حدیث روز
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً

دوشنبه, ۱۳ آذر , ۱۴۰۲ Monday, 4 December , 2023 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2534×
(غضب)
(بررسی غضب در قرآن ، روایات ، کتب علما)
حوزه علمیه حضرت بقیه الله عج – قم
استاد راهنما
(حجت الاسلام و المسلمین علوی لاجوردی)
پژوهشگر
(امیرحسین سالمی)
طلبه سال  1400-1401 حوزه علمیه قم
 
بسم الله الرحمن الرحیم
چکیده
غضب رذیله ای اخلاقی است که همه ما با آن دست و پنجه نرم میکنیم و برای کنترل آن راه طرقی از علما به دست ما رسیده و همچنین در روایات و قرآن هم به این صفت پرداخته اند که در این مقاله تا حدی به بررسی پرداخته شده است ، که تشکیل شده از تعریف عوامل ، علاج و آثار آن.
فهرست مطالب
غضب
مقدمه 4
فصل اول: کلیات تحقیق 5
گفتار اول: مباحث مقدماتی 5
2- اهمیت و ضرورت تحقیق: 5
3- پیشینه تحقیق: 5
4- روش تحقیق: 6
گفتار دوم:  مفهوم شناسی 6
الف) معنای لغوی: 6
ب) معنای اصطلاحی: 7
مردمان در قوه غضبيه بر سه قسم‌اند: 8
غضب مفرط و مفاسد آن: 8
عوامل غضب: 8
حسادت: 8
عجب: 9
حب دنیا: 9
حب نفس: 9
از آثار غضب: 9
معالجه غضب: 11
غضب در روایات: 12
کلید شر: 12
تباه کننده ایمان: 12
بر انگیختن کینه: 13
سبکسری: 13
آشکار کننده معایب و نابود کننده صاحب خود: 13
مرگ شتابان: 14
تشبیه به جهاد: 14
اوج پستی: 14
خود زنی: 15
نادانی: 15
آتش دل: 16
دیوانگی: 16
غضب در قرآن: 17
کتابنامه: 20
مقدمه
انسان با توجه به خلقت ، درونش از سه قوه تشکیل شده است :
شهوت، عقل ، غضب 
اما آن چه چیزی است که اگر شخصی توان کنترل آنرا نداشته باشد تا حد جنون و زوال عقل پیش میرود؟
به عبارت دیگر کدام خصوصیت این مخلوق برتر است که باعث استحاله آن به مخلوق پست تر میشود؟
منشا همه این سوالات با توجه به برسی در کتب مختلف چیزی نیست جز: غضب مفرط ، حال راه علاج چیست ، سبب آن چیست، و … چندین چیست دیگر که قرار است در این مقاله به پاسخ آن برسیم.
انشاءالله.
فصل اول: کلیات تحقیق
گفتار اول: مباحث مقدماتی
1- تبیین موضوع:
قوای سه گانه هرکدامشان برای علتی قرار داده شده اند که اگر انشان به طور احسن از آن استفاده کند به کمال وخلاف آن بشر را به  زوال میبرد.
آن سه عبارتند از: ۲ – قوه ی شهویه ۳ – قوه ی غضبیه ۴ – قوای عاقله
اما در این مقاله به طور مختصر( در حد یک مقاله) به بررسی قوه غضب در انسان پرداخته ایم.
2- اهمیت و ضرورت تحقیق:
از اهمیت این موضوع همین بس که در روایات متعدد برای شخصی که غضب خود نتواند کنترل کند با شخص دیوانه فرقی قائل نیستند  وهمچنین در آیات الهی به پاداش عظیم کنترل غضب( کاظمین الغیظ) بشارت داده اند.
3- پیشینه تحقیق:
قرآن کریم
کافی : محمد بن یعقوب کُلینی معروف به «ثقةالاسلام کلینی» (درگذشت ۳۲۹ق)
جامع السعادات: تألیف ملا محمدمهدی نراقی، حکیم و فقیه قرن ۱۲ و ۱۳ هجری است.
محجة البیضا : کتابی اخلاقی به زبان عربی نوشته ملا محسن فیض کاشانی (متوفای ۱۰۹۱ق)
بحار الانوار: مفصل‌ترین مجموعه حدیثی شیعه است که با نظارت علامه مجلسی تألیف شده است. تألیف این کتاب که مجموعه‌ای از آموزه‌ها و تعالیم شیعه است، بیش از ۳۰ سال طول کشیده و گروهی از شاگردان علامه مجلسی او را در این کار یاری کرده‌اند.
غرر الحکم: مشتمل بر ۱۰۷۶۰ سخن از سخنان کوتاه امیرالمؤمنین(ع)، تألیف ابوالفَتح آمِدی از دانشمندان قرن پنجم هجری.
غضب عامل تباهی قلب نویسنده: عبدالله جوادی آملی منبع: پژوهشنامه اخلاق سال چهارم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۳
غضب و آثار آن در فقه نویسنده: رحمان ولی زاده منبع: فقه و مبانی حقوق ۱۳۸۳ شماره ۱
تحلیل انتقادی غضب و رضایت پیامبر اکرم در کتاب های روایی و عرفانی اهل سنت نویسنده: سید حسین سیدموسوی مهدی حسن زاده منبع: اخلاق دوره جدید سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۳ (پیاپی ۴۵)
4- روش تحقیق:
جست و جو در قرآن ، روایات و کتب علما
5- سؤالات تحقیق:
سوال اصلی: غضب چیست؟
سوالات فرعی:
سبب غضب؟
آثار آن؟
علاج؟
عذاب شخص مغضب؟
پاداش؟(کاظمین الغیظ)
گفتار دوم:  مفهوم شناسی
الف) معنای لغوی:
كينۀ او را به دل گرفت و خواست تا از او انتقام بگيرد (فرهنگ ابجدی)
أَبغضهُ و أَحبَّ الانتقام منهُ، (المنجد فی اللغة)
بخصة في الجفن الأعلى خلقة (العین)
نکته:
قبل از تعریف غضب این نکته قابل ذکر است که بعضی گمان میکنند غضب را به کلی میتوان محو کرد و در مقابل یعضی به زعم خودشان میگویند اصلا غضب چیزی نیست که بتوان آنرا کنترل ، اما نظر درست چنین است که انسان در دو حالت قابل تصور است : 
1. چیزی را دوست دارد
2. از چیزی اکراه دارد
غضب انسان هم تبعیت میکند از یکی از این دو حالت به این معنی که در حالت اول غضب مفرطی ( توضیح داده میشود) برایش حاصل نمی شود اما در حالت دوم حاصل میشود. 
حال آنچه که انسان دوست دارد به سه قسم است:
1. آنچه برای هر شخصی ضروری است(لباس، مسکن …) در این مورد ریاضتی در غضب وجود ندارد برای اینکه غیظ القلب انسان معدوم میشود
2. آنچه در حق هیچ شخصی ضروری نیست(جاه ، مال …) خوب واضح شخص در این مورد با تکیه بر ریاضت میتواند حب اینجور امیال را از دل خود خارج کند.
3. آنچه که به نسبت برخی ضروری و برای دیگری غیر ضروری( کتاب برای عالم) 
ب) معنای اصطلاحی:
حالت نفسانيّه كه باعث حركت روح حيوانى و از داخل به جانب خارج از براى غلبه و انتقام مى‌شود.و هرگاه شدت نمود باعث حركت شديدى مى‌شود كه از آن حركت،حرارتى مفرط حاصل،و از آن حرارت دود تيره‌اى بر مى‌خيزد و دماغ و رگها را پر مى‌سازد،و نور عقل را مى‌پوشاند،و اثر قوه عاقله را ضعيف مى‌كند. 
عبارت ساده تر: وظیفه و مسئولیت این قوه، دفع ضرر از انسان است و به اعتباری، به آن نفس سبعی نیز می‌گویند که مبدا غضب و دلیری و اقدام بر اعمال و شوق تسلّط و تصرّف، برتری و رسیدن به جاه بیش‌تر است. فایده ی این قوه این است که زیاده روی، تندی قوای شهوی و شیطانی را در هم می‌شکند و در صورتی که در جای خود از آن استفاده گردد و افراط و تفریطی در آن صورت نپذیرد، فضیلت شجاعت از آن پدید می‌آید و اگر به شکل افراط و زیاده روی مورد بهره برداری قرار گیرد رذیلت تهور و درنده‌خویی از آن به وجود می‌آید و اگر هیچ کارکردی نداشته باشد و در آن تفریط شود، رذیلت «جبن» از آن پدید می‌آید. 
نکته: حركت قوّه غضبيه به اين جهت امرى است كه هنوز واقع نشده است بلكه محتمل الوقوع است.و به جوش آمدن شعله غضب،به جهت دفع آن است،يا به سبب امرى است كه واقع شده،و حركت آن به جهت انتقام است.
مردمان در قوه غضبيه بر سه قسم‌اند:
1. بعضى در طرف افراط هستند،كه در وقت غضب فكر و هوشى از براى ايشان باقى نمى‌ماند و از اطاعت عقل و شرع بيرون مى‌روند.
2. طايفه‌اى در طرف تفريط‌اند،كه مطلقا قوه غضبيه ندارند.و در جائى كه عقلا و يا شرعا غضب لازم است مطلقا از جا بر نمى‌آيند.
3. گروهى بر جاده اعتدال مستقيم‌اند،كه غضب ايشان به موقع،و غلظت ايشان به جاست.و در هنگام غضب از حد شرع و عقل تجاوز نمى‌كنند.( في الحقيقه غضب نيست،بلكه شجاعت و قوّت نفس است.) 
نکته: شكى نيست كه حد اعتدال آن،مرغوب و مطلوب است.بلكه آن في الحقيقه غضب نيست،بلكه شجاعت و قوّت نفس است.
غضب مفرط و مفاسد آن:
بدان كه غضب مفرط،از مهلكات عظيمه و آفات جسميه است.و بسا باشد كه:به امرى مؤدّى شود كه باعث هلاك ابد و شقاوت سرمد گردد،چون قتل نفس،يا قطع عضو. 
عوامل غضب:
حسادت:
یکی از عوامل غضب حسادت می باشد که حالتی است که در آن شخص آرزوی از بین رفتن نعمت و کمال شخص دیگری را دارد. حسد علاوه بر این که خود یکی از امراض قلبی است، باعث ایجاد بسیاری رذائل از جمله غضب در انسان می شود، زیرا که چنین شخصی در بیشتر اوقات بر فردی که دارای نعمتی است حسادت ورزیده و بر او خشم و غضب می نماید.
عجب:
یکی دیگر از عوامل غضب را می توان عجب دانست. زیرا در چنین حالتی شخص خود را بزرگ‌تر و بهتر از دیگران دانسته و در مقابل هرگونه انتقاد و نصیحت از خود خشونت نشان می دهند. 
حب دنیا:
دوست‌داشتن و علاقه زیاد به دنیا، نه تنها سبب پیدایش این صفت می گردد، بلکه منشأ بسیاری از رذایل اخلاقی دیگر نیز می باشد. چنانچه پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌و‌سلم) فرمودند: «دوست‌داشتن دنیا سرچشمه همه گناهان است.» 
حب نفس:
در دین اسلام، از حب‌نفس به عنوان یکی از ویژگی‌های ذاتی انسان یاد شده است.که شامل حب جاه و مقام و مال و غیره می شود. انسانی که به این امور اهمیت زیادی بدهد، در بسیاری اوقات برای بدست‌آوردن آن بر دیگران غضب و خشم می کند. 
از آثار غضب:
1. فحش
2. اظهار بدى مسلمين
3. سرّ ايشان را فاش كردن
4. از جمله لوازم غضب آن است كه:البته بعد از تسكين آن،آدمى پشيمان و افسرده خاطر مى‌گردد.و غضبناك و غمناك و شكسته دل مى‌شود.و باعث دشمنى دوستان و شماتت دشمنان،و شادى ايشان وتغيّر مزاج،و بيمارى تن مى‌گردد. 
5. افراد عصبانی در حین خشم، نه تنها مرتکب گناهان کبیره می شوند که با ایمان صحیح سازگار نیست، بلکه گاهی به خداوند نیز توهین می‌کنند و یا بر حکمت و قسمت و تدبیر او خرده می گیرند 
6. از دیگر پیامدهای سوء خشم و غضب، آشکارشدن عیوب پنهانی انسان است زیرا در حالت عادی، هر کس خود را کنترل می کند، تا عیوب خویش را پنهان کند و آبرویش را در برابر این عیوب که تقریباً همه کم و بیش دارند حفظ نمایند، اما هنگامی که آتش خشم برایش شعله‌ور می شود در میان جمع، فردی غیرعادی، ناتوان و سبک قلمداد می‌شود که قادر به کنترل وجودش نیست و همچنین عیوب مخفی‌اش آشکار می‌گردد.
7. خشم و غضب دشمن آدمی است و به هنگام غضب، عقل و منطق به کلی از کار می‌افتد، و انسان دیوانه‌وار حرکاتی را انجام می‌دهد که نه تنها مایه تعجب همه اطرافیانش می‌گردد، بلکه خود او نیز بعد از فرو نشستن آتش غضب، از کارهایی که در آن حال انجام داده است در تعجب رفته و پشیمان می‌شود. امام صادق (علیه‌السّلام) در حدیثی می فرماید: «هر کس مالک غضب خود نباشد، مالک عقل خود نخواهد بود.» 
8. آثار هذا الغضب في الظاهر:
تغير اللون وشدة الرعدة في الأطراف وخروج الافعال عن الترتيب والنظام، واضطراب الحركة والكلام حتى يظهر الزبد على الاشداق، وتحمر الأحداق و …
9. فالحقد والحسد، وإظهار السوء والشماتة بالمساءة، والحزن بالسرور، والعزم على إفشاء السر و هتك الأستار والاستهزاء، وغير ذلك من القبايح. 
معالجه غضب:
عملی:
ساکت شدن ،وضو گرفتن با آب سرد ، اعوذ بالله گفتن.  
سعى كند در ازاله اسبابى كه باعث هيجان غضب مى‌شود،مثل:فخر و كبر و عجب و غرور و لجاج و مراء و استهزاء و حرص و دشمنى و حب جاه و مال و امثال اين‌ها،كه همه آنها اخلاق رديّه و صفات مهلكه هستند،و خلاصى از غضب با وجود آنها ممكن نيست.پس بايد ابتدا ازاله آنها را كرد تا ازاله غضب سهل و آسان باشد. 
هر قول و فعلى كه از او سر مى‌زند ابتدا در آن فكر كند و خود را از صدور آثار غضب محافظت نمايد.
اجتناب كند از مصاحبت كسانى كه قوه غضبيه ايشان غالب و از فضيلت حلم خالى هستند. 
علمی:
در اخبار و روایاتی که در این باب وارد شده تفکر کند.
به عقاب الهی و ثواب آن التفات داشته باشد.
عاقبت عداوت و دشمنی چه میشود؟ چیزی جز پشیمانی و ایجاد خصومت در پی دارد؟
صورت زشت خودش را تصور کند که در آن زمان چقدر قبیح است.
به سببی که آنرا دعوت به اتقام کرده فکر کند ، که مثل قول شیطان برای آن است: إنّ هذا يحمل منك على العجز و صغر النّفس و الذّلّة و المهانة و تصير حقيرا في أعين الناس.
بداند این را که هر چیزی در این دنیا واقع میشود بر وفق اراده الهی است پس چه طور اراده و خواسته خودش را بر اراده الهی ترجیح میدهد!!! 
غضب در روایات:
کلید شر:
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : الغَضَبُ مِفتاحُ كُلِّ شَرٍّ .  
امام صادق عليه السلام : خشم، كليد هر بدى است.
عنه عليه السلام : الغَضَبُ شَرٌّ إن أطَعتَهُ دَمَّرَ . 
امام على عليه السلام : خشم، شرّ است، اگر از آن فرمان برى ويران مى كند.
عن رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه لَمّا استَوصاهُ رجُلٌ : لا تَغضَب، قالَ : فَفَكَّرتُ حِينَ قالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ما قالَ ، فإذا الغَضَبُ يَجمَعُ الشَّرَّ كُلَّهُ . 
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در پاسخ به مردى كه از آن حضرت اندرزى خواست فرمود : خشمگين مشو. آن مرد مى گويد : من در سخن پيامبر خدا صلى الله عليه و آله انديشه كردم. ديدم كه خشم فراهم آورنده همه بديهاست.
تباه کننده ایمان:
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : الغَضَبُ يُفسِدُ الإيمانَ كما يُفسِدُ الخَلُّ العَسَلَ .  
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خشم، ايمان را تباه مى كند همان گونه كه سركه عسل را.
بر انگیختن کینه:
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : الغَضَبُ يُثِيرُ كَوامِنَ الحِقدِ .
امام على عليه السلام : خشم، كينه هاى نهفته را بر مى انگيزد. 
سبکسری:
عنه عليه السلام : الغَضَبُ مَركَبُ الطَّيشِ . 
امام على عليه السلام : خشم، مَركب سبكسرى است.
عنه عليه السلام ـ في وصيَّتِهِ لعبدِ اللّه ِ بنِ العبّاسِ عندَ اس: و إيّاكَ و الغَضَبَ ؛ فإنّهُ طَيرَةٌ مِن الشيطانِ . 
امام على عليه السلام:در سفارش به عبد اللّه بن عبّاس هنگامى كه او رافرمود : از خشم بپرهيز كه آن سبك مغزى است و از سوى شيطان.
عنه عليه السلام : بِكَثرَةِ الغَضَبِ يكونُ الطَّيشُ . 
امام على عليه السلام : از خشمِ بسيار است كه سبكسرى سر مى زند.
آشکار کننده معایب و نابود کننده صاحب خود:
عنه عليه السلام : الغَضَبُ يُردِي صاحِبَهُ و يُبدِي مَعايِبَهُ . 
امام على عليه السلام : خشم، صاحب خود را نابود مى كند و عيبهايش را آشكار مى سازد.
عنه عليه السلام : بِئسَ القَرِينُ الغَضَبُ : يُبدِي المَعائبَ ، و يُدنِي الشَّرَّ ، و يُباعِدُ الخَيرَ . 
امام على عليه السلام : چه بد همنشينى است خشم : عيبها را بر ملا مى كند، بدى را نزديك مى آورد و خوبى را دور مى گرداند.
مرگ شتابان:
عنه عليه السلام : مَن أطلَقَ غَضَبَهُ تَعَجَّلَ حَتفَهُ . 
امام على عليه السلام : هر كه عنان خشم خود را رها كند، مرگش شتاب گيرد.
عنه عليه السلام : إنّكم إن أطَعتُم سَورَةَ الغَضَبِ أورَدَتكُم نِهايَةَ العَطَبِ . 
امام على عليه السلام : اگر از تندى خشم فرمان بريد، شما را به نقطه پايان هلاكت برد.
تشبیه به جهاد:
عنه عليه السلام : احتَرِسُوا مِن سَورَةِ الغَضَبِ ، و أعِدُّوا لَهُ ما تُجاهِدُونَهُ بهِ مِن الكَظمِ و الحِلمِ . 
امام على عليه السلام : از تندى خشم، خود را نگه داريد و با آنچه از فرو خوردن خشم و بردبارى در قبالش آماده ساخته ايد، با آن به جهاد برخيزيد .
اوج پستی:
وَ قَالَ ع لَا عِزَّ أَنْفَعُ مِنَ الْحِلْمِ وَ لَا حَسَبَ أَنْفَعُ مِنَ الْأَدَبِ وَ لَا نَسَبَ أَوْضَعُ مِنَ الْغَضَبِ. 
عنه عليه السلام : لا نَسَبَ أوضَعُ مِن الغَضَبِ . 
امام على عليه السلام : هيچ اصل و نسبى پست تر از خشم نيست.
خود زنی:
عنه عليه السلام : عُقوبَةُ الغَضُوبِ و الحَقُودِ و الحَسُودِ تَبدَأُ بأنفُسِهِم ! 
امام على عليه السلام : كيفر افراد عصبانى و كينه توز و حسود، نخست به خودشان مى رسد.
 نادانی:
عنه عليه السلام : مِن طَبائعِ الجُهّالِ التَّسَرُّعُ إلَى الغَضَبِ في كُلِّ حالٍ امام على عليه السلام : از خوى مردمان نادان اين است كه در هر حالى زود خشم مى گيرند.
عنه عليه السلام : الغَضَبُ مَمحَقَةٌ لِقَلبِ الحَكيمِ.
امام صادق عليه السلام : خشم، نابود كننده دل شخص حكيم است. 
عنه عليه السلام : الغَضَبُ يُفسِدُ الألبابَ ، و يُبعِدُ مِن الصَّوابِ . 
امام على عليه السلام : خشم، خردها را تباه مى گرداند و از جاده صواب دور مى سازد.
عنه عليه السلام : شِدَّةُ الغَضَبِ تُغَيِّرُ المَنطِقَ ، و تَقطَعُ مادَّةَ الحُجَّةِ ، و تُفَرِّقُ الفَهمَ . 
امام على عليه السلام : شدّت خشم، نحوه سخن گفتن را تغيير مى دهد و ريشه برهان و دليل را قطع مى كند و فهم را از هم مى گسلد.
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : مَن لَم يَملِكْ غَضَبَهُ لَم يَملِكْ عَقلَهُ . 
امام صادق عليه السلام : هر كه مالك خشم خويش نباشد، مالك خِرد خويش نخواهد بود.
آتش دل:
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : الغَضَبُ نارُ القُلوبِ .
امام على عليه السلام : خشم، آتش دلهاست. 
عنه عليه السلام : الغَضَبُ نارٌ مُوقَدَةٌ ، مَن كَظَمَهُ أطفَأها ، و مَن أطلَقَهُ كانَ أوَّلَ مُحتَرِقٍ بها .
امام على عليه السلام : خشم، آتشى فروزان است. هر كس خشم خود را فرو خورد، اين آتش را خاموش كرده است و هر كس جلو آن را رها كند، پيش از هر كس، خودش در آن آتش مى سوزد.
دیوانگی:
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : الحِدَّةُ ضَربٌ مِن الجُنونِ لأنَّ صاحِبَها يَندَمُ ، فإن لَم يَندَمْ فَجُنُونُهُ مُستَحكِمٌ .
امام على عليه السلام : خشم و تندى، نوعى از ديوانگى است؛ زيرا صاحب آن پشيمان مى شود و اگر پشيمان نشود، ديوانگيش قطعى است. 
عنه عليه السلام : إيّاك و الغَضَبَ ، فَأوَّلُهُ جُنونٌ و آخِرُهُ نَدَمٌ .
امام على عليه السلام : زنهار از خشم؛ زيرا آغاز آن ديوانگى و انجامش پشيمانى است. 
غضب در قرآن:
در قرآن اکثرا به خشم و غضب الهی پرداخته است اما در بعضی آیات هم از منظر یک رذیله اخلاقی به خشم نگاه کرده است و مومنان را به کنترل خشم (کاظمین الغیظ) توصیه میکند.
به عبارتی آیه در صدد بیان این مطلب است که این گروه نه تنها در موقع غضب، اختیار خود را از دست نداده و دست به اعمال زشت نمی‌زنند، بلکه با عفو و بخشش، قلب خود را از کینه‌ها می‌شویند و این صفتی است که تنها در سایه ایمان و توکل بر خدا پیدا می شود. 
وَ ٱلَّذِينَ يَجۡتَنِبُونَ كَبَٰٓئِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَ ٱلۡفَوَٰحِشَ وَ إِذَا مَا غَضِبُواْ هُمۡ يَغۡفِرُونَ ﴿٣٧﴾
همان كسانى كه از گناهان بزرگ و اعمال زشت اجتناب مى‌ورزند، و هنگامى كه خشمگين شوند عفو مى‌كنند. (۳۷)
تفسیر روایی:
الباقر (علیه السلام)- وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُونَ قَالَ أَبُوجَعْفَر (علیه السلام) مَنْ کَظَمَ غَیْظاً وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَی إِمْضَائِهِ حَشَا اللَّهُ قَلْبَهُ أَمْناً وَ إِیمَاناً یَوْمَ الْقِیَامَهْ قَالَ وَ مَنْ مَلَکَ نَفْسَهُ إِذَا رَغِبَ وَ إِذَا رَهِبَ وَ إِذَا غَضِبَ حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ عَلَی النَّارِ. 
امام باقر (علیه السلام)- وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُونَ فرمود: «هرکس قدرتی برایش پیدا شد ولی از انتقام خودداری کرد و گذشت نمود خداوند روز قیامت دل او را آرامش می‌دهد و هرکس در هنگام خشم از انتقام خودداری کرد پروردگار بدن او را بر آتش حرام می‌نماید»
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مِنْ أَحَبِّ السَّبِیلِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ جُرْعَتَانِ جُرْعَهْ غَیْظٍ تَرُدُّهَا بِحِلْمٍ وَ جُرْعَهْ مُصِیبَهْ تَرُدُّهَا بِصَبْرٍ. 
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- از محبوب‌ترین راه به‌سوی خدای با عزّت و جلال دو جرعه است؛ جرعه‌ی خشمی که به سبب حلم آن را رد کنی [و فرو نشانی] و جرعه‌ی مصیبتی که آن را به شکیبایی برطرف سازی.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فِی خُطْبَهْ أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِخَیْرِ خَلَائِقِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهْ الْعَفْوِ عَمَّنْ ظَلَمَکَ وَ أَنْ تَصِلَ مَنْ قَطَعَکَ وَ الْإِحْسَانِ إِلَی مَنْ أَسَاءَ إِلَیْکَ وَ إِعْطَاءِ مَنْ حَرَمَک. 
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- اینک شما را از بهترین ملکات و صفات دنیا و آخرت مطّلع سازم و آن‌ها عبارتند از؛ عفو و گذشت در برابر کسی که به شما ظلم می‌کند و رفت‌وآمد با کسی که با شما قطع رابطه کرده و احسان به کسی که به شما بدی نموده و بخشش به کسی که شما را محروم ساخته است.
ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ فِی ٱلسَّرَّآءِ وَ ٱلضَّرَّآءِ وَ ٱلۡكَٰظِمِينَ ٱلۡغَيۡظَ وَ ٱلۡعَافِينَ عَنِ ٱلنَّاسِ ۗ وَ ٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ﴿١٣٤﴾
[همان] كسانى كه در توانگرى و تنگدستى، انفاق مى‌كنند؛ و خشم خود را فرو مى‌برند؛ و از [خطاى] مردم درمى‌گذرند؛ و خدا نيكوكاران را دوست دارد.
تفسیر روایی:
الصّادق (علیه السلام)- مَا مِنْ عَبْدٍ کَظَمَ غَیْظاً إِلَّا زَادَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِزّاً فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهْ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ وَ أَثَابَهُ اللَّهُ مَکَانَ غَیْظِهِ ذَلِکَ. 
امام صادق (علیه السلام) هیچ بنده‌ای خشمی فرونخورد، جز آنکه خدای عزّوجلّ عزّت او را در دنیا و آخرت بیفزاید و همانا خدای عزّوجلّ فرماید: وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللهُ یُحِبُّ المُحْسِنِینَ، و خدا او را به‌جای فروخوردن خشمش این پاداش دهد (یعنی او را دوست دارد).
الحسین (علیه السلام)- إِنَّ أَعْفَی النَّاسِ مَنْ عَفَا عَنْ قُدْرَهْ . 
امام حسین (علیه السلام) باگذشت‌ترین مردم کسی است که گذشت با قدرت کند.
جمع بندی و نتیجه گیری:
ببینید ما در این مقاله به صفت غضب پرداختیم اما این نکته مهم است و باید تذکر داده شود  که این سوال غلط است: که چکار کنم که گناه نکنم ؟ مثلا چه کاری کنم که غضب نکنم؟
این جور سوالات اساسا غلط زیرا در دین عملی گفته نشده که شما اگر آن عمل را انجام دهی دیگر از هر گناهی بری و پاک شوی و  چاره فقط و فقط ریاضت در قالبی که دین به ما ارائه داده است میباشد.
حال وقتی ریاضت بکشی به مرحله ای میرسی که دیگر اصلا دلت نمیخواهد گناه کنی البته در اینجا ممکن است که سوال و اشکالی مطرح شود به این مضمون که : فلسفه خلقت بشر امتحان است پس اینکه شخص به جاییی برسد که گناه را نخواهد خلاف این است؟
جواب: گویا شخصی که ریاضتش ( نه هر ریاضتی) را کشیده امتحانش را پس و سرد و گرم روزگار را چشیده است و چنین شخصی که در هیچ جایی از زندگی خود نم پس نداده دیگر گناه را دوست ندارد که به آن میل داشته باشد و در این مرحله گویا شخص به عصمت میرسد که از اول خلقت آدم ابو البشر فقط چهارده نفر به این مقام رسیده اند.
کتابنامه:
بحارالأنوار
کافی
قرآن
محجة البیضا
معراج السعادة
غرر الحکم
نهج البلاغة

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.