حدیث روز
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً

چهارشنبه, ۲۸ شهریور , ۱۴۰۳ Wednesday, 18 September , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2534×
? انتظار و منتظر ?
 

? آیه ای از قرآن : هل ينظرون إلا أن تأتيهم الملائكة أو يأتى ربك أو يأتي بغض آیات ربك يؤم یأتی بعض آیات ربك لا ينفع تقسأ إيمانها لم تكن آمنت من قبل أؤ گبث في إيمانها خيرأ قل انظروا إنا منتظرون آیا انتظاری غیر از این دارند که فرشتگان به سویشان آیند، یا پروردگارت بیاید، یا برخی از نشانه های پروردگارت بیاید ؟! (اما) روزی که برخی از نشانه های پروردگارت (پديد) آید، شخصی که قبلا ایمان نیاورده، یا در ایمانش نیکی کسب نکرده است، ایمان آوردنش سودی نخواهد داشت. بگو منتظر باشید ! که ما (هم) منتظریم
?منبع : سوره انعام آیه 158


? روایتی در این باره :
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ 1 ( عليه السَّلام ) 
أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ ” !
فَقُلْتُ : بَلَى .
فَقَالَ : ” شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ ، وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ ، وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ ، وَ الْوَلَايَةُ لَنَا ، وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا ـ يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً ـ وَ التَّسْلِيمُ لَهُمْ ، وَ الْوَرَعُ ، وَ الِاجْتِهَادُ ، وَ الطُّمَأْنِينَةُ ، وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ
امام صادق عليه السلام به راوی فرمود: آیا ملاك قبولی اعمال بندگان را به شما خبر دهم ؟ راوی گفت: بله، امام فرمود: ملاك قبولی اعمال عبارتند از: 
1- شهادت این که معبودی بجز خدا نیست و حضرت محمد صلي الله علیه و آلهبنده و رسول اوست. 
2- اقرار و اعتراف به دستور الهی 
3- ولایت اهل بیت علیه السلام
4 – برائت از دشمنان اهل بیت علیه السلام.
5- تسلیم در مقابل اهل بیت.
 6-  تقوی 
7- کوشش در راه خدا و آرامش.
8- انتظار حضرت مهدی قائم عليه السلام . 
? منبع : https://www.islam4u.com/ar/taraef/العصابة-المرحومة


? کلامی از حضرت امام خمینی(ره) :
برداشتهای غلط ازانتظارفرج از دیدگاه امام خمینی(ره)
برداشتهایی که از انتظار فرج شده است؛ بعضی اش را من عرض می کنم. بعضیها انتظار فرج را به این می دانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان- سلام الله علیه- را از خدا بخواهند. اینها مردم صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند. بلکه بعضی از آنها را که من سابقاً می شناختم بسیار مرد صالحی بود، یک اسبی هم خریده بود، یک شمشیری هم داشت و منتظر حضرت صاحب – سلام الله علیه- بود. اینها به تکالیف شرعی خودشان هم عمل می کردند و نهی از منکر هم می کردند و امر به معروف هم می کردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمی آمد و فکر این مهم که یک کاری بکنند، نبودند.
یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را می گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در جهان چه می گذرد، بر ملت ها چه می گذرد، بر ملت ما چه می گذرد؛ به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیف های خودمان را عمل می کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاءالله، درست می کنند؛ دیگر ما تکلیفی نداریم. تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند و کاری به کار آنچه در دنیا می گذرد یا در مملکت خودمان می گذرد، نداشته باشیم. اینها هم یک دسته ای، مردمی بودند که صالح بودند.
یک دسته ای می گفتند که خوب، باید عالم پر [از] معصیت بشود تا حضرت بیاید؛ ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می خواهند بکنند؛ گناه ها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود.
یک دسته ای از این بالاتر بودند، می گفتند: باید دامن زد به گناهها، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت – سلام الله علیه- تشریف بیاورند. این هم یک دسته ای بودند که البته در بین این دسته، منحرفهایی هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرفهایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن می زدند.
یک دسته دیگری بودند که می گفتند که هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است وبرخلاف اسلام است. آنها مغرور بودند. آنهایی که بازیگر نبودند، مغرور بودند به بعض روایاتی که وارد شده اسـت بر این امر که هر عَلَمی بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل است. آنها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتی باشد، در صورتی که آن روایات[اشاره دارد] که هر کس علم بلند کند با علم مهدی، به عنوان ((مهدویت)) بلند کند، [باطل است.]
حالا ما فرض می کنیم که یک همچو روایاتی باشد، آیا معنایش این نیست که تکلیفمان دیگر ساقط است؟ یعنی، خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن نیست این معنا که ما دیگر معصیت بکنیم تا پیغمبر بیاید، تا حضرت صاحب بیاید؟ حضرت صاحب که تشریف می آورند برای چی می آیند؟ برای اینکه گسترش بدهند عدالت را، برای اینکه حکومت را تقویت کنند، برای اینکه فساد را از بین ببرند. ما برخلاف آیات شریفه قرآن دست از نهی از منکر برداریم، دست از امر به معروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را برای اینکه حضرت بیایند؟ حضرت بیایند چه می کنند؟ حضرت می آیند، می خواهند همین کارها را بکنند. الآن دیگر ما هیچ تکلیفی نداریم؟ دیگر بشر تکلیفی ندارد، بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد؟ به حسب رأی این جمعیت، که بعضیشان بازیگرند و بعضیشان نادان، این است که ما باید بنشینیم، دعا کنیم به… آمریکا … و … اذنابشان… و امثال اینها تا اینکه اینها علم را پر کنند از جور و ظلم و حضرت تشریف بیاورند. بعد حضرت تشریف بیاورند، چه کنند؟ حضرت بیایند که ظلم و جور را بردارند؛ همان کاری که ما می کنیم و ما دعا می کنیم که ظلم و جور باشد! حضرت می خواهند همین را برش دارند. ما اگر دستمان می رسید، قدرت داشتیم، باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعی ماست، منتها ما نمی توانیم. اینی که هست این است که حضرت عالم را پر می کند از عدالت؛ نه شما دست بردارید از تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر تکلیف ندارید .
?منبع : https://rasekhoon.net/article/show/108585/برداشتهای-غلط-ازانتظارفرج-از-دیدگاه-امام-خمینی-ره

? کلامی از حضرت امام خامنه ای(حفظه الله) :
معنای انتظار فرج به عنوان عبارة أخر ای انتظار ظهور، این است که مؤمن به اسلام، مؤمن به مذهب اهل بیت (علیهم السلام) وضعیتی را که در دنیای واقعی وجود دارد، عقده و گره در زندگی بشر میشناسد. واقع قضيه هم همین است. منتظر است که این فروبستگی کار بشر، این گرفتاری عمومی انسانیت گشایش پیدا بکند. مسئله، مسئله ی گره در کار شخص من و شخص شما نیست. امام زمان (عليه الصلاة و السلام) برای اینکه فرج برای همه ی بشریت به وجود بیاورد، ظهور میکند که انسان را از فروبستگی نجات بدهد؛ جامعه ی بشریت را نجات بدهد؛ بلکه تاریخ آینده ی بشر را نجات بدهد. … انتظار فرج یعنی قبول نکردن و رد کردن آن وضعیتی که بر اثر جهالت انسانها، بر اثر اغراض بشر بر زندگی انسانیت حاکم شده است. این معنی انتظار فرج است .4 
?منبع : بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه ی شعبان ۲۷/۰۵/۱۳۸۷


? داستانی در این موضوع :
از تشرفات مرحوم نجفی مرعشی که به تشرفات مرعشيه معروفند، تشرفی به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است که در آن توصیه هایی از طرف امام عصر سلام الله عليه ذکر میگردد؛ 
دید در ایام تحصیل علوم دینی و فقه اهل بیت علیم السلام در نجف اشرف، شوق زیاد جهت دیدار جمال مولايمان بقیه الله الاعظم داشتم. با خود عهد کردم که چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله بروم به این نیت که جمال آقا صاحب الامر عليه السلام را زیارت و به فوز بزرگ نائل شوم . تا ۳۵ یا ۳۶ شب چهارشنبه ادامه دادم، تصادف در این شب رفتنم از نجف به تأخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود. نزدیک مسجد سهله خندقی بود، هنگامی که به آنجا رسیدم بر اثر تاریکی شب وحشت و ترس وجودم را فرا گرفت مخصوصا از زیادیانتظار و فانظر قطاع الطريق و دزدها، ناگهان صدای پایی را از دنبال سر شنیدم که بیشتر موجب ترس و وحشتم گردید. برگشتم به عقب سید عربی را با لباس اهل بادیه دیدم، نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت: « ای سید! سلام علیکم » ترس و وحشت به کلی از وجودم رفت و اطمینان و سکون نفس پیدا کردم. سخن می گفتیم و می رفتیم ، از من سؤال کرد:« قصد کجا داری؟» گفتم : « مسجد سهله » ، فرمود: « به چه جهت؟» گفتم: « به قصد تشرف به زیارت ولی عصر عليه السلام ». مقداری که رفتیم به مسجد زید بن صوحان که مسجد کوچکی است نزدیک مسجد سهله رسیدیم، داخل مسجد شده و نماز خواندیم و بعد از دعایی که سید خواند که گان با او دیوار و سنگ ها آن دعا را می خواندند، احساس انقلابی عجیب در خود نمودم که از وصف آن عاجزم .
? منبع : شیفتگان حضرت مهدی جلد اول



نام طلبه : #سید_مهدی_موسوی
پایه تحصیلی : پایه سوم
(موسسه پژوهشی معالم)
زیر نظر حوزه علمیه بقیةالله عج قم
تحت اشراف حضرت آیت‌الله ناصری دامت‌برکاته

پیام رسانهای ایتا و تلگرام
‏@maalemqom

وب سایت :
www.mnj.ir
www.maalemqom.ir

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.