این بوی خوش به مشام قطع کننده پیوند و خویشاوندی و عاق والدین نمیرسد
3. عباس عموی پیامبر مردی بود که نسبت به خویشان مهربان و از این جهت مورد تجلیل پیامبر قرار میگرفت، این چنین او را ستود: (عباس فرزند عبدالمطلب از همه قریش سخی تر و نسبت به خویشان مهربانتر است).
در یکی از جنگها پیامبر فرمود: (هر که با یکی از بنی هاشم برخورد کرد او را نکشد زیرا آنها را بالاجبار به جنگ آوردهاند.)
در جنگ بدر عباس را شخصی بنام (ابویسیر) اسیر کرد و عباس مانند چوبی بی حرکت ایستاد. چون بنای دفاع را نداشت، و (ابو یسیر) شانههای او را بست.
پیامبر بعد از اتمام جنگ بدر به خاطر عدالت بین عباس و دیگران فرقی قائل نشد. شب اسراء را به ریسمان بستند و عباس نزدیک خیمه پیامبر قرار داشت.
صدای ناله عباس به گوش پیامبر میرسید به همین جهت تا نیمههای شب خوابش نمیبرد و پهلو به پهلو می غلطید.
یک نفر از مسلمانان نزدیک پیامبر بود پرسید: یا رسول الله چرا بخواب نمیروید؟ فرمود: ناله عموی من عباس ناراحتم میکند و خوابم نمیبرد. اندکی بعد صدای عباس خاموش شد.
پیامبر پرسید چه شده که ناله عباس عمویم را نمیشنوم؟ آن شخص گفت: ریسمان او را شل کردم، فرمود: ریسمان همه اسرار را شل کن.
4. شعیب عقر قوقی گوید: امام موسی بن جعفر فرمود: فردا مردی از اهل مغرب به نام یعقوب ترا ملاقات میکند و از احوال من میپرسد او را به خانهام راهنمائی کن.
من او را در طواف یافتم و حال احوال کردم، دیدم مرا میشناسد.
گفتم: از کجا مرا شناختی؟ گفت: در خواب کسی مرا گفت: که شعیب را ملاقات کن و آنچه خواهی از او بپرس. چون بیدار شدم نام ترا پرسیدم ترا به من نشان دادند.
او را مردی عاقل یافتم و به در خواستش او را به خانه امام بردم و اجازه طلبیدم و امام اجازه دادند.
چون نگاه امام به او افتاد فرمود: ای یعقوب دیروز اینجا (مکه) وارد شدی، ما بین تو و برادرت فلان جا انزاعی واقع شد و کار به جائی رسید که همدیگر را دشنام دادید و این طریقه ما و دین پدران ما نیست، ما کسی را به این کارها امر نمیکنیم، از خدای یگانه و بی شریک بپرهیز.
به این زودی مرگ ما بین تو و برادرت جدائی خواهد افکند و این بخاطر آن شد که شما قطع رحم کردید. او پرسید: فدایت شوم، مرگ من کی خواهد رسید؟ فرمود: همانا اجل تو نیز نزدیک بوده لکن چون تو در فلان منزل با عمهات صله کردی و رحم خود را وصل کردی بیست سال به عمرت افزوده شد.
شعیب گوید: بعد از یکسال یعقوب را در حج دیدم و احوال او را پرسیدم، گفت: برادرم در آن سفر به وطن نرسیده وفات یافت و در بین راه به خاک سپرده شد.
5. بر اثر سعایت بیشمار از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام نزد خلیفه عباسی هارون الرشید، سبب شد تا هارون سئوال کند: از آل ابی طالب کسی را طلب کنید تا احوالات او را بداند. یحیی برمکی وزیر و دیگران، علی بن اسماعیل برادر زاده امام را معرفی کردند.بامر خلیفه نامه ای برای اسماعیل نوشتند و او را به بغداد طلبیدند، چون امام بر این سر اطلاع یافت، او را طلبید و فرمود: کجا میخواهی بروی؟ گفت: بغداد، فرمود: برای چه میروی؟ گفت: قرض بسیار دارم، فرمود: من قرض تو را ادا میکنم و خرجت را میدهم! او قبول نکرد و گفت: مرا وصیتی کن!
فرمود: تو را وصیتی میکنم در خون من شریک نشوی و اولاد مرا یتیم نگردانی تا سه مرتبه تکرار کردند، و سیصد دینار طلا و چهار هزار درهم به او عطا کردند، بعد حضرت به حاضران فرمود: او در ریختن خون من سعایت خواهد نمود.
اسماعیل به بغداد آمد و بر یحیی بن خالد برمکی وارد شد. شب در خلوت یحیی سخنها تعلیم اسماعیل کرد و گفت، فردا در حضور خلیفه که درباره موسی بن جعفر علیه السلام میپرسند بگو: من ندیدهام در یک زمان دو خلیفه باشد، شما در بغداد و موسی بن جعفر در مدینه، نزدیک است مردم را علیه تو بشوراند!!
فردا صبح اسماعیل بر هارون وارد شد و هر چه توانست بر علیه موسی بن جعفر مطالب سعایت انگیز گفت، از جمله اینکه از اطراف برایش پول میبرند و اسلحه برایش میآورند و از مردم بیعت میگیرد و میخواهد دولتی تشکیل دهد.
هارون انگار خواب بوده بیدار شد، و او را مرخص کرد و چهار هزار درهم (دویست هزار درهم) برایش در منزلی که بود فرستاد.وقتی که پولها را برای اسماعیل آوردند دردی سخت در گلویش گرفت و همان ساعت بخاطر قطع رحم با عمویش موسی بن جعفر علیه السلام مرد و کیسه پولها را به خزانه هارون الرشید برگرداند و حسرت پولها را به گور برد.
ثبت دیدگاه