به نام خدا
بررسی تغییرات مضارع منصوب از لحاظ لفظ و معنا با مثال قرآنی
سید علی حسینی آملی
مقدمه
قال الصادق7: تعلموا العرببة فإنها کلام الله الذی یکلم به خلقه.
خداوند انسانها را آفرید تا او را عبادت کنند و برای هدایت آنها قرآن و ائمه را برای ما فرستاد تا با وسیله آنها گمراه نشویم و آنها را عبادت کنیم ما برای خواندن قرآن باید با ادبیات آن و زبان آن آشنا شویم برای یادگیری آنها دو کتاب صرف نحو به کار ما می آیند در این مقاله قصد دارم درباره یکی از موضوعات صرف که تغییرات مضارع منصوب از لحاظ لفظ و معنا است بحث کنم تا بتوانم کلام قرآن را به وسیله این دانش دقیق تر متوجه بشوم.
کلید واژگان: فعل، مضارع، منصوب، قرآن
مناسب است در ابتدا به بررسی سه واژه فعل، مضارع و منصوب بپردازیم.
فعل: فعل در لغت به معنای کار کردن است، چنانچه در آیه و اوحینا الیهم فعل الخیرات به این معنا بکار رفته است. در اصطلاح صرف واژهای است که بر انجام دادن کاری یا اتفاق افتادن چیزی یا داشتن حالتی در گذشته، حال و آینده دلالت میکند.
مضارع: فعلی است که بر حدث و وقوع آن در زمان حال یا آینده دلالت دارد.
منصوب: اعراب دارای انواعی است که یک نوع آن نصب یا منصوب است. منصوب به کلمه ای که علامت نصب داشته باشد، اطلاق می¬ شود.
بررسی تغییرات مضارع منصوب از لحاظ لفظ و معنا با مثال قرآنی
فعل مضارع دارای چند ویژگی است که عبارتند از: 1. میان حال و آینده مشترک است. 2. مثبت است. 3. معنای آن خبری است و از واقع شدن چیزی خبر می دهد. 4. مرفوع است.
گاهی به اول فعل مضارع، چیزی افزوده می¬شود که بعضی از ویژگی¬های آن را تغییر می¬دهد. یکی از حالاتی که مضارع پیدا می¬کند مضارع منصوب است.
فعل مضارع در اصل مرفوع است، و هرگاه یکی از حروف ناصب بر آن داخل شود منصوب می¬گردد که در این صورت ضمه آن تبدیل به فتحه و نونهای علامت رفع حذف می¬گردد.
حروف ناصب عبارتند از: أَن، لَن، کَی، إِذَن و حتی
أَن به معنای اینکه
لَن به معنای هرگز
کَی به معنای برای اینکه
إِذَن به معنای در این هنگام
حتی به معنای تا اینکه
در اینجا به بیان مثالهای قرآنی آنها می پردازیم.
یکی از حروف ناصبه فعل مضارع أن می باشد.
مثالهای أَن:
تغییرات لفظی: در صورتی که (أن) بر سر مضارع در بیاید آخر آن را نصب می دهد یا نصب آن به حذف نون است. مانند:
1. أمْ أَرَدْتُمْ أَنْ یَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّکُم
2. انَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً
3. وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ
4. إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً نصب به حذف نون
5. أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ
6. أفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ نصب به حذف نون
7. أَنْ يَكْفُرُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْيًا نصب به حذف نون
8. أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ
9. أَنْ يُعَمَّرَ
10. أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا نصب به حذف نون
11. فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ
12. أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً نصب به حذف نون
13. أَنْ يَكْبَرُوا نصب به حذف نون
14. أَنْ تَضِلُّوا نصب به حذف نون
15. أَنْ تَعْتَدُوا نصب به حذف نون
تغییرات معنایی: در همه این مثالها در معنای مضارع با در آمدن (أَن) بر سر مضارع معنای آن تغییر پیدا کرد و بر سر همه معانی آنها (اینکه) اضافه می شود.
یکی دیگر از حروف ناصبه فعل مضارع لَن می باشد.
مثالهای لن:
تغییرات لفظی: در صورتی که (لَن) بر سر مضارع در بیاید آخر آن را نصب می دهد یا نصب آن به حذف نون است. مانند
1. وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَنْ نُؤْمِنَ
2. وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَنْ نَصْبِرَ
3. وَقَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ
4. وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ
5. إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ نصب به حذف نون
6. لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ
7. لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ نصب به حذف نون
8. لَنْ يَضُرُّوكُمْ نصب به حذف نون
9. قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ
10. قَالَ لَنْ أُرْسِلَهُ مَعَكُمْ
تغییرات معنایی: در همه این مثالها در معنای مضارع با در آمدن (لَن) بر سر مضارع معنای آن تغییر پیدا کرد و بر سر همه معانی آنها (هرگز) اضافه می شود.
یکی دیگر از حروف ناصبه فعل مضارع کَی می باشد.
مثالهای کَی:
تغییرات لفظی: در صورتی که (کَی) بر سر مضارع در بیاید آخر آن را نصب می دهد یا نصب آن به حذف نون است. مانند:
1. كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيرًا
2. فَرَجَعْنَاكَ إِلَى أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ
3. كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ
تغییرات معنایی: در همه این مثالها در معنای مضارع با در آمدن (کَی) بر سر مضارع معنای آن تغییر پیدا کرد و بر سر همه معانی آنها (برای اینکه) اضافه می شود.
یکی دیگر از حروف ناصبه فعل مضارع إذن می باشد
مثالهای إِذَن:
تغییرات لفظی: در صورتی که (إِذَن) بر سر مضارع در بیاید آخر آن را نصب می دهد یا نصب آن به حذف نون است.
مثالی قرآنی برای مضارع منصوب به إذن پیدا نکردم.
یکی دیگر از حروف ناصبه فعل مضارع حتی می باشد.
مثالهای حتی:
تغییرات لفظی: در صورتی که (حتی) بر سر مضارع در بیاید آخر آن را نصب می دهد یا نصب آن به حذف نون است. مانند:
1. وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولَا نصب به حذف نون
2. وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ
3. حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ
4. حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ نصب به حذف نون
5. حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ
6. حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ نصب به حذف نون
7. حَتَّى يُؤْمِنُوا نصب به حذف نون
8. حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ نصب به حذف نون
9. حَتَّى تَعْلَمُوا نصب به حذف نون
10. حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ
تغییرات معنایی: در همه این مثالها در معنای مضارع با در آمدن (حتی) بر سر مضارع معنای آن تغییر پیدا کرد و بر سر همه معانی آنها (تا اینکه) اضافه می شود.
منابع
قرآن
1. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الأطهار، علامه مجلسى، محمّدباقر، متوفاى 1111 هجرى قمرى، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، 1403 هجرى قمرى، بيروت، لبنان، (110 جلدى).
2. صرف روان با حدیث و قرآن، امین احمد شیرازی، انتشارات بوستان کتاب چاپ هشتم، سال 1391، قم.
3. صرف مقدماتی(زبان قرآن 3) ، حمید محمدی، انتشارات دارالعلم، چاپ بیستم، سال1389، قم.
4. مغنی الفقیه( صرف جامع کاربردی)، جمالی مصطفی، انتشارات دارالفکر، چاپ سوم، سال 1392، قم.
ثبت دیدگاه